سنایی غزنوی (غزلیات)/ای پیشه‌ی تو جفانمایی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۲۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (ای پیشه‌ی تو جفانمایی)
از سنایی غزنوی
'


ای پیشه‌ی تو جفانمایی در بند چه چیزی و کجایی باری یک شب خیال بفرست گر ز آنکه تو خود همی نیایی در باختن قمار با دوست دست اولین مکن دغایی بیگانگی ای نگار بگذار چون با تو فتادم آشنایی دانم که تو نه حریفی و من آخر نه که از برم جدایی تاریکی هجر چند بینم نادیده به وصل روشنایی ای حسن خوش تو کرده کاسد بازار روای پارسایی وی روی کش تو کرده فاسد اندیشه‌ی مردم ریایی بی جان بادا هرآنکه گوید دلداری را تو ناسزایی زین بیش مکن جفا و بیداد بر عاشق خویشتن: سنایی