ناصر خسرو (قصاید)/کسی پر خانه دشتی دید هرگز
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | ناصر خسرو (قصاید) (کسی پر خانه دشتی دید هرگز) از ناصر خسرو |
' |
کسی پر خانه دشتی دید هرگز نه دیوار و نه در بل پست و موجز؟ دو لشکر صفزده در خانههاشان پس هر لشکری یکی مجاهز وزیر و شاه و پیلان و سواران ستاده بر طرفها دو مبارز پیاده با سواران جمله بیجان وزیر و شاه بیفرمان و عاجز به زخم و بند و کشتن گشته مشغول نه آنجا گرد و خون و نه هزاهز نه از خانه برون رفت آنکه بگریخت نه خونی را دیت بایست هرگز