مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اردیبهشت ۱۲۸۶ نشست ۷۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اردیبهشت ۱۲۸۶ نشست ۷۴
مذاکرات روز پنجشنبه ۱ شهر ربیع الاول ۱۳۲۵ دارالشورای ملی
امروز وزیر مالیه بر حسب دعوتی که از طرف مجلس شده بود در دارالشورای ملی حضور بهم رسانیدند. بدواً یکی از وکلا از بابت گندمیکه باید دولت بکمپانی نان بدهد عنوان کرد باینطور. آن روزیکه وزارت داخله شرحی بمجلس محترم در خصوص گندم نوشته بود در باب گندم بدهی دولت چنین نوشته بود که باید اتمام این مسئله از وزارت مالیه خواسته شود حال که وزارت مالیه حضور دارند سئوال میشود تکلیف گندم بدهی دولت چه شد عمل نان خیلی مغشوش است و کمپانی هم درست از عهده برنمیآید.
وزیر مالیه جواب دادند آن گندمیکه باید ملاکین بدهند صورت آنرا نوشتیم حاجب الدوله مأمور شدند که بگیرند و بکمپانی برسانند.
اما در خصوص گندمیکه از بابت خالصجات باید داده شود هشت هزار تومان از بابت کرایه حواله دادیم که گندم حمل کرده بیاورند حال اگر مسامحه بشود از طرف مأمورین است یکی از وکلاء سئوال نمود مشغول شده ند بدادن گندم؟
یکی از روسای کمپانی چنین جاب داد باز گندم بدهی دولت هفت هزار خروار و کسری است حال بهمه جهت هزار و هفتصد خروار محل در خالصه معین شده باقی محل ندارد.
باز همان وکیل که بدواً عنوان گندم را کرد اظهار داشت که مقصود از این بیان این است که زودتر این گندم بکمپانی برسد که عمل نان خیلی مغشوش است و مردم نان میخواهند.
وزیر مالیه جواب دادند اگر کار با یکنفر وزارت مالیه باشد هیچ اشکال ندارد ولی کسی دیگر هم مداخله دارد وآنها هم مشغول هستند در انظار چنین میآید که از یک نفر کار ساخته میشود. یکی دیگر از وکلا چنین عنوان کرد روساء کمپانی اگر اینجا هستند که سئوال و جواب شود والا این گفتگوها فایده ندارد این یک قراردادی است مابین دولت و کمپانی و مخصوصا در آن قرارداد شرط شده که اگر دولت تمام گندم را نرساند خود کمپانی از هر جا هست خریداری نموده قیمت آنرا از دولت دریافت دارد واین شرط برای همچو روز بود که دکانهای نانوایی منحصر به بیست دکان نباشد نه برای اینکه دولت گندم را از قرار خرواری پنج تومان بکمپانی بدهد یکی از روسای کمپانی چنین جواب داد که شما این مسئله را دانسته میگویید یا ندانسته آن شرط این طور است که دولت گندم بقیمت روز بخرد و تحویل بکمپانی بدهد و اگر نتوانست آنوقت کمپانی خودش بخرد و نقداً قیمت آنرا دریافت نماید.
جمعی گفتند اینطور نیست و بعضی از رؤسای کمپانی که بودند گفتند همین طور است مذاکرات زیاد شد بالاخره صورت قراردادنامه را ابراز کرده خواندند.
شرط ششم آن قریب باین مضمون بود.
حضرت مستطاب اشرف صدر اعظم مد ظله متعهد است چنانچه از مقدار پانزده هزار خروار گندم بدهی دولت که از تاریخ امضای قراردادنامه تا دو ماه باید تحویل کمپانی بشود چیزی کسر داشه باشند و در انبار دولتی نباشد آن باقی مانده را بقیمت عادله خریداری و تحویل کمپانی نمایند هر گاه در مدت یک ماه خود دولت خریداری نکرد کمپانی مجاز است بهر مظنه که بتواند وکالتاً از طرف دولت گندم خریداری نموده و وجه نقد دریافت دارند.
جمعی گفتند بموجب این شرط کمپانی قصور کرده باید گندم برساند.
یکی از روسای کمپانی جواب داد این گندمیکه باید دولت برساند دو گندم است ده هزار خروار مال ملاحسین است و و پانزده هزار خروار مال خود دیوان این شروط برای پانزده هزار خروار آنرا چرا نرساندهاند و شرط دیگر هم همراهی دولت بود برای حمل ونقل گندم الان در قم در قزوین در عراق گندم است ولی مال نیست که حمل شود و علاوه اینکه شرط شده کمپانی مجاز است گندم بخرد این در صورتی حاضر است که از این بیست و پنج هزار خروار گدم که باید دولت برساند دو سه هزار خروار اگر کسر آمد کمپانی خریداری نماید نه دوازده هزار خروار.
