قانون اصلاح قانون ثبت احوال ۱۳۱۹
قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی | تصمیمهای مجلس | مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوازدهم |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوازدهم |
قانون اصلاح قانون ثبت احوال - مصوب ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۱۹
- باب اول - در مقررات راجع به ثبت وقایع چهارگانه
ماده ۱ - در هر محل وقایع چهارگانه تولد - ازدواج - طلاق - وفات باید در دفاتر ثبت احوال طبق این قانون ثبت شود.
- فصل اول - در ثبت تولد و تنظیم شناسنامه
ماده ۲ - تولد هر طفل باید در ظرف ۱۵ روز از تاریخ ولادت در شهرها به حوزه ثبت احوال محل و در دهات در صورت نبودن مأمور ثبت احوال بهکدخدایان برای ثبت در دفاتر سجلی اعلام شود.
ماده ۳ - اعلام تولد طفل به عهده پدر یا سرپرست یا ولی و یا مادر به ترتیب زیر خواهد بود:
۱ - پدر طفل در صورتی که در محل حاضر باشد.
۲ - ولی یا سرپرست طفل یا خانوادهای که طفل در آن متولد شدهاست.
۳ - مادر طفل در اولین موقعی که قادر به انجام این وظیفه باشد.
ماما یا پزشکی هم که حین ولادت طفل حاضر بودهاست مکلف میباشد در ظرف یک هفته ولادت طفل را به حوزه ثبت احوال اطلاع دهد.
در مورد اطفالی که در بنگاههای عمومی (از قبیل بیمارستان - زایشگاه - مسکینخانه) و زایشگاه زندان و بازداشتگاه و غیره متولد میشوند دادن اطلاعبه عهده رییس بنگاه خواهد بود.
ماده ۴ - در دفتر موالید باید نکات زیر قید شود: ۱ - محل - ساعت - روز - ماه - سال ولادت با تمام حروف.
۲ - نام و نام خانوادگی طفل با تعیین اینکه پسر است یا دختر.
۳ - نام و نام خانوادگی و کار ابوین و محل اقامتشان.
۴ - شماره شناسنامه ابوین طفل با تعیین محل صدور آن.
۵ - نام و نام خانوادگی و کار و محل اقامت و سمت اعلامکننده.
ماده ۵ - در موردی که ابوین طفل یا یکی از آنها غیر معلوم باشد در ستونهای مربوطه عبارت (نامعلوم) نوشته خواهد شد و اگر بعدها نسبت طفل بهواسطه اقرار مرد یا زنی بر حسب سند رسمی یا به واسطه دادنامه محرز گردد اداره ثبت احوال اقرار مربوطه یا مفاد دادنامه را در حاشیه دفاتر مربوطه قیدخواهد کرد.
عین یا رونوشت دادنامه یا اقرارنامه مربوط به ولادت طفل در پرونده بایگانی خواهد شد.
ماده ۶ - مولود با نام خانوادگی پدر نامیده شده اسناد سجلی و شناسنامه با نام مزبور تنظیم و صادر میشود در صورتی که پدر معلوم نباشد با نامخانوادگی مادر نامیده میشود.
ماده ۷ - هر کس طفلی را پیدا کند که نسب او معلوم نباشد باید فوراً مراتب را به شهربانی و در نقاطی که شهربانی نباشد به بخشدار یا کدخدا اطلاعدهد مأمورین نامبرده مکلف هستند اطلاعاتی که راجع به آن طفل تحصیل شدهاست ضمن صورتمجلسی تدوین و صورتمجلس نامبرده را به دفترثبت احوال محل ارسال دارند.
در صورتمجلس نامبرده باید نکات زیر ذکر شود:
۱ - محلی که طفل در آنجا یافت شده.
۲ - تاریخ پیدا شدن طفل و سایر کیفیات مربوطه به آن.
۳ - تعیین اینکه طفل پسر است یا دختر و تشخیص سن تقریبی او.
۴ - آثار و علائم مخصوصی که ممکن است در بدن طفل موجود بوده و باعث شناخته شدن او گردد.
۵ - توصیف مختصر البسه و سایر اشیایی که ممکن است با طفل یافته شده باشد.
۶ - شخص یا بنگاهی که طفل به او سپرده میشود.
۷ - نامی که طفل به آن نامیده میشود.
