صائب تبریزی (غزلیات)/خاکی به لب گور فشاندیم و گذشتیم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۳۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' صائب تبریزی (غزلیات) (خاکی به لب گور فشاندیم و گذشتیم)
از صائب تبریزی
'


خاکی به لب گور فشاندیم و گذشتیم ما مرکب ازین رخنه جهاندیم و گذشتیم چون ابر بهار آنچه ازین بحر گرفتیم در جیب صدف پاک فشاندیم و گذشتیم چون سایه‌ی مرغان هوا در سفر خاک آزار به موری نرساندیم و گذشتیم گر قسمت ما باده، و گر خون جگر بود ما نوبت خود را گذراندیم و گذشتیم کردیم عنانداری دل تا دم آخر گلگون هوس را ندواندیم و گذشتیم هر چند که در دیده‌ی ما خار شکستند خاری به دل کس نخلاندیم و گذشتیم فریاد که از کوتهی بازوی اقبال دستی به دو عالم نفشاندیم و گذشتیم صد تلخ چشیدیم زهر بی مزه صائب تلخی به حریفان نچشاندیم و گذشتیم