یکی از وکلا اظهار داشت همه اینها صحیح ولی تشکیل این کمپانی معتبر برای امروز بود که اگر از صد هزار خروار گندم یکمن هم نرسیده باشد خودش گرفته بدهد و مردم را بی نان نگذارد. یکی دیگر اظهار کرد که اگر دولت مساعدت نکند کمپانی قدرت دارد یا نه جواب داده شد قدرت پول است باز مذاکرات زیاد در این خصوص شد همان وکیل که ابتدا عنوان نان را کرده بود چنین اظهار داشت که جناب وزیر مالیه فرمودند از روی این قرارداد باید رفتار شود از این قرارداد معلوم میشود که هرگاه گندم دیوان نرسید کمپانی خریده و پول آنرا دریافت دارد ولی واقعا آن روز قیمت گندم از امروز کمتر بوده و حالا ضرر کمپانی میشود باید دولت مساعدت نموده گندم را براسند اما کمپانی هم قرار داده باید نان مردم این شهر را برساند و این مردم نان میخواهند.
در این موقع کسی دیگر خواست نطق کند همین وکیل اعتراض نمود که ما مکرر گفتیم تقصیر تندنویسان روزنامه است که درست مذاکرات را ضبط نمیکنند ولی آنها هم تقصیر ندارند با این ترتیب البته کسی نمیتواند درست ضبط کند.
و یکی دیگر از وکلا اظهار داشت بلی چند دفعه ما اعتراض بمدیر روزنامه مجلس نمودهایم ولی مدیر محترم آن از همه جهت مبرا و منزه است تندنویسان نمیتواند درست نطقها را ضبط کنندو جمعی نیز تصدیق کردند که همین طور است) سپس عنوان شد که با این مذاکرات در اینجا نمیشود اصلاح کرد باید در انجمن علیحده با حضور وزیر مالیه و وزارت داخله و شرکاء کمپانی و وکلا قرارداد این کار را بگذارند گفتند معلوم شود تا چند روز دیگر میشود که
کمپانی نان را فراوان کند وزیر مالیه عنوان کردند انصاف نیست تقصیر را بگردن یکدیگر بگذارند کمپانی متعهد است نان را بدهد و دولت هم قرارداد خود را مجری کند منتهی یا گندم یا پول خواهد داد حال یک مجلسی بشود که من و وزارت داخله و حکومت و بعضی از وکلا حضور داشته باشند قراری گذاشته شود. گفتند طوری باشد که نان فراوان شود هر چه زودتر بهتر و یکی از وکلا چنین اظهار کرد معنی لفظ کمپانی را تحقیق نمایید معلوم میشود کمپانی یعنی چه یعنی خلاق که از هر جا باشد باید حاضر نماید یکی دیگر از وکلا چنین تقریر کرد که در چهار پنج ماه قبل در حضور حجج اسلام و وکلا محترم آقا شیخ حسین فریاد کرد در خصوص محتکرین که یک قراری بگذارید بجهت امورز بود حال اگر گندم را بیست و پنجتومان خریداری میکردند گندم فراوان بود چون شرکاء کمپانی میخواهند از چهارده تومان بالاتر نخرند محتکرین هم نمیدهند والا اگر کمپانی بخواهد گندمهای این شهر بیرون بیاید یا بیاد بهر قیمتی هست بخرد و ضرر کند یا از دولت گرفته برساند و در حقیقت اجزاء کمپانی نسبت بکمپانی خیانت کردند گندم را در میدان خوابانیدند که از چهارده تومان بالاتر نخرند صاحبان گندم هم از پشت دروازه گدم را برگردانده بردند فعلا آنچه علاج اینکار است اینست که بهر قیمت باشد امروز کمپانی این گندم را بخرد لابد بعدش ارزان خواهد شد و یکی دیگر اظهار کرد که برای دیوان تکلیفی معین و برای کمپانی هم یک تکلیفی معین شده اما برای محتکرین هیچ تکلیف معین نشده باید بروند آسوده باشدند آخر برای آنها هم یک فکری باید کرد بالاخره پس از مذاکرات زیاد در خصوص نان قرار شد روز جمعه دو ساعت بغروب مانده وزیر مالیه و وزیر داخله و حکومت دارالخلافه با جمعی از وکلاء مجلسی تشکیل داده قرار صحیحی سریع در خصوص عمل نان و گندم بگذارند پس از این از بابت اصلاح مالیه صحبت بمیان آمد یکی از وکلا چنین عنوان کرد: جناب وزیر مالیه اینکه دولت شش کرور کسر داشت جهتش غیر از این بود که حکام مالیات را میگرفتند و خرج تراشی میکردند امسال یا دولت مرحمت کرد