صائب تبریزی (غزلیات)/به غم نشاط من خاکسار نزدیک است
' | صائب تبریزی (غزلیات) (به غم نشاط من خاکسار نزدیک است) از صائب تبریزی |
' |
به غم نشاط من خاکسار نزدیک است خزان من چو حنا با بهار نزدیک است یکی است چشم فرو بستن و گشادن من به مرگ، زندگیم چون شرار نزدیک است به چشم کم منگر جسم خاکسار مرا که این غبار به دامان یار نزدیک است چه غم ز دوری راه است بیقراران را؟ به موجهای سبکرو کنار نزدیک است به آفتاب رسید از کنار گل شبنم به وصل، دیدهی شب زندهدار نزدیک است چو سوخت تشنهلبی دانهی مرا صائب چه سود ازین که به من نوبهار نزدیک است؟