عطار (غزلیات)/تا دل من راه جانان بازیافت
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۹ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (تا دل من راه جانان بازیافت) از عطار |
' |
تا دل من راه جانان بازیافت | گوهری در پردهی جان بازیافت | |
دل که ره میجست در وادی عشق | خویش را گم کرد ره زان بازیافت | |
هر که از دشورای هستی برست | آنچه مقصود است آسان بازیافت | |
یک شبی درتاخت دل مست و خراب | راه آن زلف پریشان بازیافت | |
چون به تاریکی زلفش راه برد | زنده گشت و آب حیوان بازیافت | |
آفتاب هر دو عالم آشکار | زیر زلف دوست پنهان بازیافت | |
آنچه خلق از دامن آفاق جست | او نهان سر در گریبان بازیافت | |
میندانم تا ز جان برخورد نیز | آنکه روی و زلف جانان بازیافت | |
هر که زلفش دید کافر شد به حکم | وانکه درویش دید ایمان بازیافت | |
طالب درد است عطار این زمان | کز میان درد درمان بازیافت |