یا ملت زحمت کشید در هر صورت بتصویب مجلس قرار شد عایدات دولتی بتوسط مأمورین وزارت مالیه عاید شود که دیگر حکام دخالت نداشته باشند الان یکفقره اینست که اغلب حکام گویا بی اطلاع مجلس و بیاطلاع وزارت مالیه مالیات میگیرند از آن جمله صاحب دیوان است که اینجا عارض دارد وزارت عدلیه او را توقیف نموده غدقن کرده است نرود ویک نفر ش هزار تومان از او طالب دارد صحبت شده در یکجایی گفته من افلاس نامه دارم حکومتی که از حالا افلاس نامه داشته باشد و بدون تصویب و اطلاع وزیر مالیه بنایب الحکومه خود حواله کند دوهزار تومان از مالیات گرفته بفرستند آیا بچنین حکومتی مطمئن هستید. وزیر مالیه جواب دادند مطمئن نیستم و در صورتیکه بی اطلاع وزارت مالیه از مالیات گرفته باشد البته ممانعت نخواهد شد همان وکیل اظهار کرد اگر این مسئله را ثابت کردم صحیح است یا نه وزیر مالیه جواب دادند اگر ثابت ومحقق شد البته مؤاخذه خواهد شد و همان وکیل باز اظهار داشت فقره دیگر مسئله تیولات که مجلس رأی داد برگردد و گفته شد وزارت مالیه تلگراف بکند بتمام حکام که تیولات توقیف بشود و از باب تیول مداخله نکند تا رأی مجلس بصحه برسد معهذا باز ارباب تیول مداخله دارند وزیر مالیه جواب داد که هنوز این مسئله قانونی نشده همان وکیل جواب داد که لایحه قانونی آن نوشته شده و برای صحه همایونی فرستاده شده و با وجود این آیا صحیح است که ارباب تیول مداخله نمایند و حال آنکه از اکثر جاها عریضه زیاد رسید که رعایا اظهار تشکر و خوشحالی نموده بودند که الحمدالله تیولات موقوف شد و بلافاصله عریضههای تشکی رسید که ارباب تیول باز دست انازی در تیولات میکنند وزیر مالیه جواب دادند تکلیف این است که از طرف مجلس چیزی در این خصوص رسما بمن نوشته شود یکی از وکلا اظهار داشت که بعضی چیزها است که اصلا غلط است و رأی مجلس متوجه برفع آن میشود در این صورت دیگر نباید منتظر لایحه قانونی شد این امر تیول یک مسئله غلطی است و من پیش از آنکه از مجلس رأی داده شود ببرگردانیدن تیولات هر وقت رعیتی عارض و از ارباب تیول تشکی کرد فورا آن تیول را برگرداندم مثل اینکه حرمه الدوله تیولی دارد در گلپایگان و رعایا اینجا عارض شده گفتند نمیخواهم منهم برگرداندم بعد معدودی عارض شدند که ما میخواهیم و صاحب تیول خوب است گفتم باید ثابت کرد بالاخره دوباره برقرار شد حال جمعی آمدهاند بعضی میگویند میخواهیم جمعی میگویند نمیخواهیم البته این مسئله غلط است ولی چون سالهای سال معمول بوده برداشتن آن باید در تحت قانون بیاید جواب داده شد در هر صورت مسئله تیول غلط است یا نه.
پس باید مساعدت کرد که این چیز غلط برداشته شود یک احتمال دارد در باب برگشت تیول بنظرشان میآید که بارباب تیول حقوق نرسد واز این جهت راضی نباشند ولی مجلس میگوید تیولات برگردد و همچنین میگوید و اهتمام دارد که حقوق ارباب حقوق را در موقعش ببرند در خانه بدهند.
وزیر مالیه اظهار داشتند این مسئله صحیح است و بودن تیول غلط است و هیچکس هم راضی نخواهد بود بباقی ماندن تیولات اما چون عمومیت داشت وسالها معمول بود باید یک لایحه قانونی نوشته شود که بموجب آن برگردد منتهی حالا میگویید مداخله نشود تا وقتیکه آن قانون بصحه همایونی برسد چون این مسئله موقتی است یک چیزی از طرف مجلس بمن نوشته شود که تیولات توقیف شود تا من تلگراف کرده توقیف کنم یکی از وکلا چنین گفت که در آن رقعه باید نوشته شود از آنوقتیکه مجلس رای داد نباید در باب تیول مداخله کنند گویا بعضیها حکم گرفتهاند که دخالت نمایند اینطور که نوشته شد دیگر نمیتواند مداخله نمایند.
وزیر مالیه گفتند صحیح است باید همینطور نوشته شود.
