صائب تبریزی (غزلیات)/دایم ستیزه با دل افگار می‌کنی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۳۰ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' صائب تبریزی (غزلیات) (دایم ستیزه با دل افگار می‌کنی)
از صائب تبریزی
'


دایم ستیزه با دل افگار می‌کنی با لشکر شکسته چه پیکار می‌کنی؟
ای وای اگر به گربه‌ی خونین برون دهم خونی که در دلم تو ستمکار می‌کنی
شرمنده نیستی که به این دستگاه حسن دل می‌بری ز مردم و انکار می‌کنی؟
یوسف به خانه روی ز بازار می‌کند هر گه ز خانه روی به بازار می‌کنی
چشم بدت مباد، که با چشم نیمخواب بر خلق ناز دولت بیدار می‌کنی
یک روز اگر کند ز تو آیینه رو نهان رحمی به حال تشنه‌ی دیدار می‌کنی
رنگ شکسته را به زبان احتیاج نیست صائب عبث چه درد خود اظهار می‌کنی؟