ماده ۸ - در مورد ماده ۷ مطابق ماده ۵ عمل خواهد شد و اگر ثبت ولادت در حوزه ثبت احوال غیر از حوزه محل تولد به عمل آمده باشد باید مراتببه حوزه محل نامبرده نیز اطلاع داده شود تا در کلیه مستندات سجلی او درج گردد.
ماده ۹ - هر گاه تولد در کشتی واقع شود ناخدای کشتی مکلف است با حضور دو نفر گواه مراتب را در دفتر مخصوص ثبت و گواهی تولد را بهاولیاء مولود تسلیم و به مجرد رسیدن به یکی از بنادر در ایران فوراً مستخرجه از دفتر را به وسیله اداره کل دریاداری به اداره کل آمار و ثبت احوال ارسالدارد کسی که متصدی نگاهداری طفل است باید بعد از پیاده شدن از کشتی به اولین شعبه ثبت احوال در ایران یا نمایندگان کنسولی ایران در خارجهگواهی نامبرده را تسلیم و شناسنامه مولود را دریافت کند.
ماده ۱۰ - در مورد ماده ۵ و ۷ همچنین در مواردی که مأمور ثبت احوال به مناسبت انجام وظایف خود مطلع به وجود طفلی گردد که محتاج به قیمباشد مکلف است مراتب را به دادستان شهرستان محل یا کسانی که وظایف او را انجام میدهند اطلاع دهد تا از طرف دادستان به تعیین قیم اقدام شود.
- فصل دوم - در ثبت وفات
ماده ۱۱ - فوت هر کس باید در ظرف (۴۸) ساعت در شهرها به حوزه ثبت احوال و در دهات در صورت نبودن مأمور ثبت احوال به کدخدا اعلامشود و در صورتی که روز دوم وفات مصادف با تعطیل باشد روز بعد از تعطیل اعلام خواهد شد.
ماده ۱۲ - اعلام فوت به ترتیب به عهده یکی از اشخاص زیر خواهد بود:
۱ - نزدیکترین اقرباء حاضر متوفی.
۲ - سرپرست ساکنین خانه که فوت در آنجا واقع شده.
۳ - مستخدمین خانه نامبرده.
۴ - هر شخص دیگری که در حین فوت حاضر باشد.
۵ - مأمورین شهربانی یا بخشدار یا کدخدا.
ماده ۱۳ - هر گاه فوت در یکی از بنگاههای عمومی از قبیل بیمارستان و مسکینخانه و پرورشگاه و زندان و بازداشتگاه واقع شود اعلام نامبرده بهعهده رییس بنگاه است و اگر فوت در یکی از اماکن عمومی از قبیل گاراژ و گرمابه و مسجد و مهمانخانه و غیره واقع شود به عهده مدیر یا متصدی آنمکان است.
ماده ۱۴ - متصدیان غسل و کفن و دفن مکلف هستند که حوزه ثبت احوال را از وقوع فوت مطلع سازند.
ماده ۱۵ - در مواردی که گواهی پزشک یا ماما موجود باشد مأمور ثبت احوال پس از بایگانی گواهی نامبرده بنا به اظهار اظهارکننده مراتب را ثبتکرده و زیر آن را به امضاء اظهارکننده میرساند و در مواردی که گواهیهای مذکور موجود نباشد اعلام نامبرده باید با حضور یک یا دو گواه به عمل آید ومأمور ثبت احوال واقعه را به ثبت رسانده به امضاء اعلامکننده و گواه میرساند.
ماده ۱۶ - در دفتر متوفیات باید نکات زیر قید شود:
۱ - محل - روز - ماه - سال و در صورت امکان ساعت وفات با تمام حروف.
۲ - نام و نام خانوادگی و کار و محل اقامت متوفی.
۳ - شماره و تاریخ شناسنامه او با محل صدور آن.
۴ - علت فوت در صورتی که مشخص باشد.
۵ - نام و نام خانوادگی و کار و محل اقامت و سمت اعلامکننده.
ماده ۱۷ - در مورد فوت اشخاصی که دارای منزل ثابت و اقربای حاضر نیستند و یا به تنهایی در یک منزل زندگانی میکنند مأمورین شهربانی درشهرها و بخشدار و کدخدا در دهات مکلف هستند مراتب را بازجویی و در اسرع اوقات فوت را به مأمورین ثبت احوال اطلاع دهند این قبیل وقایع برطبق اظهار کسانی که مکلف به بازجویی در اطراف واقعه و اعلام آن هستند در دفاتر ثبت احوال ثبت میشوند.
