سعدی (غزلیات)/دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۲۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (غزلیات) (دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی)
از سعدی
'


دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی بازار خویش و آتش ما تیز می‌کنی گر خون دل خوری فرح افزای می‌خوری ور قصد جان کنی طرب انگیز می‌کنی بر تلخ عیشی من اگر خنده آیدت شاید که خنده شکرآمیز می‌کنی حیران دست و دشنه زیبات مانده‌ام کآهنگ خون من چه دلاویز می‌کنی سعدی گلت شکفت همانا که صبحدم فریاد بلبلان سحرخیز می‌کنی