مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم | تصمیمهای مجلس | درگاه انقلاب مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم |
مجلس شورای ملی ۳ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۵
مذاکرات روز پنجشنبه ۲۳ شهر صفر ۱۳۲۹
مجلس دو ساعت و بیست دقیقه قبل از غروب به ریاست آقای متین السلطنه نایب رئیس تشکیل شد.
صورت روز سه شنبه را آقای معاضد الملک قرائت نمودند.
نایب رئیس- آقای ارباب در صورت مجلس نظریاتی داشتید؟
ارباب کیخسرو- بعد از صورت مجلس اجازه بفرمائید که بنده مسلک خودم را عرض کنم چون پریروز که در آن موضوع صحبت میشد اجازه خواستم نوبت به بنده نرسید که عرض کنم.
حاج محمد کریم خان- این که بنده را غایب نوشته اند چون بعد از اعلان دستور رفتم از این جلسه فوقالعاده که بعد از آن اعلام شد خبر نداشتم و بعد هم به بنده خبر ندادند که روز چهار شنبه جلسه فوقالعاده خواهد بود.
آقا میرزا احمد- در جلسه گذشته معلوم شد و اغلب از آقایان هم تصدیق کردند که حزب اکثریت نیست و بلوک است و در صورت مجلس حزب اکثریت نوشته شده است.
معزز الملک- بنده هم میخواستم همین را عرض بکنم که چنان چه دیروز هم گفته شد این را خوب اسم بگذارند ائتلاف بگویند.
معاضد الملک- اسم این حزب هیئت متحده است ولی چون این جا حزب گفته شد از این جهت مجبور شدیم حزب بنویسیم ولی حالا که تکذیب شد تغییر خواهیم داد و هیئت متحده خواهیم نوشت.
آقا شیخ رضا- در صورت مجلس اظهارات آقای آقا شیخ اسماعیل و آقای معینالرعایا نوشته شده است و اظهارات آقای سلیمان میرزا هم نوشته شده است با این که اظهارات ایشان را از طرف حزب دموکرات نبود و چون اظهارات ایشان به عنوان نمایندگی از طرف شعبه پارلمانی حزب دموکرات
با اظهارات بنده فرق نداشت معذالک نمیدانم چه طور شده است که اظهارات ایشان نوشته شده است و عرایض بنده را ننوشتهاند و چون آن روز آقای رئیس از شعبه پارلمانی حزب دموکرات مطالبه کردند که چون این اکثریت ائتلافی که تشکیل شده است معرفی خودشان را کرده و پروگرام خودشان را دادهاند شعبه پارلمانی دموکرات هم عده خودشان را وسر دسته خودشان را معرفی بکنند که معلوم بشود کیها هستند بنده عرض کردم که این مطلب جواب ندارد و ماحصل عرض من این است که این اکثریتی که معرفی شد اکثریت حزبی نبود اکثریت ائتلافی بود و در مقابل این نباید به یک حزب سیاسی گفت که شما به بیانیه خودتان را معرفی بکنید ولی آن اکثریت ائتلافی لازم بود تشکیل بشود.
نایب رئیس- این شایسته نیست که یک مطلب خیلی واضحی در مجلس مقدس تکرار بشود مکرر گفته شده است که وقتی از ملاحظات در صورت مجلس سئوال میشود مقصود آن چیزی است که در این جا نوشته شده است نه این که مقصود صورت مذاکرات باشد و اگر آقایان ایرادی به صورت مذاکراتی که شده است دارند او را نمیتوان در موقع مذاکرات در صورت مجلس گفت آن را بعد از صورت مجلس ممکن است اظهار کرد حالا اگر در صورت مجلس ملاحظاتی هست بفرمائید.
آقا شیخ رضا- بنده میخواهم عرض کنم آن چیزی که اهمیت داشت اظهارات بنده که بعد از بیانات آقای سلیمان میرزا عرض کردم و جواب آقای رئیس بود و لازم بود که ما حصلش هم در صورت مجلس نوشته شود نوشته نشده است.
نایب رئیس- باز عرض میکنم گمان نمیکنم که ایراد آقای شیخ رضا وارد نباشد و منکر نیستم که بیانات ایشان خیلی مهم است ولی در صورت مجلس که نمیشود تمام بیانات آقایان را نوشت و این که از آقایان هشترودی و معینالرعایا اسم برده شده است برای این است که ایشان بعد از فرمایشات و بعد از قرائت اسامی اکثریت اظهار کردهاند که اسم ما را هم نیفزائید و مقصود نطقی نبود که آقایان کرده باشند که یکی نوشته نشده باشد و این ایرادات هم راجع به صورت مجلس نبود برای این که این صورت نطقها نیست صورت مجلس است حالا معلوم میشود که در صورت مجلس ملاحظاتی نیست.
صدرالعلماء- چون بنده را غایب نوشتهاند میخواستم عرض کنم که پریروز که انعقاد این جلسه فوقالعاده اعلان شد بعد از ختم مجلس آقای ارباب اظهار کردند که چون این مسئله بیمقدمه بوده است مجلس نخواهد شد و چون بنده گمان کردم که مجلس نخواهد شد ثانیاً از اداره مباشرت هم اطلاع ندادند که مجلس خواهد شد از این جهت حاضر نشدم و این که بنده را غائب نوشتهاند تقصیر از خودشان است که اطلاع ندادند.
ارباب کیخسرو- آقایان وقتی که از مقام ریاست اخطار شد که باید حاضر شوند و آن را هم که فرمودند که بنده عرض کردم که این جلسه بی مقدمه اخطار شده است از این جهت بود که به اداره مباشرت اخطار نشده بود که تهیه بلیط برای آن جلسه بکنند بعد معلوم شد که آقای نایب رئیس هم که این اعلان را فرمودند بی خبر بودند بی خبر به ایشان اطلاع داده بودند و ایشان هم در جلسه علنی اظهار کردند و چون آقایان حاضر بودند دیگر محتاج نبود به این که به آنها اطلاع بدهند.
نایب رئیس- با وجود این بایستی اداره مباشرت اطلاع داده باشد (در این مورد رئیس وارد و به مقام ریاست جلوس نمودند).
آقا شیخ اسماعیل- راجع به صورت مجلس و این که اسم مرا هم نوشتهاند میخواستم عرض کنم که چون این اکثریتی که تشکیل شد حزبی نبود بنده هم جزوش نشدم و امضاء هم نکردم ولی آن مواد را که دیدم عرض کردم شریکم چون صلاح مملکت است و در آخر هم تقاضا کردم که آن مواد را به آقایان اقلیت هم نشان بدهند به جهت این که شاید ایشان آن را قبول بکنند و اتفاق بشود بنده این را تقاضا را کردم و مجلس هم قبول کرد ولی در صورت مجلس نوشته نشده است.
(دیگر اظهاری نشد. صورت مجلس امضاء شد).
ارباب کیخسرو- در دو جلسه و جلسه قبل که این جا صحبت از مسلکها بود بنده هم اجازه خواسته بودم ولی نوبت به بنده نرسید البته بعد از این که این مسالک پیش آمده است و در روزنامهجات درج میشود موکلین بنده نیز منتظر خواهند بود ببینند بنده چه مسلکی را اختیار کرده ام زیرا در موقع انتخاب بنده قبل از افتتاح مجلس و تعیین مسلکی مخصوصاً موکلینم به من توصیه نمودهاند جزو هیچ حزبی نشده مسلک مستقل را اتخاذ نمایم و با آن استقلال مسلک حافظ استقلال مملکت باشم اگر چه هر فردی از ماها که این جا آمدهاند وکیل تمام مملکت و نماینده عموم ملت هستیم ولی مع هذا لازم میدانم از این جا به موکلین خود عرض کنم همان طوری که به بنده توصیه شده است تا به حال در مسلک مستقل مستقیم بوده ام و همان طور خواهم بود و نظریاتی که سایر مسالک دارند هر کدام در وقت عمل موافقت با مسلک من کند مستقلاً طرف دار آن خواهم بود مسئله دیگر که دیروز در این جا مذاکره شد یعنی اظهار نمودند که حزب اقل مسئول نیستند بنده با این که بی طرفی خود را معرفی کرده ام و خود را ر مسلک اتخاذیه خود منفرد میدانم یا حال انفراد عرض میکنم که خودم را مسئول تمام ملت میدانم و همیشه بدون ترس سخنان حقه خود را خواهم گفت و ضمناً اینک موقع را مغتنم شمرده دو ماده از مواد مسلکی خودم را در این جا به عرض میرسانم و استدعا دارم آقایانی که قبول دارند در اجرای آن همراهی فرمایند.
۱- با کمال قدرت حافظ زبان ملی خود باشیم و استدعا دارم آقایان نمایندگان محترم در ضمن نطقهای خود حتی الامکان کلمات خارجه استعمال نکنند.
۲- تدارک اسباب سعادت ملت موقوف به تربیت امروزه پادشاه جوان ما است لهذا به توسط مجلس مقدس از والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه تقاضا و استدعا مینمایم در تربیت پادشاه جوان ما بیشتر بکوشند تا از تربیت آن پادشاه سعادت آتیه ملت محفوظ بماند.
سلیمان میرزا- دیروز بعد از این که آقای مرتضی قلی خان از طرف هیئت ائتلافیه اسامی آنها را خواندند و خودشان را به این که (لیدر) یا سر دسته و ناطق هیئت ائتلافیه هستند معرفی کردند از طرف آقای رئیس اظهار شد که حزب اقل هم که پروگرام خودشان را در جلسه قبل روی میز رئیس گذاشتهاند یک نفر لیدر و ناطق از برای خودشان انتخاب بکنند و اسامیخودشان را هم بگویند که معلوم باشد و بنده از طرف خودم آن روز عرض کردم که معلوم است بعد از آنی که اطلاع پیدا کردهاند آنها هم ناطق خودشان را معین و افراد خودشان را معرفی میکنند و به امروز وعده دادم اینست که به وعده خودم وفا میکنم و با کمال افتخار عرض میکنم که آقایان بالاتفاق بنده را به سمت لیدری و ناطقی خودشان معین و مفتخر کردهاند و پس از آن اسامیایشان را هم در آخر عرایض خودم اظهار میکنم و به عرض آقایان میرسانم ولی مقدمتاً لازم است که چند مطلب را در این جا اظهار بکنم اولاً این که اشخاصی را که بنده این جا اسم میبرم همان طور که آقای آقا شیخ رضا در این جا اظهار کردند آنها را در مقابل ائتلاف و غیر ائتلاف نباید تصور کرد چون آنها اسم خودشان را گذاشتهاند هیئت ائتلافیه از این جهت لازم شد عرض بکنم که تصور نفرمائید که این حزب اقل هیئت غیر ائتلافی هستند به جهت این که کسی که در حضور آقای نایب السلطنه اظهار کرد بنده بودم که گفتم ما حزب دموکرات چون در اقلیت هستیم و نمیتوانستیم تشکیل هیئت دولتی بکنیم اینست که ما حاضریم با هر حزبی که مواد پروگرامش با ما نزدیک تر باشد با او ائتلاف بکنیم و لیکن نمیدانم از سوء قضایا از اشتباه و سهو از هر چه هست نمیدانم چه شده که آن مواد ائتلافیه را به ما نشان ندادند و باز بدبختی دیگر اینست که دیروز آن مواد را مطالبه کردیم فرمودند امروز طمع و توزیع میشود و هنوز طبع و توزیع نشده است و به این جهت بنده نمیتوانم نظریات فرقه اقل را در آن خصوص عرض بکنم و از برای این که شاید آن را قبل از طبع و توزیع بخوانیم وعده هم فرمودند فردا صبح مرحمت بفرمایند و امروز هم بعد از ظهر که به هیئت رئیسه شرفیاب شدم چون آقای نایب رئیس فرمودند بنابر وظیفه قانونی که دارم چون از رئیس اجازه ندارم نمیتوانم بدهم اینست که هنوز آن مواد ائتلافیه به حزب اقل نرسیده است ولیکن همان طور که عرض کردم اگر آن مواد کلی باشد چنان چه بنده هم چند ماده نوشتهام محققاً در آنها اتفاق خواهد بود نه اکثریت مثلاً فض بفرمائید استقراضی که در نظر هست اگر نوشته شود که این استقراضی که میشود باید صرف قشون بشود تمام ماها قبول داریم یا این که اصلاحات ادارات از قبیل عدلیه و نظمیه این یک کاری است که همه ماها قبول داریم و از این قبیل خیلی چیزهای دیگر هست