یکی دیگر از وکلا عنواننمود مطلبی که اهم است و حقیقت وظیفه مجلس است این است که این کسیرا که داریم چه باید کرد در جمع آن نظری بود که از طرف مجلس شد در خرج چه باید کرد یک نظری این است که وزارتخانها هر کدام بودجه خود را نوشته بدهند بتصویب مجلس برسد و یک نظر دیگر این است که خود جناب وزیر مالیه نظری کرده تصحیح نمایند و بتصویب مجلس برسد حاصل اینکه طوری بشود که جمع و خرج مطابق شده کسر نداشته باشیم، وزیر مالیه چنین جواب دادند ترتیب مالیه یکی از مشکل ترین کارها است و در همه جا همینور است اینکه گفتند وزراء هر کدام بودجه خود را نوشته بدهند این تتریب در اینجا نبوده فقط وزارت جنگ یک بودجه داشته ولی آنهم نه مخصوص بلکه داخل یکدیگر از قشون و غیر قشون پس اینرا نمیشود گفت بودجه قشونی یا بر فرض وزارت مالیه خواست بودجه بدهد مثلا بنده میروم بآن اشخاصیکه هستند میگویم بنویسند و این خیلی طول دارد باید اتصالا بگوییم و بنویسیم پس از این راه که هر وزارتخانه بودجه خود را نوشته و بدهد نخواهد شد اما اینکه گفتید وزیر مالیه تنها خودش اصلاح نماید اولا ترتیب این اصلاح این است که یا چیزی بر جمع افزوده شود یا چیزی از خرج کسر شود اما آنچه راجع بجمع است بنده نمیتوانم علی العمباء تصرف و اقدامی بکنم تا اینکه ممیزی بشود و این مالیات طوری مرتب نیست که آدم بتواند اقدام نماید فقط چیزی که بنظر آمد همان مسئله تسعیر و تفاوت عمل و غیره بود و از بابت تفاوت عمل هم نمیداند چطور گرفتار شده م آنقدر صورتهای متضاد رسیده که نمیدانم چه بکنم مثلا از اصفهان صورت جمع تفاوت عمل را نوشته فرستادهاند و خرجش را هم نوشتهاند باید چیزی هم دستی داد و معلوم است این صورت بی معنی است باری در خصوص خرج البته شما تکلیف نمیکنید که از حقوق این و آن بزنیم و حقوق مردم را نباید زد اینها بیچارهاند پس باید از بعضی چیزهای زاید کسر نمود اینهم تنها کار بنده نیست مکرر گفته شده که با حضور وزرا جمعی از وکلا و بندههم باشم اقدام کرده اصلاح نماییم و من معنی مسئولیت را اینطور میدانم که هر کس در ادای تکلیف خود سعی بکند هر وقت نتوانست بگوید نمیتوانم و حالا عقیده من در این باب این است. یکی از وکلا اظهار داشت البته مساعدت تمام وزرا در این باب لازم است و تنها وزیر مالیه نمیتواند.
یکی دیگر گفت باید صورت مخارج آن دیده شود وزیر مالیه جواب داد این از خصائص مجلس است بعد از این یکی از وکلا چنین بیان نمود که از بابت تیولات گفته شد هنوز جزو قانون نشده میخواهم از چیزهاییکه جزء قانون شده سئوال کرده بفهمم مساعده ولایات تاکنون چقدر گرفته و چه شده وزیر مالیه جواب دادند بی اطلاع من گرفتهاند گفتند این جواب را قبول نداریم وزیر مالیه اظهار داشتند چندین مرتبه گفتهام که بدون اطلاع من گرفتهاند و خرج آنهم بی اطلاع من بود سئوال شد از خارج هم اطلاع نداشتید وزیر مالیه جواب دادند گویا صد هزار تومان از این پولها بقشون داده شده گفته شد خوب چهارصد هزار تومان بوده صد هزار تومان از بابت تلگرافخانه و سیصد هزار تومان از بابت پیش قسط ولایات. چه شده آیا نباید این باطلاع مجلس و وزارت مالیه باشد آیا این ترتیب مسئولیت است وزیر مالیه گفتند شما میخواهید مسئولیت مالیه یکنفر تنها در مملکتی که از دویست فرسخ تا دویست فرسخ است چه طور باشد آخر اسباب میخواهد. گفتند فراهم آوردن آن اسباب هم بعهده خود وزارت مالیه است وزیر
