وحشی بافقی (غزلیات)/ز کوی آن پری دیوانه رفتم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (ز کوی آن پری دیوانه رفتم) از وحشی بافقی |
' |
ز کوی آن پری دیوانه رفتم نکو کردم خردمندانه رفتم بیا بشنو ز من افسانه عشق که دیگر بر سر افسانه رفتم ز من باور کند زاهد زهی عقل که کردم تو به وز میخانهی رفتم سفر کردم ز کوی آشنایی ز صبر و دین و دل بیگانه رفتم چه می بود اینکه ساقی داد وحشی که من از خود به یک پیمانه رفتم