سازمان انقلابی حزب توده ایران
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی | حزب توده | جبهه ملی |
با خردمندی شاهنشاه در پهنه سیاست بینالمللی و گشودن درهای سیاسی با همسایه شمالی ایران، پیوندهای این دو کشور روز به روز رو به بهبود گذاشت و ژرفتر شد. با سفر لئونید برژنف به ایران و پادگورنی و بستن قراردادهای اقتصادی به ویژه ذوبآهن، سیاست شوروی در برابر ایران، سیاست دوستانه و سازندهای شد که سبب درهم ریختن اساس کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و حزب توده و دیگر سازمانها و حزبهای سیاسی شد. این سازمانها و حزبها پایه کار خود را بر اساس برهم زدن سلطنت در ایران و برپا کردن یک حکومت کمونیستی به رهبری شوروی گذاشته بودند که تنها از رابطه دشمنانه میان ایران و شوروی تغذیه میکرد. با بینش سیاسی شاهنشاه و نزدیک شدن دو کشور ایران و شوروی، در کنفدراسیون انشعاب پیش آمد و گروهی با اعتراض به روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ایران با شوروی و کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی به چین روی آوردند و مائوئیست شدند.
دو تن از همبندان کمیته مرکزی حزب توده، احمد امیرقاسمی و دکتر غلامحسین فروتن، موضع مائوئیستی خود را به آگاهی رسانند و با دانشجویان چپ کنفدراسیون دانشجویان ایرانی سازمان انقلابی حزب توده ایران در خارج از کشور را بنیان کردند. نخستین کنفرانس سازمان انفلابی حزب توده ایران آذر ماه ۱۳۴۳ در تیرانا پایتخت آلبانی برگزار شد و دکتر فریدون کشاورز، محسن رضوانی، کوروش لاشائی، بیژن حکمت، بیژن چهرازی، منوچهر بوذری، علی صادقی و سیاوش پارسانژاد و چند تن دیگر در آن شرکت کردند و محسن رضوانی، کورش لاشائی، بیژن حکمت و بیژن چهرازی اعضای هیات اجرایی شدند. این گروه کم کم به ایران آمدند و از سال ۱۳۴۳ به سازماندهی پنهانی یک تشکیلات مارکسیستی مخفی پرداختند.
فریدون کشاورز از تودهایهای کهنه کار، و از رهبران پیشین حزب توده، هیاتی از سازمان انقلابی را به چین فرستاد تا با نمایندگان حزب کمونیست چین هماهنگیهایی بوجود آوردند، فرستاده شدگان به چین مهدی خانبابا تهرانی، کورش لاشایی، محمود مقدم، محسن رضوانی و بیژن حکمت، در درازای سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۶ بسیاری از همبندان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و سازمان انقلابی حزب توده ایران برای گذراندن دورههای آموزشی چریکی به چین رفتند و هربار ۴ تا ۵ ماه در آنجا ماندند.
گروه نخستین که سازمان برای دیدن دوره آموزش نظامی و تئوریک به چین فرستاد، بیژن حکمت، عطا حسنآقائی کشکولی، محمد عطری، بیژن چهرازی، رحیمی لاریجانی، علی سعادتی، خسرو و محمد رجائی بودند . دومین گروه فرستاده شده برای آموزش نظامی، کورش لاشائی، بیژن قدیمی، ایرج کشکولی، سیاوش پارسانژاد، و فردی با نام مستعار "طلوع" بود. بر اساس سیاست سازمان میبایستی پیوسته نیروهای چپ را کم کم گردآورد و برای آموزش سیاسی و نظامی به چین بفرستد و سپس برای به راه انداختن جنگ پارتیزانی راهی ایران شوند. [۱]
پس از کنفرانس نخست این گروه نشریه قطعنامه مانندی را به چاپ رساندند و جدایی خود را از حزب منحله توده اعلام داشتند. افزون بر آن لزوم بنیان یک سازمان کمونیستی "فعال" را نوید دادند. پس از چند روزی کتاب "دولت و انقلاب" نوشته لنین را با آرنگ (شعار) "خلق های ایران مسلح شوید " را چاپ کردند. در نشست بعدی که در بروکسل پایتخت بلژیک با همکاری حزب کمونیست بلژیک برگزار شد که به کنفرانس دوم شناخته شد، ادعا کردند که کمیته مرکزی باید تغییر یاید و سنتهای انقلابی آن باید دوباره زنده شود.
از سوی دیگر پیروزی های فیدل کاسترو و همدستانش در جنگ های شهری و روستایی که به "روش کوبا" یا "راه کاسترو" آوازه یافته بود، جوانان کمونیست را به سوی خود می کشید. سازمان انقلابی حزب توده آرنگ های (شعار) خود را بر پایه آموزش های مائوتسه و کاسترو قراردادند و گروهک های کمونیستی پراکنده، گِرد سازمان انقلابی حزب توده را گرفتند.
روزنامه "توده" ارگان سازمان انقلابی حزب توده ایران با یاری حزب کمونیست بلژیک هواخواه چین در شهر بروکسل به چاپ می رسید.
با برقراری پیوندهای سیاسی میان دولت شاهنشاهی ایران و جمهوری خلق چین بر پیکر سازمان انقلابی تازیانه وارد آمد. سازمان انقلابی حزب توده در تیر ماه ۱۳۴۸ برابر با ژوئن ۱۹۶۹ منشعب شد و جریان دیگری به نام گروه کادرها شناخته شد.
دنباله دارد
منبع
- ↑ دکتر سیاوش پارسانژاد، گوشهای از تاریخ جنبش چپ ایران، در قالب یک سرگذشت، نشر نیما - اسن آلمان، ۲۰۰۲، ص. ۲۲ - ۱۸