انوری (مقطعات)/با آنکه چند سال بدیدم بتجربت

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۹ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (مقطعات) (با آنکه چند سال بدیدم بتجربت)
از انوری
'


با آنکه چند سال بدیدم بتجربت کز کل خواجگان جهان بوالحسن بهست
پنداشتم که بازوی احسان قوی‌ترست آنجا که بر کتف علم پیرهن بهست
یا همچو سرو نش در آزادگی کند آنرا که باغ و برکه و سرو و چمن بهست
یا همچو شمع نور به هرکس رساند آنک در پیش او نهاده به گوهر لگن بهست
مودود احمد عصمی عشوه‌ایم داد گفتم که او سر است و سر آخر ز تن بهست
راغب شدم به خدمت او تا شدم چنانک حال سگان بوالحسن از حال من بهست