ماده ۱۸ - پزشک معالج مکلف است به مجرد مراجعه اقرباء متوفی و سایر اشخاصی که قانوناً موظف به اطلاع دادن وفات هستند علت فوت وتاریخ آن را در برگی نوشته به مراجعهکننده تسلیم نماید.
ماده ۱۹ - در موقعی که طفل مرده به دنیا بیاید یا مادر در حین وضع حمل فوت نماید علاوه بر پزشک معالج (در صورت بودن) ماما هم که حاضربوده مکلف به دادن گواهی میباشد.
ماده ۲۰ - هر کس جسدی را کشف نماید فوراً مراتب را به مأمورین شهربانی و در محلی که شهربانی نباشد به بخشدار یا کدخدا و الا به مأمورینامنیه اطلاع دهد هر گاه هویت جسد شناخته شود مراتب به دفتر ثبت احوال محل کشف اعلام میگردد.
چنانچه هویت شخص متوفی معلوم نشود مأمورین نامبرده مکلف هستند با اطلاع دادستان شهرستان یا نماینده او صورتمجلسی تنظیم کرده و به دفترثبت احوال محل ارسال دارند.
صورتمجلس نامبرده باید حاوی نکات زیر باشد:
۱ - محلی که جسد در آنجا پیدا شده.
۲ - تاریخ پیدا شدن جسد و سایر کیفیات مربوطه به آن.
۳ - تعیین اینکه متوفی مرد است یا زن و تشخیص سن تقریبی او.
۴ - آثار و علائم مخصوصی که ممکن است در جسد موجود بوده و باعث کشف هویت او شود و در صورت امکان عکسی از جسد نامبرده برداشته وبه صورتمجلس پیوست شود.
۵ - توصیف مختصری از البسه و سایر اشیایی که ممکن است با جسد پیدا شده باشد.
۶ - علت و تاریخ احتمالی مرگ.
مراتب بالا باید در دفتر متوفیات نیز ثبت شود.
ماده ۲۱ - نسبت به اشخاصی که حین مسافرت در راهها یا منزلگاهها فوت مینمایند مأمورین بخشداری و کدخدا و الا مأمورین امنیه مکلف هستندوقوع فوت را با اطلاعاتی که راجع به هویت شخص متوفی به دست میآورند کتباً به نزدیکترین حوزه ثبت احوال اطلاع دهند.
ماده ۲۲ - هر گاه در موارد مواد ۲۰ و ۲۱ هویت متوفی معلوم نبود و بعدها کشف شود باید مراتب در حاشیه دفتر متوفیات قید گردد.
ماده ۲۳ - مفاد ماده ۹ در موقعی که فوت در کشتی واقع میشود باید رعایت گردد.
اداره کل آمار و ثبت احوال باید مستخرجه دفتر موالید و متوفیات کشتی را که بر طبق مواد مزبور دریافت میدارد به دفتر ثبت احوال محل اقامت ابوینمولود یا شخص متوفی ارسال دارد تا در دفاتر ثبت گردد و اگر محل اقامت اشخاص نامبرده معلوم نباشد این واقعه در دفتر مخصوصی که در مرکز ادارهکل آمار و ثبت احوال تنظیم میشود ثبت خواهد شد.
ماده ۲۴ - نسبت به کسانی که در جنگ یا لشگرکشی فوت مینمایند به طریق زیر رفتار خواهد شد.
هر گاه هویت متوفی معلوم باشد رییس قسمت مراتب را به وسیله وزارت جنگ به اداره کل آمار و ثبت احوال اطلاع خواهد داد تا فوت بر طبقاطلاعنامه مزبور در دفتر محل صدور شناسنامه متوفی ثبت شود و اگر هویت شخص متوفی تشخیص نشود صورتمجلسی به امضاء افسران مربوطارتش تنظیم و رونوشت گواهی شده آن به وسیله وزارت جنگ به اداره کل آمار و ثبت احوال ارسال میشود و چنانچه بعد اطلاعاتی راجع به هویتشخص متوفی از طرف مقامات ارتش تحصیل شود مراتب باید به طریق مذکور به اداره آمار و ثبت احوال اطلاع داده شود.
