صائب تبریزی (غزلیات)/مکتوب من به خدمت جانان که میبرد؟
' | صائب تبریزی (غزلیات) (مکتوب من به خدمت جانان که میبرد؟) از صائب تبریزی |
' |
مکتوب من به خدمت جانان که میبرد؟ برگ خزان رسیده به بستان که میبرد؟ دیوانهای به تازگی از بند جسته است این مژده را به حلقهی طفلان که میبرد؟ اشک من و توقع گلگونهی اثر؟ طفل یتیم را به گلستان که میبرد؟ جز من که باغ خویشتن از خانه کردهام در نوبهار سر به گریبان که میبرد؟ هر مشکلی که هست، گرفتم گشود عقل ره در حقیقت دل انسان که میبرد؟ سر باختن درین سفر دور، دولت است ورنه طریق عشق به پایان که میبرد؟ صائب سواد شهر مرا خون مرده کرد این دل رمیده را به بیابان که میبرد؟