انوری (مقطعات)/ای ز قدر تو آسمان در گو

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۲۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (مقطعات) (ای ز قدر تو آسمان در گو)
از انوری
'


ای ز قدر تو آسمان در گو آفتاب از تو در خجالت ضو قدر و رای تو از ورای سپهر آفتابی و آسمانی نو دل و دست تو گاه فیض و سخا برده از ابر و آفتاب گرو بنده را صاحب استری دادست استری ماه نعل و گردون دو خلقت آسیاء کی دارد صفت آسیای او بشنو سنگ زیرین او همیشه روان گو در او آب و باد هیچ مرو ناو او از درون و او معکوس دلو او از برون و او در گو آسیابی چنین و باری نه بی‌شبانروز آسیابان رو انوری این همه مزیح ز چیست چند ازین ترهات شو هاشو خود به یک ره بگو که بی‌کارست آس دندانش ز آس کردن جو تا ترا جود صدر دولت و دین برهاند ز انتظار درو او تواند که کشت همت او هیچ بی‌ارتفاع نیست برو