مثل برقراری امنیت و رفع فساد این یک چیزی است که هر ذی حسی آن را قبول دارد یا این که اعزام شاگردان برای اروپا چه طور میتوانیم بگوئیم که آن را قبول نداریم یا خرید اسلحه این چیزی است که هیچ گونه گفتگو و نظر سیاسی در آن نمیآید و یک قولی است که همه دنیا و هر کس که استقلال مملکت خودش را میخواهد آن را میخواهد یا تشکیل چند اردو از قبیل سیار و غیر سیار این چیزی بود که از اول دوره جدید و تشکیل دولت در پروگرام تمام کابینهها نوشته شده است یا تأسیس مدارس ابتدائی این یک چیزی است که منتهی آمال فرقه دموکرات است که بلکه به این وسیله تعلیم اجباری بشود یا تأسیس کمیسیون تفتیش مالیه این محققاً از جمله آمال آنها و ما به الاتفاق است و همین طور از این قبیل چیزها خیلی میشود نوشت و معین کرد و عوض ۲۰ ماده ممکن است ۲۰۰ ماده نوشت و چیزهائیست که نظرات سیاسی مخالف با آنها نیست و باز یک چیز دیگری راه مجبورم عرض بکنم و آن اینست که دیروز هم پروتست کردم که آقایان را به سمت حزب سیاسی بودن نمیشناسم و باز هم تقاضا میکنم و دیروز هم عرض کردم باید به نظر بنده بیاید و الا اقلیت نمیتواند بگوید ولی قاعدتاً و قانوناً مطابق با کستیوسیونها اگر بلوک تشکیل میشود باید که تمام احزاب مختلفه معین باشد و هر کدام یک لیدری برای خودشان معین بکنند چنان چه در تمام جاها همین ترتیب معمول است و تااندازه ای که بنده از پارلمان انگلیس اطلاع دارم عرض میکنم که ببینند همین طور است که احزاب تمام به اسم لیدرهای آنها معین و اکنون با کمال احترام میگویم پارلمان انگلیس که ۶۷۲ عضو دارد از چهار حزب بزرگ تشکیل شده است (کنسرواتور) (لیبرال) (ایرلندی) عمله جات سه حزب از اینها همیشه در مقابل محافظه کاران یعنی کنسرواتور عقد ائتلاف میبندند و هر سه حزب هم لیدر دارند و این یک نفر که الان از طرف ائتلافیون معین شده است باید معلوم بشود که از کدام حزب است و این هم که ائتلافیون یک لیدر برای خودشان معین کردهاند منافات ندارد با این که سایر احزاب هم هر یک لیدرهای خودشان را معین بکنند تا این که آقایان بدانند که لیدر اعتدالیون و لیدرهای ۴ حزب دیگر کدامند عده هر کدام از احزاب پارلمان انگلیس این است که عرض میکنم محافظه کارها ۷۴ نفر- لیبرالها ۷۲ نفر- عمله جات ۵۳ نفر- ایرلندیها ۵۷ نفر وکیل دارند و این ۳ فرقه که لیبرالها عمله جات ایرلندیها باشند با هم دیگر ائتلاف کردهاند و امروز هیئت دولت انگلیس را تشکیل دادهاند و اسامیلیدرهاشان را هم برای استحضار آقایان نمایندگان عرض میکنم (بالفور) (اسکویس) هندرسن رومند است پس خوبست این احزابی که با همدیگر یک ائتلاف کردهاند و این هیئت مؤتلفه را تشکیل کردهاند معین بکنند که چند حزبند و هر یک هم لیدرهاشان و عده خودشان را معین بکنند که تمام احزاب سیاسی معلوم و معرفی شده مجلس ما صورت پارلمانی پیدا بکند و مواد ائتلافیه را هم که در آن ائتلاف کردهاند به همه ارائه بدهند و بنده قبلاً ولو این که آن را نخوانده ام و ندیده ام محققاً میدانم که وقتی که خوانده شود یک چیزی است کلی و همه ماها که این جا هستیم سهل است تمام اهالی این مملکت آن را قبول دارند لکن در عملیات باز دچار همان اختلاف نظرهای احزاب سیاسی خواهیم شد این است که تقاضا میکنم از آقایان که اگر ممکن است و میل دارند که این مرحله آخری را هم بپیمایند و احزاب وعده هر کدام را معین بفرمایند والا خود دانند و همان طور که حزب دموکرات اول حزبی بود که پروگرام خود را علناً در این مجلس به میز ریاست تقدیم کرد همین طور اول حزبی است که خود را معرفی میکند بنده اسامیایشان را میخوانم برای این است که آن اسامیکه دیروز از طرف هیئت مؤتلفه خوانده شد یک اظهار ائتلافی بود و بنده نمیتوانم آن را حزب سیاسی بخوانم زیرا که نمیدانم این چند نفر از ایشان از هیئت محترم فرقه اتفاق و ترقی و چند نفر دیگر از فرقه محترم اعتدالیون و چند نفر ایشان از اشخاص مستقل هستند و غیر از چند نفر آقایانی که این جا خودشان را به طور استقلال معرفی کردند نمیدانم آقایان دیگری هم هستند که مستقل باشند یا این که سایرین تماماً داخل در احزاب سیاسی هستند پس تقاضا میکنم که اگر ممکن است خودشان را معرفی بکنند که رفع شبهات و اشکالات بشود در مسئله دیگر هم که چون سوء تفاهمیدر آنها شده است مجبورم عرض بکنم و بعد شروع کنم به خواندن اسامییکی همان بود که آقای ارباب فرمودند که این که اقلیت گفته است من مسئول نیستم ایشان با وجود این که یک نظر هستند و نظریات مخصوص و مستقل دارند با وجود این خودشان را مسئول میدانند بله آن چه که اقلیت گفته است منافی با این اظهار آقای ارباب نیست معین است که ممکن نیست یک نماینده داخل در قوه مقننه بشود و بگوید من مسئول نیستم و این را ترجمه بکنید که مسئول نیستم یعنی به من ربطی ندارد هر چه پیش میآید بیاید این مثل دیوار میماند معلوم است که مسئولیت یک چیزی است که همه دارند ولی اقلیت مسئول چیست اقلیت مسئول تنقیدات خودش است و البته در موقع تنقیدات تنقیدات خودش را میکند و معایب کاری را که اکثریت مجلس و هیئت وزراء میخواهند اقدام کنند میگوید ولی آن را وقتی که اکثریت گذراند در مقام عمل هیئت وزراء که اتکاء شان با کثریت مجلس است اگر خبطی کردند نمیتوان گفت اقلیت مسئول است برای این که آن قانون را اقلیت که نگذرانیده است تا این که مسئول باشد و بنابراین پس از آن که دوره تمام شد مردم نخواهند گفت که فلان وزیر فلان خلاف را کرده است بلکه بلاواسطه از وکلای دارای اکثریت خودشان خواهند پرسید و به آنها نسبت خواهند داد که شما این خطا را کرده اید و ابداً به وکلای اقلیت خودشان نمیتوانند این نسبت را بدهند برای این که آنها هیئت دولت را تشکیل ندادهاند و تگاه داری کابینه را در عهده نگرفتهاند تا این که مسئول کارهای مملکت باشند مسئول کارهای مملکت آن اکثریتی هست که تشکیل هیئت دولت را داده است و این احزاب مؤتلفه این بلوک که از امروز به بعد تشکیل میشود پس از معرفی وزراء و تعیین کابینه هر خلافی و هر عیبی که در کارهای مملکت پیدا شود مسئول آنها هیئتی هستند که آن کابینه را قبول کرده و این اکثریت را تشکیل دادهاند نه هیئت اقلیتی که مداخله در اعمال آن اکثریت نکرده است و این که اقلیت مسئول این است که در موقع گذشتن یک لایحه تنقید نکرده باشد و نگفته باشد که این لایحه فلان عیب و فلان عیب را دارد و وقتی که گفت پیش نرفت آن وقت نمیتوان گفت بار مسئول است زیرا وقتی از او سئوال میکنند میگوید من گفتم ولی پیش نرفت و بعد از این مقدمات باز عرض میکنم که معلوم است اقلیت مسئول است ولی به آن معنی اولی که عرض شد و به معنی دومیاقلیت مسئول نخواهد بود و منطقی هم نیست که کار را حزب اکثر بکند و حزب اقل مسئول عیوبات آن باشد یکی دیگر هم سوء تفاهمیاست که حالا میتوان گفت خارج از موضوع است که آن در خصوص اراضی است که گفته شد گفتهاند آن چه در جوف اراضی است مال مسالک سطح اراضی نیست بنده از طرف حزب دموکرات رد میکنم که حزب دموکرات چنین عقیده ندارند و مطابق مفاد الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم آناندازه و مقداری را که شرع ما به صاحب اراضی اختیار و اختصاص ملکیت داده است همانست.
حاج شیخ الرئیس- بنده معین نکردم که کدام حزب این عقیده را دارد گفتم شاید یک حزبی این طور بگوید.
سلیمان میرزا- در هر صورت بنده از طرف حزب دموکرات از این نسبت دفاع میکنم که صاحبان اراضی تا آن مقداری که شرعاً مالک است مختار است و میتواند تصرف بکند فقط چیزی که در پروگرام حزب دموکرات است آن را هم هر صاحب حسی تصدیق خواهد کرد این است که هر صاحب ملکی خواست ملک خودش را بفروشد و قیمت آن فرضاً به هزار تومان رسید یک بانکی موسوم به بانک زراعتی تشکیل بشود که آن ملک را از آن مالک بخرد بعد به اقسام قیمت بکند بین خورده مالکین پس از آن به اقساط پولش را از آنها بگیرد و گمان میکنم که این هیچ منافاتی با هیچ ترتیبی ندارد برای این که پس از آن که ملک من شد من مختارم که به هر طوری که میل داشته باشم ملک خودم را بفروشم حالا شروع میکنم به خواندن اسامیبه حزب دموکرات.
اعضاء شعبه پارلمانی فرقه دموکرات
آقا شیخ ابراهیم- صدر العلماء- آقا شیخ رضا- آقا سید محمد رضا- آقا شیخ محمد- آقا سید حسین کزازی- آقا میرزا احمد قزوینی- آقا سید جلیل- آقا شیخ مهدی- آقا میرزا محمد نجات- آقا میرزا محمد علی خان تربیت- وحید الملک- علی زاده- آقا میرزا داود خان- منتصر السلطان- ضیاء الممالک- آقا سید حسین اردبیلی- آقا
شیخ غلام حسین- ابوالقاسم میرزا- سلیمان میرزا باید عرض کنم که این بیست اسم است نه بیست و یک و چون یک نفر از آقایان هنوز خدمت شان نرسیده ایم و فرمودهاند بعد از چند روز دیگر خودم را معرفی خواهم کرد و اجازه ندادهاند که اسم شان واعظی بگویم لهذا بنده هم مستور میدارم و عرض نمیکنم و بعد از چند روز خودشان خواهند گفت.
رئیس- بنده خیلی تشکر میکنم هم از اکثریت مجلس و هم از اقلیت که دیروز و امروز عده خودشان را معین کردند و در این جا علنی اسامیرا خواندند و علنی شدند و امیدوارم که این مسئله یک اثر فوقالعاده در کارها بکنند و امورات به خوبی اصلاح بشود اما در مسئله پروگرام که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند همان طوری که دیشب از بنده تقاضا کردند وعده کردم که صبح به ایشان بدهم و امروز صبح هم وقتی که آمدم به هیئت رئیسه پرسیدم که آمدند گفتند هنوز تشریف نیاوردهاند این بود که از آقای آقا میرزا مرتضی قلی خان خواهش کردم که یک صورتی از آن بنویسند که وقتی که حضرت والا تشریف آوردند خدمت ایشان بدهم معلوم میشود که خودشان تشریف نیاوردهاند ولی حالا البته باید داده شود و استدعا میکنم که دیگر در این خصوص مذاکره نشود به علت این که چند فقره دست خط مبارک از طرف آقای نایب السلطنه رسیده است که باید خوانده شود و همین قدر آرزو میکنم و امیدوارم که انشاءالله هر دو فرقه موفقیت داشته باشند و ثبات نشان بدهند که ثبات آنها در واقع اسباب این خواهد شد که هیئت مجریه ما یک نباتی داشته باشد و کارها اصلاح بشود.