ماده ۲۵ - حکم فوت غائب مفقودالاثر باید در دفتر سجل ولایتی محل تولد او ثبت شود و اگر حکم نامبرده ابطال گردد مراتب باید در ستونملاحظات دفتر سجل ولایتی مربوطه قید شود.
ماده ۲۶ - هر گاه شخصی در خارج از محل ثبت ولادت فوت نموده باشد حوزه ثبت احوال که وفات در آنجا ثبت شدهاست باید مستخرجه ثبت راهر چه زودتر به حوزه محل ثبت ولادت برای ثبت بفرستد.
ماده ۲۷ - در دهستانهایی که حوزههای سجلی سیار دایر است اشخاصی که مطابق مقررات این قانون مکلف به تسلیم اطلاعنامه ولادت یا فوتمیباشند اطلاعنامه مربوطه را در ظرف مدت مقرر تنظیم و به بخشدار یا دهدار یا به کدخدا تسلیم خواهند نمود تا پس از ورود مأمور ثبت احوال محلواقعه را طبق مقررات دفاتر مربوطه به ثبت برساند.
- فصل سوم - در ثبت ازدواج و طلاق
ماده ۲۸ - سردفترهای رسمی ازدواج و طلاق مکلف هستند هر نوع عقد ازدواج و طلاق و رجوع و بذل مدت که در دفاتر ثبت میکنند در صفحهمخصوص شناسنامه طرفین قید کرده و مراتب را در ظرف پانزده روز به نماینده ثبت احوال اعلام نمایند.
نمایندگان ثبت احوال مکلفند پس از وصول اعلامیههای فوقالذکر مراتب را در مستندات مربوط به زوجین ثبت نمایند.
ماده ۲۹ - نمایندگان ثبت احوال ازدواج و طلاقهایی را که در هر محل قبل از تأسیس دفاتر ازدواج و طلاق واقع شده در صورت درخواست زوجینو تسلیم مدرکی که حاکی از وقوع واقعه باشد در مستندات زوجین ثبت مینمایند.
- فصل چهارم - مقررات راجع به اتباع ایران مقیم خارجه
ماده ۳۰ - وظایف مأمورین آمار و ثبت احوال را نسبت به اتباع ایران مقیمین خارج مأمورین وزارت امور خارجه مطابق آییننامه مخصوصی بهتصویب هیأت وزیران میرسد انجام خواهند داد.
- فصل پنجم - مقررات راجع به اتباع خارجه مقیمین ایران
ماده ۳۱ - تولد و وفات و نکاح و طلاق اتباع خارجه مقیمین ایران باید در دفاتر ثبت احوال محل وقوع واقعه ثبت گردد و اشخاص مربوط مکلفهستند وظایفی را که در مورد هر یک از وقایع چهارگانه به موجب این قانون مقرر است انجام دهند.
- باب دوم - در تنظیم اسناد سجلی
- فصل اول - تنظیم اظهارنامه و صدور شناسنامه
ماده ۳۲ - کلیه اتباع ایران باید دارای شناسنامه باشند.
ماده ۳۳ - اشخاصی که به سن هیجده سال تمام رسیدهاند شخصاً باید برگ شناسنامه بگیرند و مسئول گرفتن شناسنامه کسانی که سن آنها کمتر از۱۸ سال است ولی خاص به ترتیب (پدر - جد پدری - وصی منصوب) یا قیم آنها میباشد و در غیبت ولی مادر مسئول است برای اولادش که به سن۱۸ سال نرسیدهاست درخواست شناسنامه نماید.
ماده ۳۴ - نسبت به اطفال سر راهی کسی که طفل را نگاهداری میکند یا رییس بنگاهی که طفل به آنجا سپرده شدهاست موظف به دریافتشناسنامه طفل خواهد بود.
ماده ۳۵ - مأمورین ثبت احوال با حضور دو نفر گواه به اظهارات اظهارکنندگان رسیدگی و پس از تشخیص آن شناسنامه صادر مینمایند.
ماده ۳۶ - هر گاه شخصی برای ثبت هویت خود گواه نداشته باشد باید قبلاً خود را به شهربانی یا فرماندار یا بخشدار یا امنیه یا کدخدا معرفی نمایدمأمورین مذکور پس از تحقیقات در اطراف آن شخص تصدیقی خواهند داد که به موجب آن نماینده میتواند هویت آن شخص را ثبت نماید.
