خواجوی کرمانی (غزلیات)/بلبلان که رساند نسیم باغ ارم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (بلبلان که رساند نسیم باغ ارم) از خواجوی کرمانی |
' |
بلبلان که رساند نسیم باغ ارم | بتشنگان که دهد آب چشمهی زمزم | |
مقیم در طیرانست مرغ خاطر ما | بگرد کوی تو همچون کبوتران حرم | |
مرا بناوک مژگان اگر کشی غم نیست | شهید تیغ غمت را ز نوک تیر چه غم | |
به نامه بهر جگر خستگان دود فراق | بساز شربتی آخر ز آب چشم قلم | |
کجا بطعنهی دشمن ز دوست برگردم | که غرق بحر مودت نترسد از شبنم | |
گرم عنایت شه دستگیر خواهد بود | منم کنون و سرخاکسار و پای علم | |
بیار نکهت جان بخش بوستان وصال | که جان فدای تو باد ای نسیم عیسی دم | |
کسی که ملک خرد باشدش بزیر نگین | ز جام می ندهد جرعهئی به ملکت جم | |
چگونه در ره مستی قدم نهد خواجو | اگر نه بر سر هستی نهاده است قدم |