اظهار کرد خوب است توضیح بکنم مالیات و معنی مسئولیت وزیرمالیه فرانسه را من نمیخواهم که فریب بدهم ولی با وضع حالیه ایران آنقدر میتوانم که خلاف نکنم و قسم هم میخورم اما اگر ترجمه مسئولیت ید بیضا نمودن است و باید مثل وزیر مالیه فرانسه همین امسال ترتیب مالیات اینجا را بدهم بنده این مسئولیت را قبول نمیکنم. جواب داده شد که آیا این جواب آن سوالی است که از شما شد این مساعده گرفته شده نباید باطلاع شما باشد. یکی دیگر از وکلا چنین بیان کرد که جناب عالی یکقدری صریح تر از سایر وزرا میگویند مجلس نیست و مملکت هم مشروطه نیست میفرمایید (با وضع حالیه ایران) این لفظ یعنی چه عمل مالیات که راجع بوزارت مالیه است فراش باشی و وزیر دربار در او دخالت ندارد و مسئولیت او این است که وجوه مالیه بهر جا مصرف شد باید با اطلاع او باشد اگر نمیتواند از عهده برآید باید استعفا بدهد. وزیر مالیه جواب داد من نگفتم مملکت مشروطه نیست ولی اجری هم یک قانون دارد یا نه گفتند جمع و خرج مملکت کلیه باید باطلاع وزیر مالیه باشد وزیر مالیه که بگوید من اطلاع ندارم نمیشود از ایشان پذیرفت وزیر مالیه چنین جواب دادند که اگر یک کسی مثلا در بمیور بلوچستان بخلاف ترتیب وزارت مالیه رفتار کند مجازات او چیست و بچه ترتیب باید مجازات داده شود. یکی دیگر از وکلا اظهار داشت عرض بنده در طهران است نه در سایر ولایات میگویم آن چیزیکه از بابت مساعده از حکام گرفته و روانه کردند چرا باطلاع شما و امضای شما نشده در این موقع رئیس وکیل ناطق را مخاطب نمود اظهار کردند در هیچ جا معمول نیست که نطق مجلس منحصر بیک نفر باشد سایرین هم باید عقیده خود را بیان کنند لهذا یکی از وکلا آذربایجان چنین عنوان کردند که جناب وزیر مالیه فرمودند مسئله تیوالت هنوز قانونی نشده در کدام مملکت یک کتاب نوشتهاند آوقت او را قانون کردند در هر جا یک چیزی را که مجلس رای داد آن قانون است و در مسئله تیولات لایحه قانونی نوشته شده شما باید آنرا بصحه رسانیده مجری بدارید.
وزیر مالیه – شما او را دیدهاید بوزارت داخله بصحه همایونی برسانند.
وکیل آذربایجان – فقره دیگر گفتید مسئله بودجه مالیات خیلی مغشوش بوده عمل گمرک که منظم بوده از عایدات گمرک آذربایجان از عید باینطرف هیچ چیزی فرستادهاید یا نه.
وزیر مالیه – قدری فرستادهاند و باید صورت آنرا ببینم و بگویم چه قدر است.
وکیل آذربایجان – علی الظاهر پست از گمرک مجزی شده بود جهت اینکه باز با هم است چیست.
وزیر مالیه – بنده مجزی کردم.
وکیل آذربایجان – اگر سند ابراز شود چه طور تمام احکامات باسم مباشرین گمرک صادر میشود و خود سردار منصور میگوید ریاست من اسم نامسمی است.
وزیر مالیه – سردار منصور آمد پیش من و من نوشتم که تمام را تحویل بدهند حال باید سردار منصور بگوید در کجا قصور شده تا من رفع نمایم یکی دیگر از وکلای آذربایجان چنین بیان نمود اینجا یک اشتباهی بزرگ واضح شده و او این است که خیال میکنند تمام مسئولیت در این مملکت بگردن رعیت است که مثلا پنج تومان ازمالیات نداده اما آنکه گرفته است مسئول نیست و حال آنکه این مقدم تر است و مسئولیت مالیات با خود حضرت عالی است نه با سایر وزراء و مجلس یکنفر را میشناسد اگر جنابعالی گفتید فلان چیز را از بابت مالیات گرفتهاند بی اطلاع من این خلاف قانون است.
وزیر مالیه – یک کسی خلاف کرد وزارت مالیه نباید که اظهار بکند و دروغ بگوید.
وکیل آذربایجان – پس صراحة بگویید کی گرفته است.
وزیر مالیه – نمیدانم.
وکیل آذربایجان – منم میگویم تکلیف شما این بود که همان روز باید پروتست بکنید و اطلاع حاصل نمایید مسئولیت تمام جمع و خرج مملکت با شما است.
وزیر مالیه – حالا که اینطور شد پس مسئولیت مرا معین کنید بچه اندازه است اگر بنا باشد من تنها مسئول باشم نمیشود از عهده برآمد.
وکیل آذربایجان – شما صراحة بگویید که کی کرده است سایر وزرا کردهاند آنوقت معلوم شود.
وزیر مالیه – بنده مسئولیت را اینطور میگویم که میانه خود وخدا خیانت نکنم و حتی الامکان در پیشرفت کار جد و جهد نمایم.
وکیل آذربایجان – مسئولیت را ما چنین معنی میکنیم که باید امور مالیه باطلاع وزیر مالیه باشد اگر بیاطلاع شد یا باید پرتست بکند یا استعفا بدهد.
یکی دیگر از وکلا – اگر کسی اهمال کردان خیانت نیست این حکام که مالیات میگیرند و خرج تراشی میکنند از روی چه دستورالعمل است؟
وزیر مالیه – حالا عرض کردم یک کسی یک خلافی کرد بمجازات رسید دیگر کسی خلاف نمیکند.
