حزب رستاخیز ملی ایران
در روز ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی شاهنشاه آریامهر در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی با رسانههای همگانی در کاخ نیاوران بنیان یک حزب سیاسی یگانه را به آگاهی ملت ایران رساندند.[۱] شاهنشاه آریامهر همه ایرانیانی که به قانون اساسی مشروطه، نظام شاهنشاهی ایران و انقلاب شاه و ملت باور دارند را فراخواندند تا به حزب رستاخیز ملت ایران بپیوندند. امیرعباس هویدا نخست وزیر در کنار پست نخست وزیری خود به دبیرکلی حزب رستاخیز ملت ایران برگزیده شد.
امیرعباس هویدا در روز ۱۲ اردیبهشت ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی از حزبهای ایران نوین، مردم، ایرانیان و پان ایرانیستها خواست که هر یک دو نماینده برگزینند تا برای گزینش یک هیات موسس برای حزب رستاخیز ملت ایران همکاری نمایند. در هیات موسس افزون بر نمایندگان حزبهای چهارگانه از مردم و سازمانها، انجمنها و جامعههایی که تاکنون هموند هیچ حزبی نبودند فراخوانده شدند. از خویش کاریهای (وظایف) هیات موسس نوشتن مرامنامه، آماده سازی کنگره،فراهم ساختن جا برای حزب و امور اداری و سازمان آغازین اداری حزب میباشد. کنگره حزب رستاخیر ایران در اردیبهشت ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی در تهران برگزار شد.
با روزافزون شدن برنامههای اقتصادی و صنعتی شدن ایران نیاز به برقراری گونهای سامان اجتماعی و یگانگی سیاسی و ملی آشکار شد.
رستاخیز ملت ایران تشکیلات سیاسی یگانه ایران بود که با تایید ملت ایران پای گرفت. حزب رستاخیز ملت ایران همانندی به حزبهای دیگر کشورها نداشت بلکه در جهان سیاست یک نوآوری بود. حزب رستاخیز برای پذیراندن یک آرمان سیاسی و یا نظام عقیدتی بوجود نیامده بود. آرمان رستاخیز ملت ایران فراهم ساختن حکومت اقلیت بر اکثریت نبود. آرمان رستاخیز ملت ایران به حکومت رساندن یک گروه نبود بلکه رستاخیز ملت ایران برآن بود و میبایستی که با الهام از قانون اساسی ایران و فلسفه آزادمنش انقلاب شاه و ملت، زمینه برخورد سالم دیدگاهها و باورها و آرا و رشد و نمو شخصیتها و پرورش تواناییها و شایستگی را فراهم آورد. چم برپا ساختن جناحها جز این نبود میبایست زمینه درخشان شدن پسند و اندیشه و آرای گوناگون را فراهم سازد و جورواجوری باورهای سیاسی را که در قانونهای کشوری تضمین شده بود نگاهبانی و یگانگی ملی را برآورده نماید.
آرمان نهضت رستاخیز چنانکه شاهنشاه آریامهر خواسته بودند، بوجود آوردن یک روحیه نوین سیاسی و جنبش ملی، فرهنگی و معنوی بر اساس سنتهای ایرانی بود تا پیش نیازهای پایداری پیوسته جامعه را آماده و پی ریزی کند. نخستین موج انقلاب شاه و ملت پیروزیهای اقتصادی به همراه آرود که مزه شیرین رفاه و پخش دادگرانه درآمدها و دارایی را به همه گروههای اجتماعی ایران چشاند. این دگرگونی چنان شتابان انجام گرفت که ضدانقلاب چون اسلامیون و کمونیستها و توده ایها مجال رشد نیافتند. از سوی دیگر همین شتاب انقلابی سبب شد که انقلاب شاه و ملت فرهنگ واقعی خود را پدید نیاورد. بررسی دیگر انقلابها نیز نشان میدهد که آن بخش از کارهای انقلابی که با عمران و گسترش اقتصادی یک کشور پیوند دارد تندتر از دگرگونی منشهای انقلابی به انجام میرسد. شوربختانه روش اندیشیدن بسیاری از کسانی که بخشی از سیستم اداری بودند و مردم به جای آنکه از اندیشههای انقلابی بهره مند شود به شیوههای سنتی و روشهای یخ بسته کهنه دوران پیشین ماند.
موج دوم انقلاب یادگیری تازهای به مردم و جامعه میدهد و این دریافت نوین که بُعدهای بسیار گسترده دارد راه را برای آفرینش فرهنگ انقلابی و اجتماعی خواهد گشود.
بنمایهها
- ↑ [[مصاحبه رادیو تلویزیونی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر با رسانههای همگانی در بنیانگذاری حزب رستاخیز ملت ایران ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی]]
0406S12