خاقانی (غزلیات)/عشق تو چون درآید شور از جهان برآید
نسخهٔ تاریخ ۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۶ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | خاقانی (غزلیات) (عشق تو چون درآید شور از جهان برآید) از خاقانی |
' |
عشق تو چون درآید شور از جهان برآید | دلها در آتش افتد دود از میان برآید | |
در آرزوی رویت بر آستان کویت | هر دم هزار فریاد از عاشقان برآید | |
تا تو سر اندر آری صد راز سر برآری | تا تو ببر درآئی صد دل ز جان برآید | |
خوی زمانه داری ممکن نشد که کس را | یک سود در زمانه بیصد زیان برآید | |
کارم بساز دانم بر تو سبک نشیند | جانم مسوز دانی بر من گران برآید | |
هر آه کز تو دارم آلودهی شکایت | از سینه گر برآید هم با روان برآید | |
خاقانی است و جانی از غم به لب رسیده | چون امر تو درآید هم در زمان برآید |