آقا شیخ محمد خیابانی- عرض کنم که بنده بنا به آن روش و تربیت حرکتی که خودم دارم خیلی افتخار دارم و تشکر میکنم از این که از کمال بی غرضی هیچ حزبی مرا خارج از خود نمیخواند یعنی با مطالب سیاسی و مقاصد حزبی تمام حزبها همراه هستیم و از آن وقتی که بنده از آذربایجان به این جا آمدم ابتدا یک مختصر تاریخی لازم است عرض کنم در اول انقلاب آذربایجان که شروع به مناقشه مشروطیت و استبداد شد اول فرقه محترم اجتماعیون عامیون که گویا سوسیالیست باشند وارد آذربایجان شدند و آن وقت هم یک موقعی بود که تنقیح و تحقیق مسالک چندان مقتضی نبود و موقع فرصت نمیداد از این جهت تمام اهالی تبریز آنها که آزادی خواه بودند تمام مایل شدند به طرف اشخاصی که از اجتماعیون بودند و اشخاص کثیره از اهل تبریز بلیط از آنها گرفتند ولی همان اشخاصی که آن روز سوسیالیست اشتراک و اتفاق دارند بلکه از حیث این بود که آنها به آزادی دعوت میکردند و آنها از این حیث با آنها همراه بودند چنان که وقتی مواد پروگرام آنها پیشنهاد شد اکثر از اهل تبریز از آن طریقه برگشتند و میتوانم بگویم که شاید الان پنج نفر به آن مسلک و عقیده اجتماعیون عامیون باقی نباشد یعنی بعد از آن که دیدند که مواد پروگرام آنها خیلی قابل تنقید است این بود که برگشتند از آن ترتیب و حالا میبینند که از اهل تبریز هیچ کس نیست که با آن ترتیب مساعد باشد و از آن روز بنده از آن اشخاصی بودم که با آزادی خواهان شرکت داشتم ولی نه با آنهائی که داخل در حزب اجتماعیون عامیون بودند فقط با آنهائی که این راه مشروع آزادی را طی میکردند هم قدم بودم ولی از آن جائی که همه مرا در کمال بیغرضی و سادگی شناخته بودند و میدانستند که هیچ غرضی ندارم به جز آزادی افراد و تأمین مملکت که شرع ما هم به آن امر کرده است این بود که همه احزاب مرا از خودشان میدانستند و حالا هم که به این جا آمده ام همان طور به حال خود باقی هستم در اجتماعات شعبه پارلمانی دموکرات حاضر میشوم و با آنها شرکت دارم لکن یک مطلبی هم هست که لازم است توضیح بدهم که هم آن چیزی را که آقای سلیمان میرزا اظهار کردند تصدیق بشود و هم عقیده خودم را اظهار کردند تصدیق بشود و هم عقیده خودم را اظهار کرده باشم این مواد مرام نامه فرقه دموکرات که در کنگرههاشان تنقیح و تنقید میشد بنده در آن جا حاضر نبودم و آن چه رأی مستقیم بنده در این باب است آن مواد است اینست که بعضی از آنها زود است و بعضیها باید بر آن علاوه شود و این جا هم که مقام رسمیاست عرض میکنم که در مواد پروگرام این فرقه بنده شرکت نکرده ام و نمیتوانم بگویم که قبول آن پروگرام را کرده ام و در بعضی از آن مواد هم خود بنده اشکال دارم مثل این است که اگر مراد از این کلمه دموکرات طرف دار جمهوریت باشد چنان چه امروز در یکی از کتب فرانسه به لفظ موکرات که رسیدیم یک کسی ترجمه کرد آن را به طرف دار جمهوریت به آن معنی که درجه افراط باشد باشد اگر مراد از همین کلمه باشد بنده آن نیستم یا این که مراد غیر آن است و آن چیزی است که فرانسهها ترجمه میکنند این است که بنده هنوز معنی کلمه دموکرات را صحیحاً نمیدانم و هم چنین اگر مقاصد فرقه دموکرات و اساس مطالب آنها همینها است که تساوی حقوق و سلب این امتیازات و بعضی چیزهای دیگری که در قانون اساسی هم نوشته شده است باشد که با آنها گمان نمیکنم خواه سوسیالیست و خواه دموکرات هیچ کسی مخالفت نداشته باشد و در بعضی مواد آن هم چون در هنگام نوشتن در مباحثه آن شرکت نداشته بودم از حیث رد یا قبول عقیده خود را اظهار نکرده ام پس میتوانم عرض بکنم که هنوز داخل یک فرقه نشده ام و قبول مرام نامه یک حزبی را نکرده ام و برای این قبول نکرده ام که هنوز تنقیح و تنقیدی در آنها نشده است ولی اعتقاد خود بنده در تأسیس فرقه غیر از اینها است و آن اینست که آن چه مسلک ما بایستی باشد و از شروع هم اجازه به آن داده شده است تعمیر بلاد و تأمین عباد است و حفظ همان حاکی که در آن جا هستیم و برای آن باید نظام نامه به این طرف تکتیک یعنی طرز روحی باید بنویسیم و همه چیزهائی که راجع میشود به قانون چون قانون را بنده بر خلاف بعضی از اشخاص لایتغیر و تغییر ناپذیر میدانم اگر چه ترجمههائی که از اروپا میآورند در آن جا قانون را یک چیزی که تغییر پذیر باشد قرض میکنند ولی باید مختصراً عرض بکنم که بنده اعتقادم این است که قانون مملکت ما لایتغیر است و الی یوم القیامه باید باشد پس هر فرقه که بگوید قانون باید تغییر بیاید بنده آن را جزء آن فرقه که در ایران باید تشکیل بشود نمیدانم چرا برای این که قانون ما قانون الهی است و برای ادارات و کارهای خودمان اگر باید چیزی بنویسیم همان چیزها است فرضاً ما باید تجارت بکنیم باید قانونی که برای تجارت مینویسیم چیزهائی باشد که به ما اجازه داده شده است مثلاً در تجارت شرع ما ربا را منع کرده است پس ما باید مأخذ را همان اصل البیع قرار بدهیم و مطابق احکام شرع خودمان قانون بنویسیم بعد از آن در توسعه تجارت باید چیز بنویسیم بعد از آن در ترتیبات آن برای این که اینها چیزهائی است که اگر خود مقنن ما حاضر میبود اجازه میداد که بروند برای توسعه تجارت خودشان نقشه بکشند و نظام نامه بنویسند مثلاً مسئله بانک که آمد باید طوری بکنیم که قضیه ربا نشود تجارت که میخواهیم بکنیم باید که تجارت ضرری نباشد ربا در آن نباشد و بالاخره ترتیبی باشد که از مقنن ما به ما رسیده است پس در این صورت بنده آن پروگرام را به این عنوان که آن مواد را قانون و نظام نامه یا تاکتیک بدانند به نظر شخص خودم بنده آن را قبول ندارم به این جهت است که بنده داخل هیچ حزبی نشده ام و ممکن نیست بشوم مگر یک کسی که بردارد قوانین شرعیه خودمان را و از روی آن برای هر فرقه و نظام نامه و تاکتیک بنویسند پس مختصراً میگویم که بنده رسماً داخل هیچ فرقه نیستم ولی به اساس مقاصد آنها همراه هستم و ممکن نیست به این فرقهها داخل بشوم.
رئیس- دیگر در این خصوص مذاکره نمیکنیم برای این که عده زیادی قریب ۲۰-۳۰ نفر اجازه خواستهاند و اگر بخواهیم مذاکره بکنیم وقت مجلس را تلف خواهد کرد.
حالا دست خطی که از طرف والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه رسیده است برای اطلاع آقایان خوانده میشود.
(آقای آقا میرزا ابراهیم خان به عبارت ذیل قرائت نمود).
صورت دست خط ثانی والا حضرت از قرار ذیل قرائت شد.
با مسلمیت این که مشروطه عبارت از حکومت و بلوغ ملت به حد رشد است که مصالح و مضار احتیاجات مشترکه خود را تشخص داده از قیومیت غیر مستغنی شده زمام حاکمیت را بالاصالتاً به دست خود میگیرد جای شبهه نیست که چون ادای این وظیفه مشترک با حالت اجتماع برای آحاد و افراد ملت غیر مقدور است هر یک قسمت از ملت معدودی را از طرف خود برای وضع قوانین مملکت و نظار و اجرائیات آن وکالت داده و حاکمیت خود را به این طریق موقتاً به دست وکلای خود انتقال مینماید هم چنین به واسطه عدم امکان اتفاق آراء نمایندگان این حاکمیت مستقله از دست عموم وکلاء به دست اکثریت انتقال یافته حقیقتاً در مملکت مشروطه حزب اکثریت پارلمان حکومت نموده از طرفی خود به وضع قوانین و نظارت آن اشتغال ورزیده و از طرف دیگر برای اجرای آن به نام قوه مجریه هیئتی را تصویب مینماید که به اتحاد مسلکی آن هیئت را صالح به تسلیم قوای اجرائیه میدارند در این موقع لازم است نظر دقت نمایندگان محترم را جلب به این
نکته نمایم که چون به ترتیب مذکور حکومت مملکت با اکثریت ثابته مجلس و اجرای قوانین مملکتی به تصویب آنها به قوای مجریه واگذار میشود یکی از ضروریات سلطنت مشروطه این است که همیشه اکثریت ثابت در مجلس شورای ملی موجود و با تمام قوا حافظ و نگهبان هیئت وزراء بوده آنها را از هر تزلزلی در پیشرفت مقاصد ملت و مصالح مملکت صیانت نماید و برای این که گاهی ممکن است در جزئیات مسائل اجرائیه اختلاف آراء فی ما بین حزب اکثریت و هیئت مجریه به ظهور رسد حتی المقدور باید از ظهور اختلافات و تزلزل قوای دولت جلوگیری شود تبادل آراء و تعاطی افکار اتصالی در میان هیئت وزراء و اکثریت از حتمیات است حتی در موقع پیشنهاد مطالب مهمه نیز قبل از آن که وزراء به مذاکره علنی اقدام نمایند بدواً باید از خیالات مجلس به خصوص از عقاید اکثریت در آن موضوع مطلع بوده خود را بغتتاً گرفتار مخالفت مجلس ننمایند هکذا از طرف قوه مقننه نیز باید ملاحظات دقیقه نسبت به اوضاع مملکتی حاصل آمده در هر امر جزئی از اشکال تراشی به هیئت وزراء صرف نظر فرمایند تا قوه مجریه با تکیه به قوه مقننه که حقیقتاً تکیه به تمام آراء ملت است مقاصد خود را در اصلاحات مملکت صورت انجام بدهد وکلاء نیز مکلفند روابط دائمیخود را با آراء عامه حفظ نموده همیشه به این وسیله از افکار و احتیاجات ملت مطلع باشد تا نیابتی در میان آراء عموم و عقاید وکلاء حاصل نشود.
سلطنت مشروطه نیز که رئیس قوه مجریه است باید از طرفی با وزراء و از طرف دیگر با تمام نمایندگان احزاب در رابطه از افکار فرق و عقاید و احتیاجات عامه مستحضر بوده در مقامیکه داراست لوازم التیام و اجتماع قوای دولت و ملت را تهیه نموده حتی الامکان مراقبت نماید که نشتتی به ظهور نرسد قوای مقننه و مجریه و احزاب و طبقات عامه نیز وفعی را که شایان نظریات آن مقام است ملحوظ دارند تا به این ترتیب موازنه پارلمانی و تعادل قوی میسر گردیده و دستگاه مشروطیت به طور منظور در آزادی و آسایش و ترقی ملت منتج نتایج مطلوبه شود.
اگر چه اینجانب را کمال امیدواری و حسن ظن به اطلاعات نمایندگان محترم حاصل است و آن چه ذکر میکنم بر ذکر قواعد است ولی چون مشروطیت در مملکت ما جدید الولاده و نگه داری و پرستاری آن تا موقع تکمیل قوای طبیعی خود شایان کمال دقت و احتیاط است و غالب ملت را به ترتیبات آن وقوف کامل نیست چنان که مکرر به تحقیق رسیده حدود و تکالیف مسئولیت قوه مجریه و قوه مقننه کراراً غیر مرعی باشد حتی در تعبیر معانی قانون اساسی نیز اختلاف به میان آمده از آن جمله در مسئله مهمیمثل نیابت سلطنت با این که هیچ مسئولیت و اختیاری را دارا نیست و تمام اختیار و مسئولیت ما بین پارلمان و وزراست معذالک دیده شد که در چنین امر واضحی نیز اختلاف آراء مشهود گردیده.
چون ملاقات و مشاوره با نمایندگان محترم همیشه جالب حسن اثر و موجب رفع شبهات است بسیار مفید میدانم که گاهی اسباب تجدید این گونه ملاقاتها تهیه شود و در پاره ای مواقع ملاحظات و نظریات خود را به طور یادداشت به مجلس محترم تذکار نمایم و نظر به کمال خلوص نیتی که حاصل است بعد از مقدمات مذکور توجه خاطر نمایندگان را به یک نکته مهمیراجع به تشکیل پارتیهای سیاسی فرض خیر خواهی تصور کرده است امیدوارم به حسن قبول پذیرفته شود.
بر همه معلوم است ترتیب پارتیهای پارلمان در این اواخر طوری از مرسوم معموله مشروطیت خارج و موجب تحلیل قوای دولت شده بود که بقای هر کابینه غیر مقدور و بالاخره به واسطه بروز بغض و عداوت فی ما بین اشخاصی که در حفظ مملکت و مشروطیت دارای هم واحد باید باشند اساس مملکت در شرف اختلال عظیمیمشاهده میشد نظر به این که پیش بینی نتایج مضره و عواقب ناگوار این حال ذکر معایب و رفع آن را بر عموم خیر خواهان مملکت لازم میداند با مسلمیت این که انشاءالله علائم نفاق در میانه احزاب ما مرتفع است اطلاع خاطر خیر خواهان را لازم میدانم که تشکیل پارتیهای سیاسی بدون پروگرام علنی یعنی که مسلک خود را بر هوا خواهی با تنفر اشخاص تکیه میدهد با روح مشروطیت متباین و عیناً جانشین دسته بندیهای ایام قدیم است که نتایج آن را تاریخ یونان در روم و فرانس به ارباب اطلاع نشان داده و ثابت نموده است که چگونه آن قسم پارتیها تنزل به دسته بندی کرده ریشه آزادی و سعادت مملکت را قطع و هر نوع جلوگیری را غیر ممکن ساخته بالمال اختلافات و جنگهای داخلی مملکت را به هرج و مرج و از راه هرج و مرج به حکومت جابره رسانیده است.
