دیوان شمس/مرا خواندی ز در تو خستی از بام

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۰ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (مرا خواندی ز در تو خستی از بام)
از مولوی
'


مرا خواندی ز در تو خستی از بام زهی بازی زهی بازی زهی دام از آن بازی که من می دانم و تو چه بازی‌ها تو پختستی و من خام تویی کز مکر و از افسوس و وعده چو خواهی سنگ و آهن را کنی رام مها با این همه خوشی تو چونی ز زحمت‌های ما وز جور ایام چه می پرسم تو خود چون خوش نباشی که در مجلس تو داری جام بر جام مرا در راه دی دشنام دادی چنین مستم ز شیرینی دشنام