حافظ (مقطعات)/شمهای از داستان عشق شورانگیز ماست
نسخهٔ تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۲۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها)
' | حافظ (مقطعات) (شمهای از داستان عشق شورانگیز ماست) از حافظ |
' |
شمهای از داستان عشق شورانگیز ماست این حکایتها که از فرهاد و شیرین کردهاند هیچ مژگان دراز و عشوهی جادو نکرد آنچه آن زلف دراز و خال مشکین کردهاند ساقیا می ده که با حکم ازل تدبیر نیست قابل تغییر نبود آنچه تعیین کردهاند در سفالین کاسهی رندان به خواری منگرید کاین حریفان خدمت جام جهانبین کردهاند نکهت جانبخش دارد خاک کوی دلبران عارفان آنجا مشام عقل مشکین کردهاند ساقیا دیوانهای چون من کجا دربر کشد دختر رز را که نقد عقل کابین کردهاند خاکیان بیبهرهاند از جرعهی کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کردهاند شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست این کرامت همره شهباز و شاهین کردهاند