خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای بناوک زده چشم تو یک اندازانرا

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۸ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خواجوی کرمانی (غزلیات) (ای بناوک زده چشم تو یک اندازانرا)
از خواجوی کرمانی
'


ای بناوک زده چشم تو یک اندازانرا کشته افعی تو در حلقه فسون سازانرا
جان ز دست تو ندانم به چه بازی ببرم پشه آن نیست که بازیچه دهد بازانرا
دل چو دادم بتو عقلم ز کجا خواهد ماند مال کی جمع شود خانه براندازانرا
عندلیبان سحر خوان چو در آواز آیند می بیارید و بخوانید خوش آوازانرا
پای کوپان چو در آیند بدست افشانی دست گیرند بیک جرعه سراندازانرا
زیردستان که ندارند بجز باد بدست هر نفس در قدم افتند سرافرازانرا
با تو خواجو چه شد ار زانکه نظر می‌بازد دیده نتوان که بدوزند نظر بازان را