عطار (غزلیات)/آفتاب رخ تو پنهان نیست
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۶ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (آفتاب رخ تو پنهان نیست) از عطار |
' |
آفتاب رخ تو پنهان نیست | لیک هر دیده محرم آن نیست | |
هر که در عشق ذره ذره نشد | پیش خورشید پایکوبان نیست | |
ذره میشو هوای جانان را | که به جانان رسیدن آسان نیست | |
مرد جانان نهای مکن دعوی | زانکه نامرد مرد جانان نیست | |
شادی وصل تو کسی یابد | که درین وادیش غم جان نیست | |
تا که دردی نیایدت پیدا | هرچه دیگر کنی تو درمان نیست | |
سر درین راه باز و پا در نه | زانکه ره را امید پایان نیست | |
تن بزن چند گویی ای عطار | هر کسی مرد این بیابان نیست |