وحشی بافقی (غزلیات)/نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۱۶ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم)
از وحشی بافقی
'


نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
گر چه از دل می‌رود عشق به جان آمیخته با وجود این وداع صعب گریان نیستیم
گو جراحت کهنه شو ما از علاج آسوده‌ایم درد گو ما را بکش در فکر درمان نیستیم
آنچه مارا خوار می‌کرد آن محبت بود و رفت گو به چشم آن مبین مارا که ما آن نیستیم
ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم
یوسف دیگر به دست آریم وحشی قحط نیست ما مگر درمصر یعنی شهر کاشان نیستیم