ماده ۳۷ - هر گاه مأمورین انتظامات چه در شهر و چه در خارج شخصی را بدون شناسنامه یافتند مکلفند در اطراف او تحقیقات لازمه را نموده او راوادار به اخذ شناسنامه نمایند اگر شخص مذکور گواه نداشته باشد به طریقی که در ماده قبل ذکر شده عمل میشود.
- فصل دوم - نام خانوادگی
ماده ۳۸ - هر کس باید برای خود نام خانوادگی مخصوصی انتخاب کند زوجه و کلیه اولاد و احفاد ذکور و اناث آن شخص که در تحت ولایت اوهستند به آن نام موسوم خواهند بود کسانی که تحت ولایت نیستند میتوانند نام خانوادگی دیگری برای خود اختیار نمایند.
ماده ۳۹ - نامهای خانوادگی پس از ثبت در دفاتر ثبت احوال قلمرو هر دفتر آمار و ثبت احوال مختص اشخاصی است که به نام آنها ثبت شده ودیگری حق اختیار آن نام را در حوزه قلمرو آن دفتر ندارد مگر با اجازه دارنده حق تقدم.
ماده ۴۰ - حق تقدم نام خانوادگی اشخاص پس از فوت به ورثه قانونی آنها انتقال مییابد و هر یک از ورثه میتواند دیگری را که بخواهد آن نام رااختیار کند مورد اعتراض و تعقیب قرار دهد ولی مشترکاً میتوانند به دیگری اجازه دهند که نام خانوادگی آنها را اختیار کند.
ماده ۴۱ - بچههایی که در غیر محل ثبت نام پدر به دنیا آمدهاند و ولادت آنها در دفتر محل تولد ثبت میشود به نام خانوادگی پدر خود موسوم ومراتب در اسناد سجلی مربوطه قید میشود اگر چه دیگری آن نام را در محل مذکور قبلاً برای نام خانوادگی خود ثبت کرده باشد.
ماده ۴۲ - تغییر نام خانوادگی باید منحصراً به فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی باشد و هیچکس حق ندارد بدون اجازه قبلی در نام خانوادگیخود هیچگونه تغییری بدهد.
درخواستکنندگان باید دلائل خود را به وزارت کشور اظهار کرده و پس از بررسی به وسیله نخستوزیر به عرض پیشگاهاعلیحضرت همایون شاهنشاهی برسد.
ماده ۴۳ - هر گاه بین زن و شوهر تفریق قانونی واقع شود بقاء به نام خانوادگی شوهر برای زن منوط به اجازه شوهر است و در صورتی که شوهر نامخانوادگی زن را اختیار کرده باشد بقاء نام مزبور برای شوهر پس از تفریق منوط به اجازه زن است.
- باب سوم - در برگهای مکرر و اختلافات و اشتباهات حاصله در اسناد سجلی
- فصل اول
ماده ۴۴ - هر گاه اختلافی راجع به اسناد سجلی ایجاد بشود و یا برای یک نفر برگهای مکرر صادر شده باشد رسیدگی به اختلاف و ابطال برگهایاضافی در دادگاه شهرستان محل صدور شناسنامه و در صورت نبودن آن در نزدیکترین دادگاه بخش به عمل میآید و تا موقعی که از طرف دادگاههاینامبرده اسناد مذکور باطل یا تصحیح نشود آن اسناد به اعتبار خود باقی خواهد بود و دادنامه دادگاه در این موارد فقط قابل پژوهش است مأمور ثبتاحوال مدلول رأی دادگاه را در اسناد سجلی محکومله درج نموده و بر طبق رأی مذکور شناسنامه جدید صادر مینماید دادنامهای که به موجب این مادهصادر میشود از حیث مقررات راجع به نظام وظیفه مؤثر نخواهد بود.
ماده ۴۵ - به اختلاف اسناد ثبت احوال اتباع ایران که در خارجه شناسنامه گرفتهاند مادام که در کشورهای خارجه هستند در دادگاه شهرستان تهران ودر غیر این صورت در دادگاه محل اقامت صاحب سند رسیدگی میشود.
- فصل دوم - اشتباهات حاصله در اسناد سجلی
ماده ۴۶ - اشتباهاتی که ممکن است در تنظیم اسناد سجلی از طرف اداره مربوطه به عمل آمده باشد میتوان با موافقت اداره کل آمار و ثبت احوالو صاحب برگ تصحیح نمود لیکن این تصحیح در مقابل اشخاص ثالث معتبر نخواهد بود.
