حافظ (مقطعات)/بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۲۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (مقطعات) (بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند)
از حافظ
'


بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید جامه‌ای دارد ز لعل و نیمتاجی از حباب عقل و دانش برد و شد تا ایمن از وی نغنوید هر که آن تلخم دهد حلوا بها جانش دهم ور بود پوشیده و پنهان به دوزخ در روید دختری شبگرد تند تلخ گلرنگ است و مست گر بیابیدش به سوی خانه‌ی حافظ برید