دیوان شمس/گران جانی مکن ای یار برگو

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۴۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (گران جانی مکن ای یار برگو)
از مولوی
'


گران جانی مکن ای یار برگو از آن زلف و از آن رخسار برگو ز باغ جان دو سه گلدسته بربند حکایت‌های آن گلزار برگو ز حسنش گفتنی بسیار داری ملولی گوشه نه بسیار برگو ز یاد دوست شیرینتر چه کار است هلا منشین چنین بی‌کار برگو چه گفتی دی که جوشیده‌ست خونم بیا امروز دیگربار برگو ز یاد عالم غدار بگذر ز لطف عالم الاسرار برگو ز لاف فتنه تاتار کم کن ز ناف آهوی تاتار برگو ز عشق حسن شمس الدین تبریز میان عاشقان آثار برگو