سعدی (غزلیات)/وه که در عشق چنان می‌سوزم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۲۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (غزلیات) (وه که در عشق چنان می‌سوزم)
از سعدی
'


وه که در عشق چنان می‌سوزم که به یک شعله جهان می‌سوزم شمع وش پیش رخ شاهد یار دم به دم شعله زنان می‌سوزم سوختم گر چه نمی‌یارم گفت که من از عشق فلان می‌سوزم رحمتی کن که به سر می‌گردم شفقتی بر که به جان می‌سوزم با تو یاران همه در ناز و نعیم من گنه کارم از آن می‌سوزم سعدیا ناله مکن گر نکنم کس نداند که نهان می‌سوزم