یکی دیگر از وکلا- شماها یکی یکی این مطالب را بوزارت مالیه اظهار میدارید شما میخواهید تمام فساد مملکت را ایشان اصلاح کنند وکیل ترشیز چنین عنوان کرد که از بابت پیش قسط خراسان یکماه بعید مانده ده هزار تومان حواله ترشیز نمودهاند و حال آنکه پنج هزار تومان قسط سرکله ترشیز است.
وزیر مالیه – قسط سرکله خراسان همه وقت معمول بوده دو ماه یکماه بعید مانده میگیرند اما اینکه ده هزار تومان بترشیز حوال دادهاند و شما میگویید پنج هزار تومان است نمیدانم باید تحقیق بکنم آن وقت جواب میدهم.
یکی دیگر از وکلا عنوان نمود بعضی فرامین صادر شده گویا وزارت مالیه امضا کرده است.
وزیر مالیه – کدام است آنها؟
همان وکیل اظهار کرد اسم نمیبرم ولی یکی یکی میرسیم شش هزار تومان از اصل مالیات فرمان صادر شده امضا کردهاید یا نه؟
وزیر مالیه – گویا هنوز نگذشته باشد باز سوال شد صد خروار جنس چطور دوازده هزار تومان از بابت تفاوت عمل چه طور؟
وزیر مالیه – خیر هنوز هیچکدام نگذشته و شما میخواهید که آنها یکی یکی بیاید مجلس نمیشود تمام اینها در بودجه خواهد آمد.
و یکی دیگر از وکلا اظهار داشت آیا ممکن است از وزارت مالیه خواهش کرد این حقوقات که داده میشود توقیف شود تا بودجه بگذرد.
وزیر مالیه – یک چیزی از طرف مجلس نوشته شود چه عیب دارد (صحبت شد بجناب وزیر مالیه نباید این قدر سخت گیری شود).
وزیر مالیه – من نمیرنجم و عقیدهام این است که این مذاکرات از روی نیت خالص است و برای کار است اما یک چیزی را باید توضیح بکنم یک تکلیفی را معین میکنند اما اسباب او را هم باید معین نمود یا نه (لا یکلف الله نفساً الا و سعها) من بقدر قوه حاضرم که جد و جهد نمایم.
یکی از وکلای آذربایجان چنین گفتند که ما مسئولیت باین درجه را قبول نداریم.
آقا میرزا سید محمد مجتهد – این در وقتی است که وزارت مالیه قدرتی داشته باشد یا باید قانون باشد یا باید قدرت.
باز همان وکیل آذربایجان چنین اظهار نمود یک مطلبی است وقتیکه در مملکتی مجلس ملی تأسیس شد قرار است اسم شخص اعلیحضرت و کسانش در مجلس برده نشود هشت نفر را معین کردهاند که ما باید گریبان آنها را بگیریم حال اگر از همه طرف ملامت شود لابد هستیم از بالا بچسبیم و اگر صراحتاً حرف بزنم آنوقت میگویند تندروی شده پس تکلیف چیست؟
وزیر مالیه – قدری صحبت بکنیم اذهان مسبوق شود ترتیب وزارت مالیه در خارجه چطور است ضرر ندارد آیا میدانید وزارت مالیه چه قدرت دارد مثلا وقتی که اینجا سیگار میکشد در صد فرسخی قانون برای او کار میکند یعنی کسیکه مالیات خود را ندهد محکمه قانونی از او میگیرد واگر کسی مال دیوان را بخورد میدانید مجازات او چیست؟ وزارت مالیه فراش ندارد محکمه قانونی کار میکند من نمیگویم حالا هیچ کار نباید کرد ولی این را میگویم که باید تتریب کار را فراهم آورد.
یکی از وکلا چنین جواب داد تمام اینها را همه میدانیم ولی میخواهیم این کار صورت صحیح پیدا کند این هشت نفر وزیر که مسئولیت را بعهده گرفتهاند اگر بدانیم از عهده برنمیآیند و کارهای خود را بزمین بگذارند آنوقت طرف ما میداند تکلیف چیست و کار یکسری میشود و میدانیم شما تقصیر ندارید ولی از عهده برنمیایید آنهاییکه آلت معطله شدهاند و نمیتوانند از عهد مسئولیت برآیند همان بگویند از عهده برنمیاییم تکلیف معلوم میشود.
وزیر مالیه – اول مجلس گفتم و حالا هم میگویم از این حرفها نمیرنجم حرف باید گفته شود در هر حالی از حالا تا وقتیکه باشم بذل جد و جهد را در خیرخواهی دولت و ملت میکنم چه وزیر مالیه باشم یا نباشم. یکی ازوکلا عنوان کرد در خصوص بانک خود مؤسسین هم اینجا حاضرند قرار بود دولت پول بگیرد چرا نمیگیرد.