باب چهارم - مواد عمومی
ماده ۴۷ - مندرجات دفاتر ولادت و فوت و اسنادی که بر طبق آن صادر میشود و تمام محتویات و امضاهای مندرجه در دفاتر اسناد رسمی معتبرخواهد بود مگر آنکه خلاف آن در دادگاه ثابت شود - سایر اسناد سجلی که بر طبق مقررات قانون با تشریفات مذکور در بالا تنظیم شده نیز اسناد رسمیاست ولکن در مقابل اشخاص ثالث معتبر نخواهد بود.
ماده ۴۸ - هر گاه در تحریر دفاتر یا تنظیم اظهارنامه اشتباهی از طرف مأمور بشود چنانچه قبل از امضاء اظهارکننده و گواهان باشد مأمور مراتب را درحاشیه سند با مرکب اصلاح کرده و به امضاء اظهارکننده و صاحب واقعه و گواهان میرساند و چنانچه بعد از امضاء آن باشد مأمور باید فوراً شرح اشتباهرا به اداره کل آمار و ثبت احوال گزارش دهد تا بر حسب اجازه اداره کل آمار و ثبت احوال دستور اصلاح داده شود.
ماده ۴۹ - رونوشت کلیه اسناد و آن قسمت از دفاتر در صورتی معتبر است و در دادگاهها و دفترخانهها و ادارات دولتی و شهرداری پذیرفته میشودکه از اداره آمار و ثبت احوال کل یا شعب آن صادر و مصدق شده باشد و به برگهای نامبرده به این ترتیب تمبر الصاق میشود:
۱ - المثنی برگهای شناسنامه یک ریال.
۲ - هر گونه تصدیقی که از طرف ثبت احوال از روی مندرجات اسناد سجلی بر طبق درخواست به اشخاص داده میشود و رونوشت مصدق اسنادسجلی سه ریال.
۳ - اعلامیههای ازدواج یک ریال.
۴ - اعلامیههای طلاق ده ریال.
اصل برگهای شناسنامه مجانی خواهد بود.
- باب پنجم - در کیفر
ماده ۵۰ - از تاریخ اجرای مقررات راجع به ثبت احوال در هر حوزه کسانی که وظایفی را که بر طبق این قانون برای ثبت ولادت و فوت در عهده آنهاقرار گرفته انجام ندهند و همچنین مشمولین مواد ۳۲ - ۳۳ - ۳۴ علاوه بر اینکه به موجب حکم دادگاه به هشت روز تا دو ماه حبس تأدیبی قابلخریداری به قرار روزی از ده تا چهل ریال محکوم میشوند به انجام تکالیف مقرره نیز محکوم خواهند گردید و در صورتی که خود آنها تا ده روز بعد ازابلاغ حکم قطعی تکالیف خود را راجع به ثبت واقعه انجام بدهند از کیفر مذکور معاف خواهند بود.
ماده ۵۱ - هر یک از مأمورین که در اجرای مقررات این قانون مسامحه نماید مطابق مقررات قانون استخدام کشوری مورد تعقیب و دادرسی اداریواقع خواهد شد.
ماده ۵۲ - کسانی که بعد از تصویب این قانون به گرفتن شناسنامه مکرر مبادرت نمایند به حکم دادگاه کیفر خلافی از یک روز تا هفت روز حبس و یااز ۵ ریال تا ۵۰ ریال جریمه محکوم خواهند شد.
ماده ۵۳ - طرز اجرای این قانون و برگها و دفاتری که وقایع باید در آن ثبت شود مطابق آییننامهای خواهد بود که به تصویب هیأت وزیران رسیدهباشد.
ماده ۵۴ - آییننامههای مربوط به اجرای مواد این قانون را اداره کل آمار و ثبت احوال تهیه نموده پس از تصویب وزارت کشور به موقع اجرا خواهدگذارد.
ماده ۵۵ - از تاریخ تصویب این قانون کلیه قوانین راجع به ثبت احوال که مخالف مقررات این قانون باشد منسوخ و این قانون به وسیله وزارت کشوربه موقع اجرا گذاشته خواهد شد.
این قانون که مشتمل بر پنجاه و پنج مادهاست در جلسه بیست و دوم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و نوزده به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رییس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری