سنایی غزنوی (غزلیات)/آنی که چو تو گردش ایام ندارد

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۱۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (آنی که چو تو گردش ایام ندارد)
از سنایی غزنوی
'


آنی که چو تو گردش ایام ندارد سلطان چو تو معشوق دلارام ندارد چون دانه‌ی یاقوت تو گل دانه ندارد چون دام بناگوش توبه دام ندارد بادی نبرد در همه آفاق که از ما سوی لب تو نامه و پیغام ندارد دادی ندهد عشق تو ما را که در آن داد بی داد تو افراخته صمصام ندارد من در نرسم در تو به صد حیله و افسون گویی قدم دولت من گام ندارد