محتشم کاشانی (غزلیات)/ای گوهر نام تو تاج سر دیوان‌ها

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۰ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (ای گوهر نام تو تاج سر دیوان‌ها)
از محتشم کاشانی
'


ای گوهر نام تو تاج سر دیوان‌ها ذکر تو به صد عنوان آرایش عنوان‌ها در ورطه‌ی کفر افتد انس و ملک ار نبود از حفظ تو تعویضی در گردن ایمانها ای کعبه‌ی مشتاقان دریاب که بر ناید مقصود من گم ره از طی بیابان‌ها جان رخش طرب تازد چون ولوله اندازد غارت گر عشق تو رد قافله‌ی جان‌ها شد در ره او جسمم با آن که ز خوبان بود این کشتی بی‌لنگر پرورده‌ی طوفان‌ها آن ابر کرم کز فیض مشتاق خطا شوئیست حاشا که بود در هم ز آلایش دامان‌ها چون محتشم از دردش می‌کاهم و می‌خواهم رنجوری خود در خود مهجوری درمان‌ها