وحشی بافقی (غزلیات)/از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (از بهر چه در مجلس جانانه نباشم) از وحشی بافقی |
' |
از بهر چه در مجلس جانانه نباشم گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم بیموجب از او رنجم و بیوجه کنم صلح اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم سد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم زانست که بی نعرهی مستانه نباشم