دیوان شمس/اندرآ عیش بی‌تو شادان نیست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۱ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (اندرآ عیش بی‌تو شادان نیست)
از مولوی
'


اندرآ عیش بی‌تو شادان نیست کیست کو بنده تو از جان نیست
ای تو در جان چو جان ما در تن سخت پنهان ولیک پنهان نیست
دست بر هر کجا نهی جانست دست بر جان نهادن آسان نیست
جان که صافی شدست در قالب جز که آیینه دار جانان نیست
جمع شد آفتاب و مه این دم وقت افسانه پریشان نیست
مستی افزون شدست و می‌ترسم کاین سخن را مجال جولان نیست
دست نه بر دهان من تا من آن نگویم چو گفت را آن نیست