اوحدی مراغهای (غزلیات)/دلم در دام عشق افتاد هیلا
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۳۸ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (دلم در دام عشق افتاد هیلا) از اوحدی مراغهای |
' |
دلم در دام عشق افتاد هیلا فتاده هر چه بادا باد هیلا چو دل را در غمش فریادرس نیست مرا از دست دل فریاد هیلا بر آب چشم من کشتی برانید که توفان در جهان افتاد هیلا بده ساقی، چو کشتی ساغر می به یاد دجلهی بغداد هیلا منم وامق، تویی عذرا وفا کن تویی شیرین منم فرهاد، هیلا ز اشک و سوز و آه من حذر کن که بارانست و برق و باد هیلا چو داد بیدلان دادی، نگارا مکن بر جان من بیداد هیلا گر از جور تو روزی پیش سلطان چو مظلومان بخاهم داد هیلا مگو از تلخ و شور، ای مطرب، امروز که خسرو دل به شیرین داد هیلا ز قول اوحدی بر بیدلان خوان غزلهایی که داری یاد هیلا