وحشی بافقی (غزلیات)/غم هجوم آورده می‌دانم که زارم می‌کشد

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۵۱ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (غم هجوم آورده می‌دانم که زارم می‌کشد)
از وحشی بافقی
'


غم هجوم آورده می‌دانم که زارم می‌کشد وین غم دیگر که دور از روی یارم می‌کشد
می‌کشد صد بار هر ساعت من بد روز را من نمی‌دانم که روزی چند بارم می‌کشد
گریه کن بر حسرت و درد من ای ابر بهار کاینچنین فصلی غم آن گلعذارم می‌کشد
شب هلاکم می‌کند اندیشه‌ی غمهای روز روز فکر محنت شبهای تارم می‌کشد
گفته خواهد کشت وحشی را به صدبیداد زود دیر می‌آید مگر از انتظارم می‌کشد