خواجوی کرمانی (غزلیات)/ز باد نکهت دو تات میجوئیم
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (ز باد نکهت دو تات میجوئیم) از خواجوی کرمانی |
' |
ز باد نکهت دو تات میجوئیم ز باده ذوق لب جان فزات میجوئیم نسیم گلشن فردوس و آب چشمهی خضر بخاک پات که از خاک پات میجوئیم به جست و جوی تو عمری که نگذرد با دست گمان مبر که ز باد هوات میجوئیم جفا مجوی و میازار بیش ازین ما را بدین صفت که بزاری وفات میجوئیم اگر تو پیل برانی و اسب در تازی چگونه رخ ننهیمت چو مات میجوئیم خطا بود که نجوئی مراد خاطر ما چرا که ما نه ز راه خطات میجوئیم علاج درد مرا گفتمش خطی بنویس جواب داد که خواجو دوات میجوئیم