وزیر مالیه – قراردادنامچه خوانده شود آنوقت. (گفته شد مسئله قبولی نوشتن را هم که مؤسسین قبول کردند دیگر چه ایرادی هست).
وزیر مالیه – تا حال که این مسئله رابمن نگفته بودند.
یکی از روسای بانک – چند روز قبل در
آن کمیسیونی که وزرا حضور داشتند وجنابعالی هم بودید گفتیم اگر چنانچه مسئله قبولی نوشتن را هم بانک قبول کند دیگر عمل تمام است و ایرادی نخواهد بود همه بودند فرمودید باید عرض کنم. یکی دیگر از وکلا اظهار داشت برفرض آن روز گفته نشد همین حالا گفتند ببینیم عمل تمام است یا باز معطلی دارد. یکی دیگر از وکلا عنوان نمود چون میخواهیم ارباب حقوق بحقوق خود برسند این است تأکید داریم.
وزیر مالیه – آن شب گفته شد این دو کرور که حالا میدهید همین قدر است که بمصرف مخارج لازمه برسد دو کرور دیگر را که قرار گذاشتهاند یک کرورش را ششماه دیگر و یک کرورش را نه ماه دیگر بدهند بارباب حقوق چه باید کرد.
یکی از وکلا – حال شما چه صلاح اندیشی کردهاید.
وزیر مالیه – اگر بتوانیم کاری بکنیم که وعده دو کرور نزدیک شود ضرر ندارد.
یکی دیگر از وکلا – آنروز که قراردادنامچه در اینجا قرائت شد شما گفتید اگر مؤسسین قبولی را بنویسند مطلب تمام است.
وزیر مالیه – این طور نگفتم گفتم این قراردادنامه باز در مجلس وزرا خوانده شود آنوقت پول گرفته شود.
یکی دیگر از وکلا – بدون گرفتن دولت پول را از بانک مشکل است بانک تکشیل شود زیرا که اگر امتیازنامه را ندهند بانک تشکیل نمیشود حالا یا پول را بگیرند یا امتیازنامه را بدهند.
وزیر مالیه – آیا ارباب حقوق باین وعده راضی شده قبول میکنند.
یکی دیگر از وکلا – اگر دولت این پول را باین شرایط نگیرد چه وسیله ارباب حقوق را پول میدهد.
وزیر مالیه – وسیله دیگری نیست. گفته شد پس کاری بکنید بانک تشکیل شود.
وزیر مالیه – بانک باید تشکیل شود ولی یک اندازه پول نقد لازم است. یکی دیگر از وکلا دو کلمه گفته شد که تمام این حرفها زیادی است کدام کار شما درست شده اقدام در اصول هم نشده و نخواهد شد.
وزیر مالیه – این قرارداد نباید در مجلس وزرا خوانده شود و بصحه همایونی برسد آنشب نبودید گفته شد غیر از مسئله قبولی نوشتن یک قدری پول نقدی هم لازم است.
یکی از وکلا – غیر از آن قراردادی که وزرا مجلس مقدس تصویب کردهاند دیگر عدول از آنرا کسی تصویب نکرده بود و ما منتظر عدول از آنهم نبودیم.
یکی دیگر از وکلا – بعضی این استقراض را تصویب نمیکنند بجهت اینکه نمیتوانند دخل نمایند یکی از وکلای آذربایجان چنین عنوان کرد که این ظاهر معمول را باخر بردن مشکل است و ما میخواهیم باطن او را بدانیم هر چه میپرسیم از هر وزیر مسئولی نمیتواند از پیش خودش جواب بدهد مجبور است که بجاهای دیگر رجوع کند و این کار یک باطن دارد. یکی دیگر از وکلا چنین تقریر نمود میخواهم که دو توضیح عرض کنم یکی برای وزارت مالیه و یکی برای وکلا محترم اما غرض از مسئولیت وزارت مالیه این است که آنچه درمملکت از بابت مالیه گرفته میشود وداده میشود باید باطلاع وزارت مالیه باشد نه اینکه در شیراز یا جای دیگر ماموری خلاف کرد او مسئول است این معنی مسئولیت نیست وآن مسئولیت را هر وقت میخواهید میگویند باید شروع شود و معلوم میشود هنوز شروع نشده. و متاسفانه میبینیم کهبا وجود شش کرور کسر باز مواجب و مستمری وغیره میدهند اما توضیح برای وکلای محترم در هیچ مملکتی رسم نیست هر وقت وزیر مسئولی در مجلس حاضر شد یکی یکی از وکلا سئوال کنند و آن وزیرمسئول جواب بدهد همه جا رسم این است هر مطلبی که هست قبل از وقت بآن وزیر مسئول اخطار نمایند که اطلاع حاصل کرده هر چه لازم دارد از صورت و غیره حاضر کرده بیاید مجلس و جواب بدهد ولی تکلیف وزیر هم با مجلس است اگر منتظر باشید وزرا تصحیح کنند نخواهند کرد ما باید تمام دشمنیها را برای خود بتراشیم و مردم را بخود دشمن کنیم و بودجه را اصلاح بکنیم واین وظیفه مجلس است. یکی از وکلای آذربایجان چنین بیان کرد هر کس در اینجا مطلبی را تعقیب میکند وزرا جواب صریح نمیگویندواینجا هم ایراد مینمایند که بوزرا اعتراض نکنید و ملایمت بکنید ولی من خواهم گفت بوزیر خارجه هر چه رجوع میشود جواب نمیدهد و بعضی از وزرا هستند که این مجلس مقدس را استهزاء میکنند واسم نمیبرم زیرا که قدری از آن بخودم برمیخورد و نمیدانم در مقابل این چه باید گفت یکی دیگر از وکلا عنوان نمود جناب وزیر مالیه اینقدر مسئولیت نمیتواند بعهده بگیرد. یکی دیگر از وکلا اظهار داشت ما باید بدانیم که عیب اساسی و امر کلی است او را باید اصلاح کرد و آن امر کلی این است که کار در دست خود وزراء مسئول نیست. یکی دیگر از وکلا بیان نمود ما یک ایراد داریم بوزراء که درصورتیکه از عهده مسئولیت خود نمیتوانند بآیند چرا استعفا نمیدهند گفته شد از این مطلب نگذرید یکی دیگر اظهار داشت یا باید وزیرا مسئولیت را قبول بکنند که از عهده برآیند یا استعفا بدهند پس از این یکی از وکلا آذربایجان چنین عنوان نمود که چون آقای تقی زاده صحبت از وزرات خارجه نمودهاند مرا جلب کرند بمطلبی که باید بگویم و آن این است چند روز پیش امر مهمی اتفاق افتاد در آذربایجان خیلی اهمیت داشت گویا مجلس لازم ندید که در این مجلس علنی گفتگو شود و قرار شد که در یک کمیسیونی مذاکره آن بعمل آید ولی این مساعدتی بود که مجلس از وزارت خارجه نمود و مطلب را رجوع کرد بآنجا و دو روزه جواب خواست گویا وزارت خارجه این مساعدترا حمل بر عدم مساعدت نموده و بعد از چهارده روز چنین امر مهمی را جواب ندادند یادآوری کردیم که میخواهیم این در مجلس گفتگو شود جواب چه شد حالا جواب دادهاند مثل اینکه بیگانه بودهاند یا این که هیچ اطلاع ندارند و اکنون لازم است آن مساعدت را از وزارت خارجه سلب کرده و مطلب را اهمیت داده و آن مطلب مهم را من در اینجا بگویم. چندی قل جنرال قنسول روس در تبریز بدون قانون مداخله در امورات خارجه آذربایجان نموده و پیشکاری آنجا را تحت استنطاق در آورده بعضی سؤالات کرده و اسامی اعضاء انجمن تبریز را حتما خواسته و تهدید کرده بود این مطلب این طور مینماید که میخواهد در تمام کارهای داخله ما مداخله نماید و ما گفتیم که این حرکت جنرال قونسول از سه شکل خارج نیست یا باید سرخود این کار را کرده باشد در این صورت باید معزول شود یا اینکه باطلاع سفارت خودش بوده در این صورت لااقل باید آندو کاغذ رسمیکه پیشکاری آذربایجان نوشته پس گرفته و معذرت بخواهد یا اینکه از اینجا تصویب کردهاند. در این صورت هم باید تکلیف معین شود حال بعد از چهارده روز وزارت خارجه در روی یک صفحه کاغذی جواب مبهمی نوشته است که این حرکت جنرال قونسول معنی دانستن تکلیف واطلاع بوده است پس معلوم میشود که وزارت خارجه بعدها هر مطلب مهمی باشد جواب نخواهد داد یکی دیگر از وکلای آذربایجان چنین اظهار داشت که این مطلب ملی است در صورتیکه میگویید جنرال قونسول تا دو روز پیشکاری آذربایجان خیلی تهدید و سخت گیری میکرد و کاغذهای رسمی او را بتوسط تلگراف خانه فرستادند معهذا وزارت خارجه جواب نمیدهد دیگر چرا مطالبه مینمایید و پیش از این بوزیر خارجه وزیر دول خارجه میگفتند حالا معلوم میشود صحیح است زیرا که وزیر خارجه از امورات این مملکت که اطلاع ندارند همان وزیر دول خارجه هستند. باز همان وکیل آذربایجان اظهار کردند در موقعی که اینطور پیش بیاید که باستقلال داخلی ما برخورد دیگر گفتگوی این مطالب لازم نیست اگر ما میتوانیم استقلال خودمان را حفظ میکنیم والا واگذار میکنیم و در این وقت مجلس ختم گردید.