عطار (غزلیات)/باز آمدهای از آن جهانم من
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۵۶ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (باز آمدهای از آن جهانم من) از عطار |
' |
باز آمدهای از آن جهانم من | پیدا شدهای از آن نهانم من | |
کار من و حال من چه میپرسی | کین میدانم که می ندانم من | |
هرچند که در جهان نیم لیکن | سرگشتهتر از همه جهانم من | |
در هر نفسی هزار عالم را | از پس کنم و به یک مکانم من | |
هر دم که نهان طلب کنم خود را | چه سود که آن زمان عیانم من | |
وآن دم که عیان نشان خود خواهم | آن لحظه بدان که بینشانم من | |
وان دم که نهان خود عیان جویم | از هر دو گذشته آن زمانم من | |
من اینم و آنم و به هم هردو | فیالجمله نه اینم و نه آنم من | |
زان راز که سر جان عطار است | گفتن سخنی نمیتوانم من |