حکمت آن نیز واضح است زیرا وقتی که نقطه نظر پارتیها به عوض مسلک پولتیکی هوا خواهی یا نفرت اشخاص شد این مخالفتها نپذیرفته مصالح امور را فدای اغراض و اشخاص خواهد نمود و بالاخره (ایلقارشی) یعنی حکومت جابره معدود قلیلی را که به مراتب بدتر و مهلک تر از حکومت یک شخص واحد جابری است در ملک تولید خواهد نمود پس برای نمایندگان محترم که به حمدالله به وظایف خود آگاه و نسبت به ملت و مملکت خیر خواه و در کلیات مسائل که مبنی بر خیر عامه است اتفاق کلی داشته و دارند توجه به این نکات را در فرائض و بیش از همه اتفاق در یک نقطه اساسی واجب است که اول از همه چیز یک حکومت مقتدره ملی برای این مملکت موقع ضرورت است که بتواند با معاونت مجلس آرزو و آمال ملت را در حفظ امنیت تامه و جلوگیری عواقب و خیمه و اجرای عدالت حقه و استقبال ترقی و سعادت مملکت و تعادل میزان دخل و خرج دولت و ترویج و تعلیم و تربیت و غیر آن ساعی و جاهد باشد و چون این مسائل کلیات امور متفق علیه تمام احزاب باید باشد بدیهی است کلیات را مسلک و مرام نامه نمیتوان نامید و یقین مسلک در این مسائل عبارت از طرقی است که برای نیل به این مقاصد کلیه متفقه به نظر هر یک از انفع و اصلح آمده است آن را برای خود مسلک اتخاذ نمایند آزادی افراد یکی از نعمتهای بزرگ است که تمدن ملل در ایام برای جنس بشر تحصیل نمود و البته باید با نهایت سعی و میل به نیل و تکمیل آن کوشید ولی چون همان طوری که اسارت در تحت حکومت جابره مکروه و بلای عظیم است شک نیست که حد افراط و تفریط با رعایت رسوم و اخلاق درجات عدیده برای آزادی متصور است که آزادی حقیقی مشتبه و مخلوط به خود سری نشود بدیهی است آزادی هر فردی از افراد در عمل زندگانی خود تااندازه ای جایز است که به آزادی دیگری خللی نرساند نمایندگان ملت با رعایت مقتضیات وقت و رسوم و عادات مملکتی باید طرق نیل این مقصود را سنجیده هر راهی که نزدیک تر به امکان و صلاح است مسلک خود قرار داده و از آن راه رویه مقصود حرکت کرده بی مخاطره افراط و تفریط به نتیجه موفق شوند هکذا در ترویج تعلیم و تربیت و انواع مسائل دیگر که برای تجدد یک ملت و حسیات یک مملکت از آمال حتمیه است البته هیچ خیر خواهی را مخالفت و انکار نخواهد بود و اختلاف مسلک بالانحصار در تعیین طرقی است که باید برای نیل به مقصود اختیار نموده معین دارند که کدام اقدام در این کار الزم و کدام یک ممتنع یا مطابق مقتضیات و عادات و وسایل موجوده اسهل و اصلح است البته احزاب در این قبیل مسائل باید مذاکرات نموده بدون لجاج یا اظهار استبداد رأی با یکدیگر مباحثه کرده و عقاید دیگر را ولو مخالف یکدیگر باشد محترم شمرده و نیز توجه کامل نمایند که یکی از شرایط مهمه تعیین مسلک این است که نظری و فلسفی نبوده بلکه نزدیک به حمل و قابل الاجراء باشد زیرا که اساس مجلس شورای ملی بر وضع قوانین و نظارت جریان آنست و باید دانست که مباحثه در مسائل و رأی محاجه و تفاق و نفاق واری دشمنی و بغض است که مالا منتهی به بردار کشی و قطع ریشه آزادی میشود و در صورتی که به حمدالله همه در اصول موافقند هیچ موقعی برای نقاضت و دشمنی باقی نیست بلکه بالمثال همه مانند فرق اسلامیاگر چه در فروع جزئی اختلافاتی دارند در کلیات و اصول باید با هم متفق و متحد بود به یک دین و مسلکی متدین و مسلک باشند و در این صورت هیچ حاجت به بیان نیست که برادر کشی و بغض و عداوت قسمیاز حکومت جابره و بلکه بدتر است زیرا که هم مخفی است و هم معترف جابریت خود نیست.
با ثبات خیری که به حمدالله از عموم نمایندگان محترم ملت مشهود است امیدوارم این یاد آوریهای خیر خواهانه در نظر ایشان موقع حسن توجه یافته بعدها اتحاد و اتفاق قلبی جانشین اغراض اشخاص بوده همه با هم واحد به حمایت و ترقی مملکت و حفظ امنیت و اشاعه انتظام و عدالت و جلب آسایش و سعادت بذل جهد و کوشش نمایند.
(ابوالقاسم)
میرزا یانس- این یادداشت والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه یادداشت پارلمانی به نظرم نمیآید این مثل این است که یک کنفرانسی داده باشد و به ما هم یک درسی داده باشند و شایسته این است که چاپ شود و هر یک از وکلاء یک نسخه از این یادداشت در جیبش باشد که در آن غوررسی و مطالعه نماید برای این که این یادداشت بر معلومات ما خیلی خواهد افزود و برای رفتاری که بعد از این ما باید بکنیم خیلی حسن اثر خواهد داشت دو مسئله از آن یادداشت که مخصوصاً
بنده در نظرم هست یکی اینست که فرمودهاند هر حزب سیاسی که مسلک معین برای خودش پیشنهاد نمیکند در خطر آن را هست کم کم اصول مسلکی خودش را به راه اغراض شخصی برد آن اشخاصی که در طرفی جمع میشوند یا باید (پرنسیپی) باشند و دور یک اصولی جمع شده باشند یا این که باید اشخاص باشند و به شخصیات بپردازند بنده در بین عرض خودم مجبورم به فرانسه بگویم و مجبورم که از آقای ارباب کیخسرو عذر خواهی بکنم برای این که لغت فارسی در مقابل آنها نداریم و اگر این طور نباشد بنده خواهش میکنم که کلمه تلگراف را به فارسی بیان بکنید که بدانیم- یک مسئله دیگری فرمودند و آن اینست که مرام نامهها نباید مالی و آرزوئی باشد بلکه باید نزدیک به عملیات باشد در این هیچ جای شبهه نیست که هر فرقه که یک مرام نامه مینویسد و اشخاصی که به دور آن مرام نامه میگردند البته این را در مد نظر داشته اقلاً در مدت عمر خودشان آن مرام نامه را بتوانند اجرا کند و اگر این امید را نداشته بودند که در مدت زندگانی خودشان ولی یک مقداری از آن را بتوانند اجرا بکنند ابداً دور آن مرام نامه جمع نمیشدند یعنی اگر یک مرام نامه میبود که تصور میشد که مادام الحیات به هیچ وجه من الوجوه به مندرجات او نخواهیم رسید بنده تصور نمیکنم که آن را کسی مرام نامه اخذ میکند ولی چون مرام نامهها کلیتاً یک چیزهائی هستند که بعد از چندین سال انسان باید به آنها برسد و از آن روزی که یک شخصی یا یک فرقه یک مرام نامه را برای خودش اتخاذ میکند چندین درجه را باید طی بکند از این جهت مرام نامه دیگری که آن را تاکتیک میگویند که در آن تاکتیک معین میکنند که قدم به قدم چه طور پیش بروند تا این که به مقصود خودشان برسند و از این جهت است که بنده به هماناندازه که به جهت فرق سیاسی با مسلک مرام نامه را لازم میدانم تاکتیک را و از این جهت است که وقتی که تاکتیک معین شد اغلبی از احزاب که از هم خیلی دور هستند و از روی آن تاکتیک میبیند که از حالا فرضاً تا پنج شش سال دیگر میتوانند به عقب هم بروند و با هم دیگر ائتلاف میکنند و از برای آن فرقه هم هیچ عیبی نیست که با یک فرقه که در نظرات سیاسی خودشان تا پنجاه سال دیگر از هم دور هستند تا پنج سال در تاکتیک همراه باشد و ائتلاف بکند لهذا بنده این دو مسئله از یادداشت والا حضرت برداشته تائید میکنم که ما باید یک مرام نامه مسلکی داشته باشیم و یک مرام نامه تاکتیکی که اگر از حیث تاکتیک بتوانیم با هر فرقه که در پارلمان هست ائتلاف بکنیم.
رئیس- این حالت شعف و مسرتی که از آقایان در ختم قرائت یادداشت والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه اظهار شد تشکر میکنم و در ضمن عرض تشکر یک مطلبی را هم میخواهم در این جا توضیح بدهم و آن مطلب هم راجع به یک چیزی است که آقای نایب السلطنه در ضمن دست خط خودشان اشاره به آن فرمودند که در موقع نایب السلطنه اختلاف آراء احزاب مشاهده شد و در خارج و داخل هم مکرر به این مطلب اشاره شده است و این را بنده شخصاً حمل نمیکنم به این که از اختلاف احزاب بود به جهت این که در آن موقع همه آقایان خاطرشان مسبوق است که اغلب آقایان تصور میکردند که آقای نایب السلطنه تشریف نخواهند آورد و حاضر نیستند برای قبول این مقام و یقین دارم که اگر این اطمینان را پیدا میکردند که ایشان تشریف میآورند یقیناً بالاتفاق ایشان را انتخاب میکردند مثل این که بعد از تلگراف انتخاب تلگراف دومیکه در سرعت حرکت ایشان از طرف مجلس شد که در واقع به منزله انتخاب دویم ایشان بود تمام نمایندگان بالاتفاق و بدون استثناء آن را احصاء کردند.
حالا چون یک دست خط دیگر هم از طرف والا حضرت رسیده است که لازم است به اطلاع آقایان نمایندگان برسد خوانده میشود.
(دست خط راجع به لزوم ترتیب بودجه سنوات گذشته و جاریه و آتیه قرائت شد) به آن مضمون البته خاطر نمایندگان محترم متوجه است که یکی از وظایف مخصوصه مجلس شورای ملی قرار جمع و خرج مملکت و ترتیب بودجه کل است و در اهمیت این نکته همین قدر کافی است که مسئله جمع و خرج امور و در حقیقت به منزله خون در بدن است چه یک خانواده و چه یک مملکت بدون ترتیب جمع و خرج امکان معیشت نمیتوانند داشت و گذشته از تمام اینها بهترین وسیله نظارت حقیقی مجلس شورای ملی در امور مملکتی همین مسئله بودجه است که در این میبایست به بودجه کل یکی برای بقیه سال اول افتتاح مجلس یکی برای سال گذشته و دیگری برای سنه آتیه در مجلس پیشنهاد و مرتب شده باشد و با کمال تأسف مشاهده میشود که از هیچ یک آنها اثری نیست و اوقات مجلس بیشتر به مخارج جزئیه مصروف شده اگر هم جمع و خرج در مجلس مورد ملاحظه است مخارج گذشته است که به طور حساب پس دادن آوردهاند و راجع به مجلس نباید بشود و حال آن که معنی بودجه این است که مجلس قبل از وقت اجازه آن را بدهد.
لهذا خاطر نمایندگان محترم را به این نکته هم جلب مینمایم البته وزراء عظام نیز در ادای وظایف این تکلیف مهم غفلت نخواهند نمود.
(ابوالقاسم)
رئیس- در این هم گمان ندارم کسی مخالفتی داشته باشد که در این مدت میبایستی سه بودجه به مجلس آمده باشد و تا کنون هیچ یک نیامده است و هر چه هم که آمده است نمیتوانیم آنها را بودجه بنامیم بلکه یک صورت حسابی بوده است و نظریات مان موافق است با نظریات والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه و امیدواریم که زودتر از طرف وزارت مالیه بودجهها به مجلس پیشنهاد بشود که ما هم تکلیف خودمان را در آنها به عمل بیاوریم حالا ده دقیقه تنفس میشود و بعد از آن شروع به مذاکره دستور امروزی میشود.
(بعد از تنفس مجدداً جلسه تشکیل گردید)
رئیس- در باب ماده ۶۲ و ۱۴۵ قانون دیوان محاسبات دیروز مذاکرات لازمه به عمل آمده است و قرار شد بعد از این که عده کافی شد یک مرتبه بخوانیم و رأی بگیریم.
حالا یک مرتبه آنها را میخوانیم و رأی هم میگیریم.
(ماده ۶۲ به عبارت ذیل قرائت شد)
ماده ۶۲- هر گاه مدتی که از طرف دیوان محاسبات معین شده منقضی شود و صاحب جمع مزبور صورت حساب را تسلیم ننماید دیوان محاسبات به جرم این تأخیر امر نماید یا مستعفی که از نصف مواجب و مدد معاش سالیانه ویا حق الجعاله متجاوز نباشد و نیز میتواند نسبت به اهمیت موقع انفصال موقتی و یا عزل دائمیاو را از وزارت خانه متبوعه اش بخواهد این تنبیهات با شرایط نظارت و ریاستی که ادارات دولتی نسبت به مأمورین خود دارند منافات نخواهد داشت اگر چنان چه صاحب جمع باز هم از ارائه حساب امتناع نماید به حکم دیوان محاسبات حساب صاحب جمع به اهتمام مدعی العموم مرتب و به دیوان محاسبات تسلیم میشود که پس از رسیدگی درباره آن حکم صادر کنند هر نوع مخارجی که از این بابت حاصل میشود به عهده صاحب جمع است.
رئیس- حالا رأی میگیریم به این ماده به طریقی که خوانده شد.
کسانی که با این ماده موافقت دارند قیام نمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- با کثریت تصویب شد حالا ماده ۱۴۰ قرائت میشود.
(به این عبارت قرائت شد)
ماده ۱۴۰- مقرری اعضاء دیوان محاسبات و دفتر دار کل مدعی العموم به قرار ذیل است.
رئیس کل یک ماهه ۱۸۰۰ قران
رؤسای محاکم و مدعی العموم نفری یک ماهه ۱۳۰۰ قران
مستشاران و دفتر دار کل نفری ۱۰۰۰ قران
ممیزین نفری ۸۰۰ قران
رئیس- در فقره اصل که رئیس کل است دو فقره پیشنهاد شده است یکی از آقای میرزا اسدالله خان یکی از افتخار الواعظین خوانده میشود و رأی گرفته میشود در قابلیت توجه آنها.
اسدالله خان- بنده پیشنهاد خودم را پس میگیرم چون آن دقتهای لازمه در کمیسیون شده است.
افتخار الواعظین- بنده هم پیشنهاد خودم را پس میگیرم.
رئیس- آقایان پیشنهاد خودشان را پس گرفتند.
حالا رأی میگیریم به تصویب کمیسیون که حقوق رئیس کل یک ماهه ۱۸۰ تومان تصویب شده است. کسانی که تصویب کمیسیون را تصویب میکنند قیام نمایند.
