وحشی بافقی (غزلیات)/در راه عشق با دل شیدا فتادهایم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (در راه عشق با دل شیدا فتادهایم) از وحشی بافقی |
' |
در راه عشق با دل شیدا فتادهایم چندان دویدهایم که از پا فتادهایم عاشق بسی به کوی تو افتاده است لیک ما در میانهی همه رسوا فتادهایم پشت رقیب را همه قربست و منزلت مردود درگه تو همین ما فتادهایم ما بیکسیم و ساکن ویرانهی غمت دیوانههای طرفه به یک جا فتاده ایم وحشی نکردهایم قد از بار فتنه راست تا در هوای آن قد رعنا فتادهایم