وحشی بافقی (غزلیات)/الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش) از وحشی بافقی |
' |
الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش ز دام حیلهی مردم فریبان در امان دارش صدای شهپر شاهینی از هر گوشه میآید تذرو غافلی دارم مقیم آشیان دارش خدایا با منش خوش سر گران داری و خرسندم نه تنها با من و بس ، با همه کس سرگران دارش پدید آرد هوس از عشق با مردم جفا کاری نمیخواهم بر این باشد ، خداوندا برآن دارش تغافل کیش و کین اندیش و دوری جوی و وحشی خوی عجب وضعیست خوش یارب همیشه آنچنان دارش زمان اول حسن است و هستش فتنهها درپی الاهی در امان از فتنهی آخر زمان دارش خدایا فرصت یک حرف پند آمیز میخواهم نمیگویم که با وحشی همیشه همزبان دارش