(با کثریت تصویب شد)
(فقره ثانی خوانده شد)
رئیس- کسانی که فقره ثانی را که ۱۳۰ تومان از برای رؤسای محاکم و مدعی العموم معین کرده است تصویب مینمایند قیام نمایند.
(با کثریت تصویب شد)
(فقره ثالثه قرائت شد)
رئیس- کسانی که فقره سیم را که به مستشاران و دفتر دار کل ۱۰۰ تومان داده شود تصویب میفرمایند قیام نمایند.
(با کثریت تصویب شد- فقره چهارم قرائت شد)
رئیس- کسانی که فقره چهارم را مطابق راپورت کمیسیون در حق ممیزین نفری ۸۰ تومان یک ماهه تصویب میکنند قیام نمایند.
با کثریت تصویب شد.
رئیس- حالا به تمام ماده رأی میگیریم.
حاج سید ابراهیم مدرسی- به عقیده بنده این قانون یک دو نقیصه دیگر دارد که باید ضمیمه شود به این قانون آن وقت رأی گرفته شود.
رئیس- بنده میخواستم رأی کلی بگیریم رأی به کلیه این ماده اخیر گرفته میشود رأی به کلیه قانون بعد گرفته میشود حالا رأی میگیریم به ماده ۱۴۰ کسانی که ماده ۱۴۰ را تصویب میکنند قیام نمایند.
رئیس- با کثریت تصویب شد.
حالا رأی میگیریم به کلیه قانون دیوان محاسبات یک ماده بود در خصوص تعیین حدود اعضاء دیوان محاسبات که اگر از حدود خود خارج شدند ارجاع کرده بود به وزارت مالیه یا رئیس کل که پیشنهاد میکند به مجلس و عزل او را میخواهد که در ماده پیش بود که مسائل راجعه به عزل را وزارت مالیه یا رئیس کل پیشنهاد مجلس میکند ولی در باب رئیس کل اشاره نشده است که اگر از حدود خود تجاوز کرد در آن جا تکلیف چیست و بنده عرض میکنم تا این مسئله معلوم نشود که رئیس کل مسئول کیست اگر مسئول وزارت مالیه است یا این که این هیئت هیئت ملی است و تا مدتش هم بر نیاید منفصل نمیشوند این منافات دارد و اگر مسئول مجلس است این هم نمیشود به جهت این که وزراء را نمیشود این جا احضار کرد پس باید معلوم کرد که رئیس دیوان محاسبات مسئول کیست که اگر از حدود خود تجاوز کرد چه باید کرد مجازاتش چیست و دیگر آن که هر قانونی که ما نوشتیم چون مجازاتی برایش معین نکرده ایم مبتلا شده ایم مثلاً اگر در قانون بلدیه وقتی که مینوشتند ملاحظه این را کرده بودند که اگر اعضاء بلدیه به تکالیف خود رفتار نکردند تکلیف چیست آن وقت خیلی از زحمات ما کم میشد و هم چنین در سایر قوانین پس بنده عرض میکنم که اگر در این قانون بعضی از مطالب در تعیین تکالیف و حدود و مجازات آنها بهتر بود به جهت این که اگر ما بخواهیم این قانون به تأخیر نیفتد باید حدود و مجازات اعضاء دیوان را معین کنیم که ترتیب عزل و نصب اعضاء و هم چنین ترتیب عزل و نصب رئیس کل که به چه ترتیب باشد والا متن قانون بلدیه دچار اشکالات خواهیم شد.
حاج آقا- راجع به پیشنهاد عزل و اخراج همان دو ماده که نوشته شده گمان میکنم کافی باشد به جهت این که نوشته شده اعضاء دیوان محاسبات خارج نیست و بدیهی است که اگر لزوم پیدا کند عزل او وزیر مالیه میتواند عزل و اخراج او را پیشنهاد مجلس کند و عزل او را بخواهد و گمان میکنم مذاکره کافی باشد و در خصوص مجازات که فرمودند از برای کلیه این قوانینی که نوشته شده باید یک قانونی نوشته شود در مجازات و اگر بنا شود از برای هر یک از قوانین یک قانون مجازات پهلوی آن نوشته شود این خیلی چیز زیادی خواهد شد پس یک قانون مجازات از برای کلیه دوایر دولتی انشاءالله آن هم از طرف وزراء پیشنهاد میشود و در مجلس خواهد گذشت.
رئیس- حالا به کلیه قانون دیوان محاسبات رأی میگیریم.
کسانی که این قانون دیوان محاسبات را تصویب مینمایند قیام نمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- به اکثریت ۶۰ نفر از ۷۳ نفر تصویب شد. حالا قانون ثبت اسناد خوانده میشود.
مؤتمن الملک- قانون مالیات تریاک یک ماده اش بیشتر نمانده است خوبست آن را مقدم دارید.
رئیس- چون آن هم جزو دستور است مقدم میداریم آن ماده قانون تریاک را بخوانید.
(راپورت کمیسیون قوانین مالیه به عبارت ذیل قرائت شد).
لایحه قانونی مالیات تریاک را که پس از تصویب ماده اول با پیشنهادهای راجعه به ماده دو به کمیسیون رجوع شده بود پس از چندین مذاکرات لازمه عقیده کمیسیون بر این شد.
که اولاً در ماده بعد از کلمه تریاک لفظ ما اضافه شود.
ثانیاً ماده دو را به ترتیب ذیل اصلاح و پیشنهاد مینماید.
ماده دو- محض جلوگیری از مضار استعمال تریاک و شیره سوخته آن اولاً دولت سوخته تریاک و فروش شیره آن را منحصراً متصدی خواهد بود و هر مثقال شیره سوخته هر قدر برای دولت تمام شود به اضافه سیصد دینار به فروش میرسد ثانیاً از اول سال سیم تا آخر سال هفتم بعد از تاریخ وضع این قانون هر ساله به هر مثقال تریاک و شیره سوخته یکصد و پنجاه دینار بر مالیات سال قبل افزوده میشود و از اول سال هشتم استعمال شیره کلیتاً و استعمال تریاک غیر از آن چه برای دوا لازم است ممنوع خواهد بود.
(ماده ۲ و ماده ۴۰ مطابق راپورت سابق کمیسیون عیناً تصویب شد).
رئیس- خاطر مبارک آقایان مسبوق است که تقاضای فوریت این قانون شده است پس این موادی که خوانده میشود به یکی یکی رأی میگیریم و خواهش میکنم از آقایانی که نطق شان مفصل است پای تریبون ت تشریف نیاورند.
حاج وکیل الرعایا- چون عرایض بنده مختصر است همین جا عرض میکنم در صورتی که دولت مقصودش این باشد که به واسطه ایجاد یک چنین مالیاتی استعمال تریاک را در مملکت کم بکند با این که به کلی منسوخ بشود با این که این لفظ مالیده را در این جا اضافه بکند آن نتیجه مطلوبه حاصل نمیشود چنان چه پریروز عرض کردم تریاک مالیدن برای کسی که بخواهد بکشد چندان اهمیت ندارد زیرا هر قدر بخواهد میتواند در مکان مخفی بمالد ولی اگر دولت بخواهد کشیدن این تریاک را به هر قیمتی که ممکن است تریاک بدهد به اهل مملکتش ناچار است به عقیده بنده که هر ترتیبی که میدهد به آن شیره که از خشخاش بیرون میآید و آن را هم تریاک میگویند دولت خودش یک نوع دخالتی داشته باشد یعنی دولت در مالیدن آن دخالت داشته باشد که در یک دایره دولتی آن شیره مالیده شود و در این خصوص دو نظر اساسی پیش من هست یکی آن است که در آن چونه که از مملکت خارج میشو اگر در آن دولت مداخله کرد محفوظ میماند از خیانت و این برای تجارت یک وسیله ایست اساسی و یکی کمک اساسی است چنان چه در این باب دقت نکردیم و آن هم حالا خارج از موضوع من است که چه ضررهای بزرگ وارد شد به این که دولت دقت نکرد و چه ضررهای بزرگ وارد شد به تجارت و دولت یک دقتی نکرد که تریاکی که از مملکت خارج میشود از هر تقلبی ایمن باشد و اگر حالا دولت خودش را داخل کند که هر قدر تریاک بیرون میآید در تحت نظارت خودش بگیرد و بعد آن مقدارش را که راجع به حدود مملکت است جواز بدهد و آن مقدارش که از حدود مملکت خارج باید بشود باید جواز بدهد و بعد در سر حداث گمرک شان را بدهند و خارج میشوند و آن تقلب را خواهد گرفت و همین لولههای تریاکی را که در مملکت خرید و فروش میشود برای کشیدن یک مالیاتی وضع میکند تصور نمیکنم که آن نتیجه مطلوبه حاصل شود و آن مقصود مقدس که مقنن نظرش به او است که ترک استعمال او باشد به دست نخواهد آمد به جهت این که میتوانند تریاک مالیده را خودشان فراهم بیاورند منتهی بعد از یک پنج شش ساعتی بیش از این زحمت ندارد.
فهیم الملک- این را به طوری که فرمودند در ماده اول لفظ مالیده نبود فقط لفظ تریاک بود و مقصود هم این بود که به آن چه اطلاق لفظ تریاک میشود به آن مالیات بسته شود و آن شده که میفرمایند به او مالیات تعلق نخواهد گرفت زیرا پنج شش مثقال شاید یک مثقال تریاک است به علاوه چه طور میتوان در آن تفتیش کرد که او مالیات خودش را داده است یا نداده است و دیگر آن که چون تریاک اطلاق به همان مالیده میشود و به شیره اطلاق تریاک نمیشود این جا هم همان طوری که گفته شد یک اشتباه بین زارعین و غیره فراهم میآید و چون ما یک محظوراتی را هم در نظر آورده بودیم و مقصود اصلی ما گرفتن مالیات از تریاک نه این که خود مالیات بود بلکه تریاک استعمال آن به این جهت همان لفظ تریاک را موضوع قرار دادیم و چون شیره را ممکن است در هر خانه هر کس بخواهد خودش بمالد دیگر نمیشد آن را هم قید کرد لکن این قبیل جزء قاچاق محسوب
میشود و از برای جلوگیری از قاچاق به طوری که در ماده آخر ذکر میشود وزارت مالیه مجاز است یک اداره تفتیش قاچاق ترتیب بدهد چنان چه در سال گذشته قرار داده بودند و چون مقصود وضع گرفتن مالیات از تریاک بود کاری که کمیسیون کرد برای این مسئله چند اداره تریاک مالی معین کردند که بیاورند آن جا بمالند لوله متساوی ترتیب میدهند و مالیاتش را میگیرند پس همان طوری که منظور نظر است آن مقصود به عمل میآید و به آن نظام نامه که وزارت مالیه مدون خواهد ساخت بدون این که پاره ای محظورات و بعضی احتمالات داشته باشد و هیچ از ابتدا مقصود ما نبوده است که مالیات از شیره تریاک گرفته شود و این را که ننوشتهاند که آن را وزارت مالیه جزو نظام نامه خودش باید طوری بکند که اسباب اشکال فراهم نباشد و طوری بکنند که جلوگیری از قاچاق بشود.
حاج وکیل الرعایا- شاید بنده نتوانستم که به عرض آقایان برسانم که مقصود هم همان چیزیست که مخبر محترم به عرض آقایان رسانیدند مقصود بنده این نبود که از شیره تریاک وقتی که از خشخاش بیرون میآید بگیرند زیرا بنده حامیپیشرفت تجارت مملکت هستم که آخر نجات مملکت بسته به اوست لکه اگر به رأی بنده بود شاید راضی میشدم که گمرک او هم بخشیده شود برای همین مقصود مقدس عرض کردم که این جا دولت از یک قانون دو نتیجه بگیرد یکی این که از مالیدن و قاچاق و یکی دیگر در تقلب تجارتی که همه کس میداند که تا چهاندازه به تجارت ایران از این چیز خیلی مختصر ضرر وارد آمده و چه خانوادههای بزرگ را سرنگون همین تریاکهای تقلبی را که حمل کردند به چین و مهمل گردید که خیلی افتضاح برای این مملکت و تجارت ایران بار آورد که واقع خیلی مضر بود برای این مملکت وقتی که خاطرم میآید چه عرض میکنم که چه حالی به سرم میآید مقصودم این بود که آن خطر هم از این مسئله رفع شود که کلیه تریاک در تحت نظر دولت در یک جا جمع شود و مالیده شود همین که مالیده شد دو حال پیدا میکند یکی این که چونه میشود به شکل قند ارسی که میزانش ۹۹ مثقال است در یک صندوق میبندند و این باب چین است و همان میشود و دومش لوله میشود برای مصرف مملکتی به ترتیبی که خودشان مقرر خواهند فرمود و یک راهی برای گرفتن مالیاتش به دست خواهد آمد که بهتر از هر ترتیبی است و آن چه از مملکت خارج میشود در سر حد جواز میدهند و گمرک او را میپردازند و بدون تقلب میبرند و آن چونه را هم به مصرف داخله برای کشیدن که ممکنست نرسانند لذا به همان چونه هم مهر دولتی میخورد و این تجارتی که از دست شما رفته است به دست خواهد آمد.
