دیوان شمس/ز آفتاب سعادت مرا شراباتست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۵۰ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ز آفتاب سعادت مرا شراباتست)
از مولوی
'


ز آفتاب سعادت مرا شراباتست که ذره‌های تنم حلقه خراباتست صلای چهره خورشید ما که فردوسست صلای سایه زلفین او که جناتست به آسمان و زمین لطف ایتیا فرمود که آسمان و زمین مست آن مراعاتست ز هست و نیست برون‌ست تختگاه ملک هزار ساله از آن سوی نفی و اثباتست هزار در ز صفا اندرون دل بازست شتاب کن که ز تأخیرها بس آفاتست حیات‌های حیات آفرین بود آن جا از آنک شاه حقایق نه شاه شهماتست ز نردبان درون هر نفس به معراجند پیاله‌های پر از خون نگر که آیاتست در آن هوا که خداوند شمس تبریزیست نه لاف چرخه چرخ‌ست و نی سماواتست