عبید زاکانی (غزلیات)/یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۶ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عبید زاکانی (غزلیات) (یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد)
از عبید زاکانی
'


یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد دل پر درد مرا نوبت درمان آمد این چه ماهیست که کاشانه‌ی ما روشن کرد وین چه شمعیست که بازم به شبستان آمد بخت باز آمد و طالع در دولت بگشاد مدعی رفت و مرا کار به سامان آمد می بیارید که ایام طرب روی نمود گل بریزید که آن سرو خرامان آمد از سر لطف ببخشود بر احوال عبید مگرش رحم بدین دیده‌ی گریان آمد