انوری (مقطعات)/طوطی ای آنکه ز انصاف تو هر نیمشبی
' | انوری (مقطعات) (طوطی ای آنکه ز انصاف تو هر نیمشبی) از انوری |
' |
طوطی ای آنکه ز انصاف تو هر نیمشبی بلبل شکر به عیوق کشد زمزمه را ای شبان رمه آنکه تویی سایهی او نیک تیمار خور ای نیکشبان این رمه را گرگ را دمدمهی فتنه همی گوید خیز به غنیمت شمر این تیرهشب و این دمه را تن در آن خدعه مده زانکه یکی زن رمه نیست کش توان کبش فدا ساختن این دمدمه را همه با داغ خدایند چه خرد و چه بزرگ نیک هشدار که تا حشر ضمانی همه را