عطار (عذر آوردن مرغان)/کرد آن بازاریی آشفته کار

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۸ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (عذر آوردن مرغان) (کرد آن بازاریی آشفته کار)
از عطار
'


کرد آن بازاریی آشفته کار از سر عجبی سرایی زر نگار عاقبت چون شد سرای او تمام دعوتی آغاز کرد از بهر عام خواند خلقی را به صد ناز و طرب تا سرای او ببینند ای عجب روز دعوت ، مرد بی‌خود می‌دوید از قضا دیوانه‌ای او را بدید گفت خواهم این زمان کایم به تگ بر سرای تو ریم ای خام رگ لیک مشغولم، مرا معذور دار این بگفت و گفت زحمت دور دار