سنایی غزنوی (غزلیات)/گفتم از عشقش مگر بگریختم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۰۸ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (گفتم از عشقش مگر بگریختم)
از سنایی غزنوی
'


گفتم از عشقش مگر بگریختم خود به دام آمد کنون آویختم
گفتم از دل شور بنشانم مگر شور ننشاندم که شور انگیختم
بند من در عشق آن بت سخت بود سخت‌تر شد بند تا بگسیختم
عاشقان بر سر اگر ریزند خاک من به جای خاک آتش ریختم
بر بناگوش سیاه مشک رنگ از عمش کافور حسرت بیختم
عاجزم با چشم رنگ آمیز او گر چه از صد گونه رنگ آمیختم