فهیم الملک- در این جا لازم است خاطر حاج وکیل الرعایا را مستحضر سازم که منتظر نباشند که تریاکهائی که از ایران خارج میشده است یک اهمیتی پیدا کند و باز هم به خارج حمل شود بلکه منتظر باشند که تمام برگردد زیرا همه تریاکها در چین توقیف شده است تمام بر میگردد به مملکت زیرا در آن جا اقداماتی کردهاند که عنقریب در سه سال دیگر به کلی موقوف و استعمال نمیشود و ثانیاً برای استحضار خاطر مبارک شان عرض میکنم الان مقدار کلی از تریاکهای ایرانی مخصوصاً توقیف است و هیچ استعمال نخواهند شد و مقداری از زمینهای زراعت تریاک را به جای تریاک باید چیزهای دیگر به کار برند زیرا هیچ استعمال در آتیه نخواهد شد.
وکیل التجار- بنده با این لفظ مالیده مخالف هستم که در این جا نوشته شود به یک ملاحظه خیلی مهم یک قسمتش را اظهار کردند که تریاک مالیده یک قسمت بزرگش آنست که برای حمل به خارجه مالیده شود و ممکن است همان را تمیز بمالند برای مصرف داخلی به اسم حمل به خارجه و چیز دیگری را هم میخواهم عرض کنم در این جور موارد عموماً در این جا خصوصاً این را متلفت باشند که ما در این جا یک مالیات از برای جلوگیری از استعمال تریاک قانونی وضع میکنیم و اگر بخواهیم تمام جزئیات و قاچاق او را در این جا بگنجانیم این خیلی مشکل است که باید فقط رأی کلی را در این جا داد و بعد در وزارت خانه این اقدامات را خواهند کرد و برای جلوگیری نظام نامه ای که لازم است به طور صحیح وضع خواهند کرد و به طور خیلی صحیح و سختی جلوگیری او بعد از یک مختصر تجربه ای میشود یعنی در یک وزارت خانه که تجربه کردند و دیدند که از فلان ترتیبی که دادند باز قاچاق میکنند و مخفیانه استعمال میکنند ترتیب سخت تری میدهند و این چیزها را در این قانون که ما وضع نمیتوانیم بکنیم که به دو ماده و سه ماده قانون اینها را جلوگیری کرد این غیر ممکن است این باید با تجارب وزارت خانه در مدت معینی با تدبیر و با امتحانات وزارت خانه جلوگیری شود به تدریج در مدت یک سال دو سال سه سال تا آن وقت به کلی قطع شود و این که بنده عرض کردم لفظ مالیده را برداریم برای جلوگیری از قاچاق است خیر بلکه برای اینست که تجار در خانههاشان تریاک کلی میخرند و میمالند آن وقت متعرض هر خانه ممکن است بشوند که این جا تریاک میمالند او بگوید که برای تجارت و حمل به خارجه مالیده میشود آن مفتش بگوید خیر برای مصارف مملکت میمالند و یک اسباب زحمتی بشود این که بنده عرض میکنم که این جزئیات را باید وا گذاشت به وزارت مالیه و لفظ مالیده را باید برداشت و وا گذاشت به خودشان آن وقت بنده گمان میکنم اگر یک چندی بگذرد این طور صلاح بدانند همان تریاکی که از خشخاش وقتی که بیرون میآید مالیات بگیرند و آن قسمتش که خارج میشود از مملکت مالیاتش رد کنند که دیگر هیچ ممکن نشود برای این که قاچاق کننده را رد کنند این یک ترتیبی است که بعد به طور امتحان معلوم خواهد شد.
حاج شیخ اسدالله- اما این که میفرمایند لفظ مالیده را این جا بردارند بنده بر حسب عقیده ام عرض میکنم برای کافی نبودن ماده خیلی لازم است زیرا احساس کردیم وضع مأمورین خودمان را که چه قدر اسباب زحمت و وقتی که یک هم چو مطالبی را به دست آنها بدهیم آن وقت در تمام دهات و بلوکات هر بیچاره که یک جزئی تریاکی زحمت کشیده عمل آورده مأمورین قسمیمیسازند که به کلی از زراعت مأیوس میشوند خوبست در این فقره توجه شود.
رئیس- به آن ماده نرسیده ایم هنوز.
کاشف- بنده عرض میکنم که مقصود از این ماده دویم دو مقصود است که در نظر گرفته و حال آن که یکی از این دو مقصود اساسی ندارد این دو مقصودی که دولت در نظر گرفته یکی ترتیب گرفتن مالیات است از این محصول و یکی جلوگیری از مضرات این چیزی که تا به حال اسباب تنزل و ضرر مردم شده است یکی هم عرض کردم از برای اخذ مالیاتش است در صورتی که قسم اخیرش بنده اعتقاد ندارم برای این که بدیهی است که دولت برای جلوگیری از ضرر این کار را میکند اگر به جهت جلوگیری از ضررش باشد آن ضرری که در تریاک مالیده هست بدیهی است که در تریاک نمالیده هم هست پس چه طور میتوان گفت که از مالیده یک مالیاتی بگیرند و از نمالیده نگیرند در ماده اول این قانون در جلسه گذشته عرض کردم و دیگر تکرار نمیکنم ولی این که دو مرتبه کمیسیون لفظ مالیده را زیاد کرد ممکن است هر کس تریاک نمالیده را بیاورد و خودش بمالد و آن چیزی که مقصود دولت است به عمل نیاید و هم ضررش راجع به مردم باشد و هم دولت نتواند آن قسمیکه باید جلوگیری نماید بکند این بهتر است که به طور صراحت معلوم باشد ما میگوئیم که دولت خودش ترتیبی برای جلوگیری از قاچاق و غیره خواهد داد خیلی خوب است که این ملاحظه را هم بکنیم که در وقت گذرانیدن قانون صحیح بگذرد و آن مقصود به عمل میآید به محض این که نوشته شد مالیده چنین میفهماند (مالیده آزاد) است و هر کس میتواند که نمالیده را خودش بیاورد بمالد و این هیچ چیز او را نمیتواند جلوگیری کند و اما در خصوص این که فرمودند در خارجه تریاک نخواهد رفت بنده عرض میکنم و حال آن که تکذیب میکنیم فرمایش آقای مخبر را اگر این مطلب صحیح باشد این خیلی لازم است که جلوگیری از ورود از خارجه اش هم کرد با هست که همان طوری که گفته شد از خارج به یک قیمت خیلی مناسبی بگیرند همان طوری که از بعضی چیزهائی که خارجهها این کار را میکنند و ما نمیتوانستیم بکنیم در این خصوص دچار محظورات خواهیم شد پس بنده تقاضا میکنم که به مالیده هم مالیات بسته شود که مقصود دولت هم درست به عمل بیاید.
فهیم الملک- بنده خیلی تعجب میکنم از فرمایشات آقای کاشف به جهت این که یکی از اشخاصی که مخالف بودند با این ماده که این مالیات تریاک مبهم نوشته شده آقا کاشف بودند که میفرمایند مراد تریاک مالیده است در روز بعد از بنده توضیح خواستند که مراد کدام است این از نمالیده است مالیات میگیرند یا از مالیده است اگر مالیده است چرا توضیح نمیفرمائید بنده گمان میکنم با راپورت کمیسیون مخالف هستند عرض میکنم که مقصود وزارت مالیه و نه کمیسیون و نه مجلس مقصودشان نیست که از تریاک نمالیده یا مالیده مالیات گرفته شود مقصودشان این است که از تریاک مالیات گرفته شود یعنی آن چیزی که در داخله استعمال میشود مقصود این است که از مالیاتی که گرفته میشود از تریاک مالیده گرفته شود و شیره نمالیده چون محل استعمالی ندارد که از آن مالیات بگیرند
باید او را بمالند و تریاک بکنند آن وقت از او مالیات بگیرند و باید پنج شش مثقال ببرند بمالند یک مثقال کنند و مالیات او را بدهند دیگر به تریاک سوخته و شیره آن چه طور میتوان مالیات بست و حالا عرض میکنم مقصود این است این مالیات از تریاک مالیده گرفته شود- حالا اگر اکثریت تصویب بکند همان لفظ تریاک مطلق نوشته شود زیرا لفظ تریاک مطلق به همان مالیده اطلاق میشود و از آن مالیات گرفته شود نه از نمالیده عرض میکنم مقصود این است که از تریاک شیره مالیات گرفته شود پس به همان طور و دیگر گفته شد که میگویند چونه را برای تجارت میخواهم میتوان استعمال بکنند ولی این جا ابداً برای لوله و چونه نیست مقصود تریاک مالیده است اگر در داخله استعمال شد و اگر برای تجارت بود ممکن است که وزارت مالیه از آن مالیات نگیرد و این دیگر ربطی به این جا ندارد از مالیده لوله و چونه و غیره تمام آنها مالیات گرفته میشود و در موضوع تریاکی که به خارجه میرود کمیسیون این نظر را داشته و با وزارت خانه هم مذاکره کرده است و طوری که در آتیه آن مقصود مقدس را که مجلس و دولت در نظر دارد به طور سهولت انجام پذیر شود.
محمدهاشم میرزا- بنده نمیدانم بعضی فرمایشات که آقایان فرمودند باید به خاطر آورد که تمام این مطالب را از جزئی و کلی او را میشود در نظر آورد و نمیشود تصور کرد وقتی که ما قانون مینویسیم فرض میکنیم که یک آب شوری که هست بر میدارند استعمال بکنند این راجع میشود به نمک یا یک فردی که احتمال میرود در عرض سال برایش صورت خارجی پیدا میکند ممکن نیست که برای آن قانون وضع کرد و آن را هم مالیات ببندیم این قبل این مذاکرات نیست هر چه آقایان تصور کنند بنده عرض میکنم که هر فردی ممکن است شامل خیلی تصورات شود خوب است رأی گرفته شود.
رئیس- حالا باید در این خصوص رأی گرفت ولی اشکالی در این جا هست برای این که به این ماده اول سابقاً رأی گرفته شده است یعنی بدون این که این لفظ مالیده اضافه شده باشد حالا این لفظ را اضافه کردهاند این جا بنده تصور میکنم بهتر این باشد که اول به این لفظ رأی گرفته شود که آن را جزء بکنیم یا خیر بعد به کلیه ماده رأی گرفته شود حالا در این لفظ مالیده رأی میگیریم و رأی هم باید با ورقه باشد.
فهیم الملک- چون در ماده اول در اصل مالیات مثقالی سیصد دینار با ورقه رأی گرفته ایم- حالا رأی در لفظ است قیام و قعود کافی است.
رئیس- خیلی خوب پس رأی میگیریم کسانی که با این لفظ مالیده که اضافه شده است موافقند قیام نمایند.
(به اکثریت تصویب شد)
حالا به تمام این ماده اول رأی میگیریم با ورقه (اظهار شد که رأی گرفته شده با ورقه)
رئیس- پس اگر مخالفی نیست که حرفی نداریم (مخالفی نبود).
(ماده ۲ به مضمون ذیل قرائت گردید)
ماده ۲- محض جلوگیری از مضار استعمال تریاک و شیره سوخته آن اولاً دولت خرید سوخته تریاک و فروش شیره آن منحصراً متصدی خواهد بود و هر مثقال شیره سوخته هر قد برای دولت تمام شود به اضافه سیصد دینار به فروش میرسد ثانیاً از اول سال ۳ تا آخر سال ۷ بعد از تاریخ وضع این قانون هر ساله به هر مثقال تریاک و شیره سوخته یکصد و پنجاه دینار بر مالیات سال قبل افزوده میشود که در سال هشتم استعمال شیره کلیتاً و استعمال تریاک غیر از آن چه برای دوا لازم است ممنوع خواهد بود.
رئیس- این ماده دویم دارای چندین فقره است و بنده گمانم این است که اگر تمام را یک مرتبه مطرح شور قرار بدهیم نتیجه نمیتوانیم بگیریم این است که هر فقره علیحده مطرح شور میکنیم در فقره اول اگر فرمایشی است بفرمائید و فقره اول این است که دولت خرید سوخته تریاک و شیره آن را متصدی خواهد بود در این فقره فرمایشی اگر هست بفرمائید.
دکتر علی خان- بنده در این فقره میخواستم علت این انحصار را برای دولت بدانم که چه فایده برای دولت دارد خواهش دارم توضیح بفرمائید.
فهیم الملک- خاطر آقایان هست که اول مرتبه که این ماده مطرح شد خیلی پیشنهادها شد یعنی راجع به افزودن مالیات و بعضیها به آزاد گذاشتن بعضیها راجع به جلوگیری کلی که هم استعمال نشود و هم حق دولت را بگیرند شده بود در کمیسیون با اشخاصی که امروز در مالیه متصدی این امر هسند مذاکره شد جلوگیری این مطلب یک مرتبه هیچ امکان ندارد زیرا که در همه جا این تریاک استعمال میشود و فقط همین قدر گفتند که از پارسال تا حالا که این اقدام شده است ۲۰% کم شده است از روی استعمال معین کردهاند ولی تریاک هنوز آزاد است و میکارند زیرا تا هر وقتی که آزاد است تریاک کاری ممکن است شیره بسازند و استعمال بکنند به علاوه کسانی که معتاد هستند به استعمال شیره ممکن نیست که یک مرتبه ترک بکنند و به عوض و تریاک استعمال کنند ناچارند یک مثقال یا بیشتر از مقدار استعمال او کسر کنند این بود خواستیم یک مالیاتی برای او قرار بدهیم و آن اشخاصی که متصدی این کار هستند گفتند این چیزی نیست که مالیات باز برایش وضع کنیم یا باید به کلی صرف نظر کنیم یا این که باید همه روزه گرفتار منازعه و مشاجره با اشخاصی که مبتلای به شیره هستند بنمائیم زیرا شیره تریاک را ممکن است بمالند و مالیات بگیرند لیکن سوخته یک چیزی است که نمیشود از او به یک طور صحیحی مالیات گرفت سوخته را هم اگر پاکت کنند معلوم نیست که این پاکت چه پاکتی است چون یک حجم معینی ندارد از آن جهت نمیتوان یک مالیاتی بر آن قرار داد بهتر است که دولت خودش متصدی این کار بشود و این که اظهار شد که این منافات با شئونات دولت دارد بر خلاف اکثریت کمیسیون بلکه بالاتفاق رأی شان بر این بود که امروزه دولت هر اقدامیبرای رفع این سم مهلک که ملت بیچاره را از کارانداخته است و بیکار کرده نماید خیلی اسباب نیک نامیدولت خواهد بود چنان که میبینیم سایر دولی که پا به جاده تمدن گذاشتهاند و همین راه را پیمودهاند اول کاری که کردهاند جلوگیری از این کار مضر کردهاند پس این را دولت جلب منفعت خود نمیکند بلکه این است که تمام افراد این مملکت را از یک صدمه بزرگی نجات بدهد پس به این جهت صلاح دیدند که انحصار داشته باشد و به همان ترتیب مالیات را هم میگیرند نهایت نظر باید به این باشد که تریاک و سوخته با هم یک جور باشند و ممنوع و جلوگیری شوند زیرا عرض میکنم مادام که تریاک وجود دارد شیره هم استعمال میشود و نمیتوان گفت تریاک استعمال نکنید ولی سوخته آن را استعمال بکنید و این مندرجاً اسباب این میشود که هم از استعمال او کم میشود هم به کلی رفع این غائله خواهد شد این است که جلوگیری از مضار او این وسیله به نظر کمیسیون و آن اشخاص بصیر به این کار رسید.
حاج وکیل الرعایا- کسانی که میخواهند نمیرند میتوانند خودشان را با این تریاک مالیده حفظ کنند همین تریاک مالیده که نصف زندگی است این قدر میکشد که بمیرد ملاحظه میکنیم این چیزی نیست که مذاکره در او بشود.
آقا شیخ اسدالله- این اشکالات و نظریاتی که امروز در این جا ذکر شد هیچ محل توجه کمیسیون نشده است و جهت این که این ماده برگشت به کمیسیون آقای مخبر باید به نظرشان باشد اشکال این بود که آیا سوخته تریاک مالیات دارد یا ندارد اگر سوخته تریاک مالیات ندارد و نفعش همین کشیدن و استعمال کردن است یعنی همین استعمال مضر میباشد آن وقت اصل خرید و فروشش حرام است باید دولت منع بکند که تریاک این سم مهلک بشود با این که شغلی برای دولت قرار بدهیم که از سوخته تریاک تجارتی بکند.
بنده عرض میکنم که این ماده را به هیچ وجه من الوجوه در این قوه اولی هم باشد نمیتوان رأی گرفت به جهت انحصار خریدش به دولت به چه میزانی است و فروش او به چه میزانی است میزان قیمت او را به چه نوع باید معین کرد تصور میکنم که اگر هم مضر نباشد و حرام نباشد و مالیات نداشته باشد و انحصارش به دولت برای چیست و اگر فایده دیگر در او متصور باشد آن وقت اصل انحصارش به دولت از چه راه است که حکماً باید به دولت بفروشد به چه قیمت به دولت بفروشد و به چه میزان قسمت بندی بکن اینها هیچ کدام را نمیشود محل صحیحی برایش قرار داده و بنده از قرار مذاکراتی که آن روز مذاکره شده فهمیدم این فقط برای کشیدن است و خرام است دولت باید یک قانونی وضع کند که به کلی منع شود میزان قیمت او را چه طور معین بکنیم و چگونه مالک را قانع بکنیم که به دولت بفروشد اینها هیچ کدامش را نمیشود یک میزان و محل صحیح برایش قرار داد و کلیتاً این استعمال شیره تریاک به کلی باید متروک شود و ابداً بنده آوردن و خریدن او را هیچ تصویب نمیکنم.
فهیم الملک- آن نظری را که در خاتمه فرمایش خودشان آقای شیخ اسدالله فرمودند نظر کمیسیون و مجلس هم به همین است و ثانیاً آن را که حاج وکیل الرعایا فرمودند کمیسیون مخصوص و
دولت مدت برای او قرار داد که بعد از پنج شش سال دیگر را به دست کسی ندهد و توقیف شود و ابداً عمل آوردن و فروختن او را صحیح نمیدانیم هیچ مقصودی نبود که دولت این را ول کند و صرف نظری بشود و این ماده برای همین کار است که فرمودید که کم کم برسد به آن جائی که دولت به کلی قطع و موقوف بکند به طوری که عرض کردم این هیچ ممکن نخواهد شد که دولت از این مسئله جلوگیری نکند که برای این که یک مالالتجاره شده است اکثریت کمیسیون بلکه اتفاق کمیسیون نظرش این بود که این اشخاص از صدمه خلاص شوند و نمیرند و میگویند یک چیزی را که جمعی منتفع میشوند از او دولت بگیرد و ضبط کند این یک ضرری است که بر یک نظمیوارد میآید باید یک اقدامی کرد و مندرجاً دولت جمع آوری میکند و رفته رفته به مالیات او میافزاید و رفته رفته هر چه مالیاتش زیادتر شود و استعمال او کم خواهد شد و بعد از چند سال به کلی او را ترک خواهند کرد و هر قدر نزدیک بشوند به انتهای مدت البته دولت سخت گیری میکند که به کلی ترک شود.
حاج شیخ الرئیس- بنده در جلسات سابقه در این خصوص نظریات داشتم و عرض کردم حالا چون باز موضوع مذاکره شد ناچارم عقیده خودم را عرض کنم آن وقت رد و قبولش با اکثریت مجلس است بنده چند نظر دارم در این ماده یکی آن که نمیتوانم خود را متقاعد کنم که این اقدام دولت با این که افکار اولیای دولت را تقدیس میکنم ولی مطمئن نیستم که این اقدام در انظار عامه و خارجه با آن نیت باکی که دولت در نظر دارد معرفی کند بلکه یقین دارم طوری معرفی میکند که گویا دولت برای یک منفعتی و برای یک جلب ثروتی و دخل مالیاتی یک سم مهلکی را که قاطع حرث و نسل است میخواهد در مملکت خودش اداره کند بر خلاف سایر ممالک که اتباعش گرفتار این سم مهلک بودند و حالا به چه وسایل و به چه اقدامات مجدانه جلوگیری میکنند و حالا دولت ما را طوری دیگری معرفی بکنند و این خیلی برای آینده با آن جدیتی که در حفظ شرف دولت دارم و باید اقدامات دولت موافق آن شرافتی که برای هر دولت لازم است خاصه این دولت قوی شوکت با شریعت اسلامینظر دیگر دارم و نمیدانم چه طور تصویب بکنم که دولت یک هم چو حقی داشته باشد و این که مالیت دارد یا ندارد در آن حرف نمیزنم و حال آن که در نظر من مالیت ندارد و خیلی چیزها هست که در نظر شرع و قانون مقدس اسلام مالیت ندارد و منافع از او میبرند و تجارت میکنند بنابراین عرض میکنم فرضاً مالیت هم داشته باشد به چه مجوز و انصافی دولت حق اجبار دارد با این که اساس و روح مشروطیت به آن است که آن سلطنتی که خداوند عالم به تمام مردم داده است که (الناس مسلطون علی اموالهم) مکرر در ان جائی که استثناء شده است که هم ماها آن را میدانستیم و هر یک از کسانی باشند که خیلی شرف دوست و با امانت باشند این را هم عرض میکنم شاید من خیلی در انظار مستبدین جلوه کنم و در واقع بر خلاف آن باشم نمیدانم حالیه این چه قانونی است که تجویز میکند سوخته را از یک جگر سوخته به جبر و اکراه بگیرند آن وقت بنده چه طور امانت میکنم و البته تمام اجزاء و اعضاء ادارات بنده گمان میکنم که همه ارواح مکرم باشند و همه انسان دوست باشند و این از کجا میزان تعدیل است که خرج در رفته مثقالی شش شاهی بر او بیافزایند و به مردم بفروشند باز هم عرض میکنم و ناچارم که نظریات خودم را عرض کنم ولو یک رأی منفرد هم باشد و شهید اکثریت تامه کردم عرض میکنم این قانون را بنده عقلاً و شرعاً و عرفاً جایز نمیدانم و برگشت به کمیسیون که اصلاح شود مع التأسف اصلاح نشده آمد به مجلس.
آقای سید حسن مدرس- فرمودند آقایان که در جلسات سابقه عرض شد که مقصود جلوگیری از این سم قاتل است مقصود دیگری نبود به این دلیل که آقای مخبر فرمودند میفرمائید که کمیسیون اول این طور گفتند فرمایش اول کمیسیون هم که دلیل نیست سابقاً بر این که بنده خاطر دارم در اغلب شهرهای ایران گمرک داشت هر جنس که از این شهر به آن شهر میرفت یک گمرکی میگرفتند یعنی که جلوی او را میگرفتند حالا یا یک چیزی از او میدادند به دولت یا نمیدادند کاری ندارم و اگر دولت خرید سوخته را و شیره کشیده ای مشتری میگردد این نمیگردد که بفروشد آن ما وجدان خودمان را کجا برده ایم این همین قدر که شما تنزیه میفرمائید اولیای امور ابداً ما را تنزیه نفرمائید آن اولیای اموری که منزه هستند که تمام مراتب را طی کردند و تمام چیزها را ادراک کرده باشند ولیکن اولیای امور حالیه ما امور گهواره هستند ابداً اطلاعی از وضع امور ندارند که تریاک را چگونه میخرند و سوخته را باید چه قسم ضبط کنند و چه قسم حمل کنند آخر شما تصور میفرمائید که دولت سوخته بخرد و شیره بکشد نمیفروشد و اگر تصور میفرمائید که تصویب بکنید انحصار را به دولت انحصار و امتیاز ممکن است در بعضی چیزها مجلس تصویب بفرماید و اباء شرع هم تصویب فرمایند میرسیم به آن جا لکن این انحصار غرض جلوگیری است و جلوگیری مالیات ندارد و خلاف شرع است تجویزش و اگر مالیت دارد که نباید تلف کرد ندارد مثل سایر چیزهائی که سابق گمرک میگرفتند و این گمرک گرفتن گران باید باشد تا به تدریج این سم قاتل رفع شود عرض بنده این است که ماده دوم علاوه بر این که نتیجه بر او مترتب نیست خلاف است صورت شرع ندارد.
حاج امام جمعه- به طوری که آمدند و این دفعه مذاکره شد بنده یقین دارم که هم مجلس و هم دولت جلوگیری از این سم قاتل است به یک جلب نفعی از این کثیف به جهت این که از این چیز عزیزتری که داریم اول مردم است و باید حفظ زندگی مردم را بکنم و اول منظور نظر ما از وضع این مالیات و این انحصار حفظ صحت عموم است لکن بنده تصور میکنم که این وضع مالیات شیره این چیز کثیف را یک قدری رواج میدهد به جهت این که هر چیزی که نباشد دولت به او مالیات بگذارد و خرید و فروش را مجاز کرده این معلوم است که یک چیزی است غیر ممنوع و مشروع خصوصاً اگر خود دولت فروشنده این متاع باشد این یک چیزی میشود که داخل مباهات اولیه و هر کس میتواند این را استعمال کند و متصدی او شود اگر راستی مقصود این است که دولت به کلی همان طور که میخواهد بعد از هفت سال جلوگیری بکند همان جلوگیری را از امروز بکند و اما این که آقای مخبر میفرمایند آقایان اعضاء کمیسیون نظرشان به این بوده است که از عادات مردم کم کم ترک بشود تا آن وقت بعد از چند سال به کلی قطع شود بنده عرض میکنم که الحمدالله این جا اطباء حاذق خیلی داریم و تمام اشخاصی که تریاک را مبتلا هستند و شیره کشیدن را مبتلا هستند اتفاق دارند که تریاک بدون شیره است منتها آن کیفیتی را که در شیره باید ببرند نمیبرند و شرعیش هم همان طور بود که آقای مدرس فرمودند این آیا مالیت دارد یا ندارد اگر ندارد خرید و فروش او حرام است و چیزی که خرید و فروش او حرام است و هیچ منفعت حلالی ندارد چه ضرور که دولت متصدی این بشود و بعضی از آقایان گفتند که ممکن است این یک منفعتی داشته باشد و اول این است که مرفین را از او درست میکنند بنده عرض میکنم که این مرفین را همان طوری که از خود تریاک جوهر میکشند که ببرند خارجه چه ضرر دارد دولت خارجه بردن را منع نکند ولی در این مملکت ما کارخانه جوهر کشی که نداریم مرفین درست کنند شیره درست میکنند و میکشند و اگر قبول کنیم که این مالیت دارد آن وقت انحصارش معنی ندارد همان طور که آقایان فرمودند این را فرستادیم به کمیسیون که اصلاح شود ولی اصلاح نشد و همان جهاتی که سبب شد سابقاً که برای او به کمیسیون فرستادیم تمام آن جهات باقی است در غایت عرضم این را میخواهم بگویم که این را در تاریخ نیک بختی خودشان و برای نیک نامیترک شیره کشیدن به کلی شیره کشیدن را در این مملکت ممنوع بکنند حالا خواهند گفت ما جه طور در خانهها قدغن بکنیم که نکنند در خانهها شاید بکشند هیچ قانونی از قانونهای دنیا نیست که در روز اولش به طوری جاری باشد که هیچ کس در کنج خانه اش هم استعمال نکند قانون کم کم جریان پیدا میکند وقتی که علتی در قهوه خانهها کشیده نشد کم کم رفع میشود و به کلی در عرض یک سال دو سال قطع میشود.
