دیوان شمس/آب زنید راه را هین که نگار میرسد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (آب زنید راه را هین که نگار میرسد) از مولوی |
' |
آب زنید راه را هین که نگار میرسد | مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد | |
راه دهید یار را آن مه ده چهار را | کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد | |
چاک شدست آسمان غلغلهایست در جهان | عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد | |
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد | غم به کناره میرود مه به کنار میرسد | |
تیر روانه میرود سوی نشانه میرود | ما چه نشستهایم پس شه ز شکار میرسد | |
باغ سلام میکند سرو قیام میکند | سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد | |
خلوتیان آسمان تا چه شراب میخورند | روح خراب و مست شد عقل خمار میرسد | |
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما | زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار میرسد |