معزز الملک- این جا دو مسئله اظهار شد یکی فرمودند برقراری مالیات خلاف شرع است آن چه راجع به این مسئله است بنده هیچ داخل نخواهم شد.
(تکذیب شد)
علی ای حال آن چه راجع به موافقت یا مخالفت شرع است بنده هیچ داخل نمیشوم زیرا شرع را بنده نمیدانم خودشان بهتر میدانند و اما چیز دیگری که در این جا گفته شد و زیاد شنیده شد که گفتند دولت زیاد شروع میکند به وارد کردن شیره به عینه اگر یک کسی خارج این جا میبود تصور میکرد کشیدن شیره سخت ممنوع بوده است و حالا مجلس میخواهد به واسطه یک وضع مالیاتی او را آزاد بکند در صورتی که همه ما میدانستیم که تا
به حال شیره کشیدن منع نبوده هر کس هر چه میخواستند میکشیدند و استعمال میکردند و آقایان این جا بیان یک آمال و آرزوئی را کردند که خوبست دولت قدغن بکند که شیره دیگر کشیده نشود بنده خیلی خوب میدانم که این بهترین آرزو و بهترین آمالها است ولی بنده عرض میکنم و عمومیت میدهم و شامل تریاک و چیزهای دیگر هم که مضر است به حال مملکت میگویم کلیتاً هر مضاری را که در این مملکت است و نکبت ضرر آنها بیشتر است چنان چه خود این مسئله را هم کمیسیون منتقل به آن شده است ولی این مقصودی را که ما در نظر داریم ببینیم آیا ممکن است به این مقصود یک مرتبه رسید یا باید درجاتی را طی کرد تا به آن برسیم به عقیده بنده یک چیزی را که عادت مردم شده علیالخصوص یک هم چو مسئله مهمیرا که داخل در طبیعت مردم شده و یک طبیعت ثانوی شده است نمیتوان مجری کرد و یکی از آن چیزهائی را که باید مقنن ملاحظه کند در موقع قانون گذاری اجرای آن قانون است که آن چیزی را که میگویند و میخواهد که قانون بکند آن چیزی باشد که ممکن الاجراء باشد والا آمالهای خوب روی دنیا را بخواهیم آمال آرزوی خودمان قرار بدهیم وقتی که اجرا نشد چه فایده و آن وقتی که قیام و قعود میکنیم خود ما هم باید مطمئن نباشیم که این قانون به طوری که ما میخواهیم مجزا نخواهد شد مثلاً در لایحه میگوید که بعد از ۸ سال باید طوری کرد که شیره کشیدن به کلی ممنوع باشد این را باید چه طریق کرد راهش این است که اول قدمیکه برمیدارند و به عوض این که هر کس یک دکان شیره فروشی باز نکند و بعد از ۸ سال که میخواهند ترک بکند بر عکس در همان جائی هستند الان باشند و دولت تمام را در تصرف خود بیاورد تازه ببیند که بله دولت شیره فروشی میکند ولی بنده عرض میکنم این هر شأن دولت نیست دولت بتواند خیلی از این قسم کارها بکند و ثروتی برای خودش از هر چیزی که ممکن است حاصل بکند علی الخصوص یک چنین چیزی را که اداره کردن او تا یک درجه مضارات او را زایل میکند پس برای این مقصود اول قدمیکه دولت برمیدارد میگوید این شیره که هر کس میتواند به عمل آورد بنده خودم متصدی میشوم و در آن مدتی که این کار را میکنم یک طوری خواهم کرد که مندرجاً این کار متروک شود و این ترتیبی است که بنده عقیده ام بهترین است و ممکن است از آن نتیجه بگیریم برای هر مقصودی قدم را چنان باید برداشت که تمام ملاحظات باید بشود و البته یاد بیاورند آن کسانی را که شیره کشیدن را نمیتوانند ترک کنند و اگر ترک کنند میمیرند مردم با اطاعت قانون را کردن البته عدم اطاعت قانون را ترجیح خواهند داد بر مردن.
آقا سید حسن مدرس- فرمایش آقا در عملیات بود بنده هم در عملیات عرض میکنم ما اگر امروز حکم کنیم که هیچ کس نان نخورد در این مملکت میتوانیم چرا به جهت این که بدل دارد اجرای آن قانون در او ممکن است و این متفق علیه است و از قراری که میگویند آنهائی که اهل بصیرت هستند میگویند آنهائی که شیره میکنند میتوانند تریاک بکشند منتها یک مثقال شیره میکشد حالا دو مثقال تریاک میکشد از شیره کشی به تریاک کشی میآیند و کم کم تریاک کشی هم ترک میشود لذا حکم دفعی که اگر لابد شدیم میکنیم بعد از این که فرمودند شیره کشی مضر است آقایان هم فرمودند و مجلس هم برای خدمت به مملکت سخت گیری و جلوگیری کند که شیره نکنند چرا برای این که ضرر دارد و سختی هم هر چه بکنند کسی نمیمیرد به جهت این که پول دارد.
فهیم الملک- برای استحضار خاطر آقایان عرض میکنم بدل شیره تریاک نخواهد بود زیرا ده مثقال تریاک عوض هیچ مقداری از شیره نمیشود و هیچ مملکتی نیست که آن اشخاص شیره کش شیره را ترک کنند و تریاک بکشند و این را هم عرض میکنم اشخاصی که مبتلا هستند به استعمال شیره اسباب رواج فوقالعاده این متاع خواهد شد حالا منع میکنید یا نمیکنید مختارید.
حاج آقا- بنده چون میبینم این مباحثه بیشتر از اول شده تقاضا میکنم که این ماده دو مرتبه بدون این که رأی گرفته شود برگردد با کمیسیون که برای تجدید نظر برای این که آقای مدرس و آقای امام یک تبادل افکاری بکنند و لازم است این جا عرض کنم که نظر حقیقی کمیسیون در این باب به چه بود نظر حقیقی چنان چه تشریف آوردند و گفتگو شد نقطه نظر حقیقی کمیسیون به کلی متروک شدن همین ماده مضره از مملکت است ولی پیشنهادها شده بود در این باب که یکی از آن پیشنهادها آقای دکتر علی خان راجع به منعش بود بالکلیه و کمیسیون نظراتی که داشت این بود که به کلی منع شود و آیا این را میتوان اجرا کرد یا نمیشود و حالا باید این را ملحوظ داشت که آیا اجرایش امکان دارد یا ندارد و اشکال اجرایش هر دو را باید ملاحظه کرد و یکی آن که فرمودند بدل دارد یا ندارد و در صورتی که بدل دارد اما در مقام اجرا دچار محظورات و مشکلات سخت میشویم یا نمیشویم و در مقابل بدل داشتن یا نداشتن اعضای کمیسیون با خیلی از دکترها گفتگو کردند بعضی نظرشان این بود که تریاک بدل شیره نمیشود اگر چه دکتر علی خان فرمودند ممکن است ولی کسان دیگر از اطباء و کسانی هم که مبتلا به این شده بودند و خواسته بودند تبدیل بکند دیده بودند که نمیشود این یک مطلب گفتگو شد و به کمیسیون تحقیقات نشد که این بدل دارد و از این مرحله که گذشتیم به کلیه اش قدغن بر نمیدارد تدریجاً باید رفع بشود در ترتیب تدریجی این همان نظری که در خود این تریاک بود کمیسیون بالنسیه نظر کرد یعنی تا وقتی که این به کلی از طبیعت مردم رفع بشود و تجارتش هم چنان چه آقای مخبر فرمودند به کلی از میان خواهد رفت برای این که مصارف خارجیش همان طور که گفتند معدوم است در آن وقت یا میتوانیم حکم کلی بکنیم که نه تریاک و نه شیره استعمال شود این مطلب یک چیزی نیست که بتوان اقدام کرد و یک مرتبه سختی باید داشت و اگر هم فرض کنیم که یک مدتی داشت از نقطه نظر کمیسیون نمیتوانستیم یک مرتبه غدقن بکنیم به واسطه این که احکامیکه از طرف دولت به عنوان قدغن شده بود دیده بودیم و تجربه حاصل کرده بودیم دولت آن قدغن را که میکرد یا تعقیب میکرد یا نمیکرد اگر تعقیب میکرد مثل سایر مطالب از متهیات شرعیه بالاتر که نبود و آن طوری که ما میخواستیم نشده و اگر سخت عقب میکرد یا نمیکرد مبتلا میشدیم به محظوراتی که راجع به اخلاق مأمورین دولتی است به طوری که اشاره فرمودند به جهت این که اگر تعقیب میکردیم اشخاصی که مأمور این کار بودند که جلوگیری از این کار باید بکنند در اقصی بلاد ایران یک ذره سوخته که در دست آنها پیدا میشد هزار گونه تعدی و اذیت میشد و یک مرتبه اسباب یک نفرت و یک ابتلای دولتی میشد یک مطلب دیگر هم که اسباب توجه نظر کمیسیون شد این بود که اگر میخواستند به طوری که آقا اظهار کردند یک مالیاتی مثل مالیات تریاک برای سوخته وضع کنند ممکن نبود به جهت این که یک مثقال سوخته که در یک خانه یا یک قهوه خانه پیدا میشد و میخواستند بگیرند مبتلا میشدند به یک ترتیبات دیگری که بدتر از مسئله تریاک میشد به جهت این که تریاک را ممکن است به یک وجهی جلوگیری از قاچاقش کرد ولی سوخته یک چیزی نیست که مثل تریاک جلوگیری از آن بکنند و سوخته هیچ مانعی ندارد از این که بیاورند به دولت بفروشند چنان که به یک تاجر دیگری میفروشند ولی دولت که نمیتواند برود در یک قهوه خانه یا یک خانه از او جلوگیری بکند آن محظورات آخری حاصل میشد از روی آن نظرات کمیسیون دید بهتر این است که دولت این را انحصار کند و کسانی که در این رشته تجارت دارند چون میدانند که یک مدتی به دست شان میآید هیچ مانعی ندارد از برای این که میبیند که نفع خودشان از میان نرفته است محض نفع خودشان میآورند به دولت میفروشند و دولت هم میتواند که به طور خوبی قسمیجلوگیری کند که مطابق مزاج مملکت باشد وبه کلی رفع این را بعد از هفت سال کرده باشد حالا اگر نظر آقای مدرس مخالف است با این نقطه نظر کمیسیون بنده تقاضا میکنم که این برگردد به کمیسیون.
رئیس- مذاکره به قدر کفایت شد و بنده گمان نمیکنم که بتوانیم نتیجه بگیریم تا این مطلب به کمیسیون رجوع شود و نظرات آقایان در او نشود نمیشود نتیجه گرفت و چون از طرف کمیسیون تقاضا شده است مطابق نظام نامه باید عودت داده شود اگر تصویب میفرمائید که عودت داده شود.
فهیم الملک- به دو ماده که مذاکرات ندارد خوبست رأی بگیرند.
رئیس- چون اعضاء کمیسیون این تقاضا را کردند که برود به کمیسیون آقایان دکتر هم بروند نظرات خودشان را بگویند حالا دستور جلسه آتیه را میگویم راپورت کمیسیون نظام راجع به از ایلات- کنترات مسیو مولیتر- قانون ثبت اسناد در باب دستور آقای افتخار الواعظین فرمایشی داشتید؟
افتخار الواعظین- میخواستم عرض کنم که نتیجه انتخابات این دفعه کمیسیون داخله بیشترش صرف این شده است که قانون منع احتکار غله مرتب شده بگذرد و این یک مرتبه آمد به مجلس و به کمیسیون ارجاع شد و با حضور آقایان که اطلاعات داشتهاند کاملاً در آن جا مذاکره شد در راپورت مفصل هم طبع و توزیع شده و خود رئیس هم میدانند که فوائد این بسیار است از طرف کمیسیون داخله بنده تقاضا میکنم که این راپورت هم جزو دستور گذاشته شود.
رئیس- جزو دستور گذاشته میشود.
ادیب التجار- یکی از کارهای مهمی که مجلس مقدس در نظر داشت تفتیش مالیه مملکت بود که مدتها است اشخاص عوض شدند و ۴ نفر هم در این اواخر استعفاء دادند و استعفای آنها را نمیدانم جهتش چه چیز است خوبست بگویند که آقایان ملتفت شوند اگر هم حالا نمیگویند در جلسه آتیه بگویند و کسر آنها را انتخاب نمایند و استدعا میکنم که آقایان رئیس جزو دستور آتیه بگذارند.
رئیس- چند کمیسیون است که اعضایشان کسر است انشاءالله در جلسه آتیه انتخاب میکنیم.
دکتر علی خان- نمیدانم چه علتی دارد که هر چه از کمیسیون معارف راپورت میآید و غالب شان هم مهم است یکی راپورتش داده شده است و آن روزنامه رسمی است و یکی دیگر اعزام محصلین است به خارجه اینها را خوب است مقرر فرمایند جزو دستور گذاشته شود که زودتر تکلیفش معلوم شود و یک رأی بیشتر ندارد و مخصوصاً راپورت اعزام محصلین را تقاضا میکنم زودتر جزء دستور گذاشته شود.
رئیس- راپورت کمیسیون که در باب محصلین است هنوز نرسیده است و در باب روزنامه رسمیهم آن را راجع کردیم به کمیسیون بودجه تازه راپورتش رسیده بعد از طبع و توزیع جزء دستور گذاشته میشود.
دکتر علی خان- راپورت اعزام محصلین داده شده است.
(مجلس یک ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد).