مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ خرداد ۱۳۲۳ نشست ۳۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
دوره چهاردهم قانونگذاری
جلسه ۳۵
شماره مسلسل - ۱۲۹۲
مذاکرات مجلس
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۱۸ خرداد ماه ۱۳۲۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بیانات آقای رئیس راجع بتعویق جلسه
۳- سئوال آقایان: نراقی و ایرج اسکندری از آقای وزیر پیشه و هنر و پاسخ ایشان
۴- سئوال آقایان: اردلان- نبوی و عماد تربتی از آقای وزیر کشاورزی و پاسخ ایشان
۵- تصویب نمایندگی آقای حشمتی
۶- شور گزارش کمیسیون قوانین دارائی راجع به کتیبههای استان قدس
۷- قرائت گزارش کمیسیون دادگستری راجع بطرح پیشنهادی اصلاح پاره از قوانین
۸- موقع و دستور جلسه آتیه- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر بریاست آقای آقا سید محمد صادق طباطبائی تشکیل گردید.
صورت مجلس روز پنجشنبه ۱۱ خردادماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند.
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- در صورت جلسه نظری نیست؟ آقای ذوالفقاری
ذوالفقاری- بنده را جزو دیر آمدگان نوشتهاند گویا اشتباه شدهاست دستور بفرمائید اصلاح شود
رئیس- اصلاح میشود مخالف دیگری نیست نسبت بصورت جلسه؟ (اظهار شد- خیر) صورت مجلس تصویب شد.
- بیانات آقای رئیس راجع به تعویق جلسه
۲- بیانات آقای رئیس راجع به تعویق جلسه
برای استحضار خاطر آقایان باید عرض کنم که تشکیل نشدن جلسه در این هفته بواسطه این بوده که لوایح و طرحها از کمیسیون برنگشته بود و چیزهای مهمی که کافی باشد برای جلسه در دستور نداشتیم آقایانیکه در دورههای سابق بودند میدانند که این نوع پیش آمدها در دورههای سابق هم بودهاست علت آن این است که با این تشکیلاتی که داریم قبل از وقت لوایح قانونی را حاضر نمیکند و بجریان نمیاندازد و بایستی لوایح در کمیسیون جریان خودش را طی کند و به مجلس بیاید وقتیکه دوره تقنینیه باز میشود مجلس بکارهای داخلیش میپردازد ومجلس که تشکیل میشود دولت را تشکیل میدهد و بعد مراجعه میکند بوازرتخانهها که به بینند چه احتیاجاتی دارند که کمیسیونهائی تشکیل دهند در این موقع طرحهای متعدد از طرف آقایان نمایندگان داده شده که در دورههای سابق کمتر بوده معذلک چون این لوایح اوایل کار بکمیسیونها نرسیده البته طول میکشد بعضی لوایح هست که بکمیسیون مبتکرات رفته و بعضیها به کمیسیون دادگستری رفته و این است که هنوز برنگشته و امیدواری است که برای جلسه یکشنبه اکثر آنها حاضر شود بنابراین تعویق جلسه برای این علت بودهاست و با این مقدمه بدیهی است که برای دو ماهه اول مجلس کمتر لوایح قانونی خواهیم داشت ولی البته همینقدر که شروع شد آنقدر کار خواهیم داشت که مجبور بجلسات فوق العاده متوالی میشویم و این منحصر بهمین یکی دو ماهه بودهاست چیز مهمی نیست و حالا هم یکعده از آقایان اجازه قبل از دستور خواستهاند چون وقت داریم مانعی ندارد میتوانند صحبت بکنند آقای طوسی چون مخالف هستند میتوانند حرف بزنند.
سئوال آقایان نراقی و ایرج اسکندری از آقای وزیر پیشه و هنر و پاسخ ایشان
سئوال آقایان نراقی و ایرج اسکندری از آقای وزیر پیشه و هنر و پاسخ ایشان
رئیس- آقای وزیر دارائی.
وزیر دارائی- بنده میخواستم استدعا کنم لایحه استرداد کتیبهها که از کمیسیون گذشته جزو دستور شود.
رئیس- جزو دستور است. آقایان وزرا حاضر شدهاند برای سئوالات آقایان نراقی و اسکندری. آقای نراقی سئوال خودتان را بفرمائید.
نراقی- بنده از آقای وزیر پیشه و هنر سئوالی کرده بودم نسبت به پیش آمدهای سوئی که در هنرسرای عالی شدهاست. محصلین در همه جا مورد احترام هستند و استادان و معلمین هم از رجال محترم کشور هستند که همه به آنها احترام میگذارند در وزارت فرهنگ دانشکدههای متعدد است دبیرستانها هست همه معلمین آنها مورد احترام هستند بهیچوجه مناقشه بین استادان و دانش جویان و دانش آموزان دیده نشدهاست ولی در یک مدرسه کوچکی که وزارت پیشه و هنر دارد دچار یک تشنجاتی است و این برای این است که واقعاً نه اولیای آن وزارتخانه بصیر هستند در امر مدرسه داری و نه متصدیانی را که انتخاب کردهاند مهارت داشتهاند اخیراً بواسطه اینکه یک نزاعی شدهاست بین مدیر مدرسه و رئیس شعبه برای اینکه رئیس شعبه را میخواستند یک آدم خاصی باشد بین خودشان کشمکش بودهاست و این کشمکش منتهی شدهاست به دخالت شاگردان و در نتیجه یک شعبه بزرگی که شعبه شیمی باشد دو ماه است که تعطیل شدهاست و قریب شصت نفر دانش جو را رها کردهاند توی کوچهها و یکعده را از امتحان امسال و یکعده را هم برای ابد محروم کردهاند خواستم به آقای وزیر پیشه و هنر تذکر بدهم که جنابعالی شخصاً مرد آزادهای هستید و سوابق خوبی دارید متوجه تان بکنم که با این سوء جریانی که در داخل وزاتخانه تان هست قناعت نکنید به آن گزارشاتی که اداره مربوطه میدهند و غالباً خودشان در این قضایا شریک هستند و علاقمند هستند که این سوء تفاهمات وجود داشته باشد خودتان شخصاً بمدرسه بروید تحقیق کنید و دخالت کنید هنرسرای عالی داعیه دارد برابر با دانشکده فنی است باید هم اینطور باشد اما بروید دقت کنید از حیث اخلاق و دانش هم همینطور است؟ از حیث اداره و تشکیلات رئیس آنجا را با رئیس دانشکده فنی نمیشود مقایسه کرد زیرا رئیس دانشکده فنی آقای میرزا غلامحسین خان رهنما است که یکی از بزرگترین شخصیتهای فرهنگی این مملکت است معاون دانشکده فنی آقای مهندس عبدالله ریاضی است که این اشخاص حتی لیاقت شاگردی او را هم ندارند حالا بروید تحقیق کنید که اینها هم از حیث دانش و اخلاق همینطوراست؟ از حیث اداره و تشکیلات رئیس آنجا را با رئیس دانشکده فنی نمیشود مقایسه کرد زیرا رئیس دانشکده فنی آقای میرزا غلامحسین خان رهنما است که یکی از بزرگترین شخصیتهای فرهنگی این مملکت است معاون دانشکده فنی آقای مهندس عبدالله ریاضی است که این اشخاص حتی لیاقت شاگردی او را هم ندارند حالا بروید تحقیق کنید که اینها هم از حیث دانش و اخلاق همینطور هستند وزارت پیشه و هنر مدرسه دار نیستند و بهمین جهت آقای مهندس فرویر هم پیشنهاد کرده بودند که همه آموزشگاهها منتقل شود بوزارت فرهنگ برای اینکه وزارت پیشه و هنر نمیتواند مدرسه اداره بکند و هر وزیری که روی کار بیاید میخواهد نور چشمیهای خودش را سر کار بگمارد در صورتی که مطابق قانون رئیس دانشکده یک شخصیت ثابتی است و کسی نمیتواند او را بردارد این است که بنده تقاضا میکنم که این قسمت را توجه بفرمائید و حقوق دانشجویان را محفوظ بدارید اینها همه از اهل طهران نیستند شما بروید یک مرتبه مدرسه قنبر علی خان طهران به بینید چند صد نفر دانشجو در آنجا تحصیل میکنند و خوراکشان نان جوی سیلو است اینها و اولیایشان منتظر هستند که وقتی که امتحاناتشان منقضی شد بروند اما وقتی که این نزاعها و کشمکشها بین مدرسه و وزارتخانه اتفاق بیفتد بچه هایشان سرگردان و توی کوچهها باید ویلان باشند
وزیر پیشه و هنر- در موقعی که بنده در مسافرت بودم یک اتفاقی در هنر سرای عالی رخ داده بود که باعث سئوال آقای نراقی شدهاست در مراجعت بنده گزارش از هنرسرا خواستم و تنها هم اکتفا به گزارش هنر سرا نکردم و اشخاص دیگری را هم مأمور این کار کردم بالاخره بطور خلاصه که نمیخواهم وارد جزئیات بشوم (برای اینکه برعلیه دانشجویان خواهد بود و مایل نیستم که بی جهت جوانانی را که از روی نادانی یک عملیاتی کردهاند از تحصیل باز بمانند) این بودهاست چون مطابق قانون و مقررات رؤسای شعب بایستی از استادان هنرسرا انتخاب شوند حالا شاید یک اختلاف نظری مابین رئیس شعبه سابق و استادان دیگر بوده و تصور کردهاند که این رأیها برخلاف میل آن شخص خواهد بود حالا چه تشویق یا تحریک یا اقدامی سبب شدهاست که دانشجویان وارد اطلاق رئیس مدرسه شدهاند و با حضور استادان و بطور عنف و برخلاف رویه صندوق را از آن جا بیرون بردهاند و اگر از این عملیات کاملاً جلوگیری نشود این رویه باعث خواهد شد که هیچ جا انتظام برقرار نشود (صحیح است) بنده در این باب نخواستم زیاد تحقیق بکنم ولی در عین حال از مسبب و محرک هم نمیتوانم بگذرم بنابراین یک کمیسیون مختلطی از استادان و رؤسای وزارت پیشه و هنر تشکیل شدهاست که بیک یک اظهارات دانشجویان برسد و کاملاً باین موضوع رسیدگی کند البته کسانی که وارد نبودهاند در آن روز و دخالتی در این کار نداشتهاند تصدیق کنند که ایرادی بهشان وارد نیست و کسانی که مسبب بودهاند و شرارت کردهاند البته باید از تحصیل هم محروم شوند.
رئیس- آقای اسکندری
ایرج اسکندری- قبل از این که بنده وارد اصل موضوع سئوال از آقای وزیر پیشه و هنر بشوم یک تذکرات نظامنامه دارم از لحاظ سئوال و آن این است که گمان میکنم این رویه که تا بحال در مجلس شورای ملی معمول بودهاست مطابق رویه هیچ کجای دنیا نیست و در نظامنامه ما هم اینطور تصریح نشدهاست مطابق ماده ۵۴ نظامنامه داخلی مجلس نمایندگان میتوانند در بدو و ختم مجلس از وزراء سئوال کنند و از موضوع سئوال هم باید قبلاً اطلاع بدهند و وزراء مسبوق باشند و آن روز وزیر باید جواب بدهد واگر اینطور نبود که عیناً شبیه استیضاح است فرق استیضاح با سئوال چیست؟ سئوال معنیش اینست که یک نمایندهای جزئاً از یک مطلبی اطلاع نداشته باشد که این صحیح است یا غلط است این را بصورت سئوال ممکن است در ابتدای مجلس یا آخر مجلس یعنی قبل از دستور یا بعد از دستور از وزراء بپرسد و اینکه گفته میشود که سئوال جزء دستور است اینطور نیست مطابق نظامنامه قبل از دستور قبل از دستور یا بعد از دستور است و مانعی ندارد که یک نماینده مطلبی را که درست نمیداند سئوال کند و وزیر مسئول هم اگر اطلاع دارد فی المجلس ممکن است جواب بدهد یا اگر نتوانست فی المجلس جواب بدهد میگوید فردا جواب خواهم داد و این مطلب بنظر بنده خیلی روشن است ولی متأسفانه رویه ایکه تاکنون در مجلس شورایملی معمول بودهاست سئوال را هم شبیه به استیضاح کردهاست در صورتی که این عمل صحیح نیست مثلاً بنده که یک سئوالی آنروز داشتم ممکن بود همان روز از آقای وزیر پیشه و هنر بپرسم و ایشان هم که تشریف داشتند ممکن بود بفرمایند صحیح است یا غلط است و مجبور نشویم که مدتی وقت مجلس در این موضوع تلف شود و اگر مطابق رویهای که فعلاً در مجلس هست سئوال را هم مثل استیضاح بدانند لازمه اش اینست که بعد از آنکه جواب سئوال را ایشان دادند اشخاص دیگر هم بتوانند وارد مذاکره شوند و آنوقت هم بعد رأی اعتماد بگیرند در صورتیکه اینطور نیست فقط شرط سئوال این است که قبلاً از موضوع وزیر را مسبوق کرده باشند ویک پرسشی بیشتر نیست بنابراین بنده خواستم قبلاً این موضوع را تذکر بدهم که من بعد مراعات شود و این یک چیز من درآوردی نیست در همه جای دنیا اینطور که عرض کردم معمول است بعد از این مقدمه میخواهم عرض کنم سئوالی که بنده از آقای وزیر پیشه و هنر میکنم (آیا) است که آیا این موضوع راست است یا دروغ است چون یک وقتی است که اظهار نظری که بنده میکنم اینطور است مدارکی من در دست دارم و میدانم که قضیه این جور است و میخواهم بدانم چرا این کار را کردهاند ولی قضیه که فعلاً سئوال میکنم در مقابل آیا واقع شد سئوال است که پرسش است و حالا میپرسم آیا راست است این شهرتی که داده شدهاست که یک شخصی که هویتش زیاد بر بنده معلوم نیست و آنچه که بنده شنیدهام مشغول داد و ستد است و از جوانی باین کار مشغول بودهاست اسم او رشیدیان است البته در اطراف شخصیت او وارد نمیشوم شنیدهام که این آدم نهصد هزار متر پارچه از وزارت پیشه و هنر حواله گرفتهاست (و این حواله بچه عنوان بودهاست نمیدانم)و آن حواله را بردهاست در کارخانه شاهی و کارخانه بهشهر و آن نهصد هزار متر پارچه را گرفتهاست این سئوال بندهاست از آقای وزیر پیشه و هنر و سئوال میکنم که اولاً این قضیه راست است یا دروغ و اگر این قضیه راست است مسئولش را معین کنید چون بنده اطلاع دارم که در زمان وزارت ایشان نبودهاست و باید معلوم کنید که کی مسئول این امر بودهاست چون در موقعی که مردم لخت و عریان هستند و در کوچهها دارند میمیرند و برای هر متر پارچه چند نفر میمیرند آنوقت نهصد هزار متر پارچه را بدهند بیک نفر آدم و او ببرد در بازار آزاد بچندین برابر قیمت بفروشد (فریور- دو تومان بخرد یازده تومان بفروشد) و پولش را بمصرف سیاسی یا غیرسیاسی برساند این موضوع باید کاملاً درش توجه بشود و تذکر میدهم که آقای وزیر پیشه و هنر جداً این موضوع را توضیح بدهند و مسئولیتش جداً باید تعقیب شوند و مجازات شوند این عرض بنده بود.
وزیر پیشه و هنر (آقای اردلان)- آقای اسکندری نماینده محترم در بدو سئوالشان راجع بموضوع سئوال از نظر نظامنامه داخلی فرمایشاتی فرمودند که جوابش با آقایان است و آن هم جوابش واضح است که سئوال یعنی پرسش و استیضاح معنیش (چرا) است یعنی وقتی یک چیزی را سئوال میکنند همان معنی پرسش است ولی وقتی میگویند چرا این کار شدهاست استیضاح است چون مطلب را هم خودشان فرمودند که پرسش است بنده لازم میدانم جواب عرض کنم قبل از وزارت بنده یعنی تا یکی دو ماه پیش وزارت پیشه و هنر خودش فروشنده اجناس بودهاست یعنی اجناسی که از کارخانههای وزارت پیشه و هنر بدست میآمدهاست خود وزارت پیشه و هنر میفروختهاست بعد با وزارت پیشه و هنر ترتیبی داده شدهاست که اجناس را باداره کل پخش بدهند و بوسیله اداره کل پخش بمردم فروخته شود و همین کار را هم تا بحال کردهایم متأسفانه باید بگوئیم که این کار درست انجام نشدهاست و درست تقسیم نشدهاست و وزارت پیشه و هنر خودش مداخلهای در فروش نمیکند (دکتر اعتبار- یعنی مسئولیت ندارد) مسئولیت در تهیه دارد و میدهد به آنجائی که مجلس شورای ملی گفتهاست توزیع بکند اگر مجلس شورای ملی نگفته بود که ما نمیدادیم بموجب اختیاراتی که برئیس کل دارائی مجلس شورای ملی دادهاست رئیس کل دارائی هم توزیع و فروش را باداره جیره بندی و اداره پخش واگذار کردهاست پس فعلا معمول این است که ما تهیه میکنیم و میدهیم بدست آنها و آنها هم بدست مردم میدهند ولی قبل از اینکه این قرار بین وزارت دارائی و وزارت پیشه و هنر داده شود خود وزارت پیشه و هنر فروشنده این اجناس بودهاست هنوز هم در بعضی قسمتها همینطور باقی است مثلا سیمان را خود کارخانه سیمان میفروشد (فریور- قماش هم فروختهاند) خیر حق نداشتهاند بفروشند اما این که فرمودند در موقعی که ما خودمان احتیاج داریم چرا یک چیزهائی فروخته شده این را باید عرض کنم که ما یک متفقینی داریم که همانطور که ما از آنها انتظار داریم که از طرف آنها یک مساعدتهائی نسبت بما بشود و کالاهائی که دارند بما بدهند رفع احتیاجات آنها هم در مواقع لازم جزء وظیفه ما است و این موضوع تنها مربوط برشیدیان نیست در موارد دیگری هم بمعرفی آنها بمعرفی کتبی آنها وزارت پیشه و هنر یک جنسهائی تحویل دادهاست و فروختهاست (فریور- مدرک هم دارید؟) نوشتهاند که فلان مقدار جنس لازم است و رشیدیان را نماینده خودشان معرفی کردهاند ارتش انگلیس معرفی کردهاست که آقای رشیدیان نماینده ما است برای خرید فلان مقدار پارچه وزیر پیشه و هنر هم همان پیشنهاد را آوردهاست به هیئت وزراء با موافقت هیئت وزراء آن پارچه را باو دادهاند تنها این مساعدت درباره ارتش انگلیس نیست در مورد ارتش شوروی هم بودهاست و البته آنها متفق ما هستند و کارخانجات ما که یک چیزهائی را تهیه میکنند وقتی که طرف احتیاج آنها باشد بآنها میدهند منتهی بنده در دنباله همین سئوال رشیدیان را خواستم و گفتم درست است که شما معرفی شدهاید ولی باید برای ما یک سندی بیاورید که این پارچهها را عیناً بآنها تحویل دادهاید بنابراین این قسمت اخیر که انجام شود دیگر اشکالی نخواهد داشت.
رئیس- آقای اسکندری توضیحی دارید؟
اسکندری- فرمایشات آقای وزیر پیشه و هنر در حقیقت دو قسمت بود یعنی ایشان بدواً تصدیق کردند که این قضیه صحیح است این را بنده خیلی خوشوقت هستم که تصدیق کردند این شایعه صحیح است و معلوم شد آنها مقداری قماش حواله کردهاند و این قماش که داده شده برای مصرف متفقین ما داده شده البته بنده خودم شخصاً جداً طرفدار این هستم که باید همکاری صمیمی بحد افراط و کمال با متفقین کرد باید بحدی همکاری کرد که اینطور معلوم شود که در این نبرد بزرگی که برای آزادی در دنیا سرگرفته ما هم واقعاً سهیم و شریک هستیم اما در عین حال باید دید که ما این چیزی را که میدهیم واقعاً بمصرف متفقین ما میرسد یا یک عدهای بنام متفقین از ما کلاه برداری میکنند و اگر آقای رشیدیان این جنس را بردهاست و در بازار آزاد فروختهاست این شخص مرتکب بزرگترین کلاه برداری شدهاست چرا؟ برای این که این عمل او روابط ما را با متفقین تیره میکند و سوء تفاهم ایجاد میشود فلانکس که میبینید رشیدیان باسم متفقین پارچه گرفته و در بازار آزاد به قیمت گزاف میفروشد تصور میکند و مردم تصور میکنند که اینطور است که مردم واقعاً باید از پارچه محروم باشند و دیگران استفاده کنند در صورتیکه اینطور نیست و اگر رشیدیان این عمل را باین اسم کرده باشد بزرگترین کلاه برداری است که در روابط ما با متفقین خودمان تأثیر دارد بنابراین باید این موضوع را در نظر گرفت و بنظر بهنده این توضیح تا این اندازه که تصدیق شدهاست کافی است و بنده مخصوصاً از آقای وزیر پیشه و هنر تقاضا میکنم که تعقیب کنند این موضوع را اولا وزیری که مسئول این کار بودهاست کیست و اگر این اجناس در بازار فروخته شده این شخص را باید خواست و این آدمی که این خیانت را کردهاست جداً تعقیب شود و باشد مجازات برسد برای این که بتمام شئونات اجتماعی ما و بروابط ما با متفقین ما لطمه میزند این عرایض بندهاست و دیگر عرضی ندارم
وزیر پیشه و هنر- بنده خوشحالم که فرمودند که باید بتمام معنی با متفقین کمک کرد و تنها حرف نباید باشد پارچه که چیزی نیست اگر افراد ما را هم خواستند باید کمک کرد و موافقت کرد انتظاراتی که ما از آنها داریم آنها هم در مقابل از ما انتظاراتی دارند که بتمام معنی باید انجام بدهیم الان ما در کارخانجات خودمان اسلحه میسازیم و بآنها میدهیم و باید هم این کار را بکنیم (فریور- کسی هم ایرادی ندارد) بنابراین موضوع اختلاف در یک جا است که میفرمایند که این اجناس در بازار فروخته شده و بمصرف متفقین نرسیدهاست و بنده حاضر هستم که این موضوع را بتمام معنی تعقیب کنم و هر کس اطلاع دارد که جائی از این پارچه هائی که بنام ارتش انگلیس خریده شدهاست فروخته شدهاست آن را نشان بدهد و بنده کاملاً حاضرم تعقیب کنم ودر تمام مراحل مرتکب را مورد مؤاخذه قرار میدهم.
- سئوال آقایان اردلان- نبوی و عماد تربتی از آقای وزیر کشاورزی و پاسخ آن
۴- سئوال آقایان اردلان- نبوی و عماد تربتی از آقای وزیر کشاورزی و پاسخ آن
رئیس- آقای اردلان سئوالی از آقای وزیر کشاورزی کردهاند بفرمائید.
اردلان- موضوع سئوال بنده از وزرات کشاورزی راجع به پنبه بود چند نفر از بازرگانان به بنده مراجعه کردهاند و راجع بانحصار پنبه شکایت کردهاند و چندی پیش هم بنده از کرمان یک کاغذی داشتم از آقای آگاه که یکی از تجار آنجا است و تقاضا کرده بود که بعرض مجلس شورای ملی برسانم که این انحصار پنبه بضرر مملکت است و خواهش کردهاست که این زنجیر اسارت را از گردن این مملکت بردارند خود بنده هم بطوریکه مطالعه کردم اینطور فهمیدم که انحصار پنبه کاملاً بضرر مملکت است و این انحصار موجب شدهاست که محصول پنبه این اندازه تنزل کردهاست از طرف دیگر بنده در گزارشی که بانک ملی ایران به مجمع عمومی داده بود دیدم که آنجا ذکر کرده بود که بانک ملی ایران تسهیلاتی قائل شدهاست که پنبه از مصر به مملکت ما وارد شود ما از یک طرف نسبت به محصول داخلی خودمان که باید جداً از آن حمایت کنیم و آن را چون جان شیرین دوست داشته باشیم یک تضییقاتی قائل میشویم از آن طرف نسبت به یک محصولات مشابهی تسهیلاتی در نظر میگیریم بطوریکه محصول پنبه خارج بیاید در بازار ایران و با جنس داخلی بتواند رقابت کند و حال آنکه اگر فرض بفرمائید ما شهر اصفهان را مرکز کارخانجات داخلی قرار بدهیم و مسافت بین مازندران تا اصفهان و مسافت مصر تا اصفهان را مقایسه کنیم میبینیم که مسافت مصر تا اصفهان ده برابر بیشتر از مسافت مازندران تا اصفهان است در صورتیکه یک حلقه لاستیک امروز چهار هزار تومان پنجهزار تومان قیمت دارد و اگر این تسهیلات در مورد پنبه خارجی بعمل نیاید و از طرف دیگر یک تضییقاتی در مورد پنبه ایران معمول نشود کاملاً پنبه ایران رواج پیدا خواهد کرد و بطوریکه آقای تجدد نمونه اش را آوردند در مازندران نخواهد پوسید و پنبه خارجی نمیتواد با پنبه ما رقابت کند بعقیده بنده اگر بانک ملی ایران میخواست اعتباری باز بکند خوب بود این اعتبار را برای تجار داخلی و برای محصول داخلی باز کند که پنبه را از دست اول از بزرگر بخرند و بعد به دولت و به کارخانجات بفروشند نه اینکه این تسهیلات موجب شود که پنبه مصر بیاید با پنبه ایران رقابت کند این است که بنده خواستم از آقای وزیر کشاورزی استدعا کنم که اولاً نظر خودشان را راجع بانحصار پنبه بفرمایند و بعد هم بفرمایند که این آماری را که بنده در روزنامه ایران دیدیم که در این سه ساله اخیر میزان محصول پنبه فوق العاده تنزل کردهاست آیا صحت دارد یا ندارد و آن را جواب بفرمایند.
وزیر کشاورزی- در این موضوع یک عده دیگر از آقایان نمایندگان هم سئوالاتی کردهاند (بعضی از نمایندگان- بلندتر- بفرمائید پشت تریبون) عرض کردم راجع به موضوع سئوال آقای اردلان آقایان نمایندگان محترم دیگر، آقای حسن نبوی، آقای امیر تیمور آقای عماد تربتی هم سئوال کردهاند بنده خیلی میل داشتم آقایان هم سئوالات خودشان را بکنند بنده هم یکجا جواب آقایانرا بدهم که وقت مجلس را زیاد نگرفته باشم (صحیح است)
رئیس- آقای نبوی.
نبوی- سئوال بنده هم راجع بود به موضوع پنبه خراسان و در تأیید فرمایشاتی که آقای اردلان فرمودند خواستم عرض کنم که طرز انحصار و رویهای که دولت در این چند ساله برابر انحصار پنبه اتخاذ کرده اسباب زحمت رعایا شده و موجب خواهد شد که محصول پنبه از بین برود
و مملکت از یک محصول و عایدی مهمی محروم و بی نصیب بماند. قبل از اینکه پنبه انحصار بشود محصول پنبه در سال متجاوز از سی هزار تن بود و فعلا هست باق بماند این مقدار محصولی هم که فعلا هست باقی نخواهد ماند (صحیح است) و اساساً کشت آن موقوف خواهد شد در سالهای قبل مقدار زیادی پنبه اضافه بر احتیاجات داخلی به خارج مملکت صادر میشد ولی حالا شنیده میشود مقداری هم پنبه از خارج وارد شدهاست. این وضع عمل انحصار موجب شد که علاوه برنکث عایدات و از بین رفتن یک محصول مهم مملکت زارعین هم لخت و عور ماندهاند زیرا قبلاً پوشش زارعین عبارت بود از کرباسی که خودشان تهیه میکردند و میپوشیدند ولی در این چند ساله در اثر سخت گیری مأمورین که بعنوان انحصار هر مقدار پنبه که در خانه زارعین بود میگرفتند حتی برای آنها چند من پنبه نماند که بتوانند با آن چند زرع کرباسی ببافند و بپوشند از طرفی در نتیجه سوء عمل دولت و بی انصافی صاحبان کارخانهها قیمت پارچه در بازار بقدری گران شدهاست که هر متر پارچه نخی را کمتر از ده تومان و دوازده تومان نمیتوان خرید با اینحال نه تنها کشاورزان بلکه اشخاص متوسط هم قادر به خرید نیستند و یقیقناً کشاورزان نخواهند توانست با این قیمتها برای خود لباسی تهیه کنند. اگر قائل شویم که مقصود از این انحصار برای این بودهاست که قیمت پارچه و نخ تثبیت شود این مقصود هم انجام نشد برای اینکه دولت پنبه را با یک قیمت کمی از زارعین میخرد و به قیمت معین بکارخانها میدهند ولی هیچ ترتیبی در کار نیست که کارخانهها محصول و پارچه خودشان را بچه قیمتی بفروشند و در فروش محصول خود آزاد هستند و هر مبلغی که دلشان بخواهد میفروشند که گاهی به صد برابر قیمت بلکه زیادتر بدست مصرف کننده میرسد و همین قضیه باعث شدهاست که هیچکس از کشاورزان حتی طبقه متوسط شهرنشین هم نمیتوانند بخرند. علاوه بر این معایبی که عرض کردم آقایان نمایندگان محترم خراسان میدانند که علوفه اغنام و احشام زارعین خراسان منحصراً پنبه دانهاست در زمستان در خراسان مثل مازندران علفی نیست که اغنام و احشام از آن تعلیف کنند و زارعین خراسان منحصراً باغنام و احشام خودشان پنبه دانه میدهند و در این چند ساله پنبه دانه هم فوق العاده گران شدهاست و به مصرف تهیه روغن و صابون میرسد و با این ترتیب کشاورزان نمیتوانند به اغنام و احشام خودشان پنبه دانه بدهند بهمین جهت تعداد زیادی اغنام و احشام آنها تلف شده و از بین رفتهاست و چون پنبه دانه بمصرف تهیه صابون و روغن میرسد و گران شدهاست متصدیان امر پنبه و مأمورین دولت که قرار بود مقداری پنبه دانه در مقابل پنبه تحویلی بزارعین بدهند از دادن آن خودداری کرده و بنفع خودشان در خارج هر خرواری صد و بیست تومان صد و سی تومان میفروختند و بطوریکه عرض کردم نبودن پنبه دانه موجب شد که در این چند ساله اغنام و احشام زیادی تلف شد و از بین رفت. از اینها گذشته بطوریکه بنده تحقیق کردم این انحصار متضمن نفع مالی هم برای دولت نیست فقط باعث یمشود که یکعدهای بنام ناظر، مدیر، متخصص و متبحر از این کار استفاده کنند و حقوق زیادی بگیرند و در این چند ساله چند نفر تاجر هم روی این کار میلیونر شدند و در عوض چندین هزار نفر زارع و کشاورز از هستی ساقط شده و لخت و عور ماندهاند. همانطور که در مقدمه عرایضم عرض کردم عقیده بنده این است که باید دولت این انحصار را از بین ببرد و باین وضعیت فجیع خاتمه بدهد این مقدمه سئوال بنده بود اما نسبت به موضوع سئوال: سال گذشته در خراسان دولت اجازه خرید و اجازه انحصار پنبه و توزیع پنبه را به تجارتخانه درودی داد بنده در این قسمت وارد نمیشوم که کار خوب بودهاست یا بد بودهاست و چه مقدماتی داشت و مبلغی هم بآن تجارتخانه پول دادهاست که پنبه را از زارعین بخرد و پول آنرا بزارعین بدهد آن تجارتخانه هم شروع بعمل کرد واز همه جای خراسان هم پنبه را زارعین آوردند وتسلیم کردند ولی در مقابل پول پنبه بآن زارعین داده نشد. (امینی- آقای نبوی بلندتر بفرمائید ما نمیشنویم) عرض کردم با این که زارعین پنبه را آوردند و تسلیم کردند تا امروز پول آنها داده نشده و آقایان مسبوقند که زارعین از طرق متعدد عایدی ندارند که اگر پول محصول آنها نرسید بتوانند از راه دیگری زندگی کنند یکنفر زارع که مقدار کمی پنبه تحویل دادهاست برای سی تومان، پنجاه تومان پول از ده بیست فرسخی باید چندین مرتبه بیاید به شهر و بآن تجارتخانه مراجعه کند و آن تجارتخانه هم میگوید دولت هنوز پول پنبه را ندادهاست که من بدهم در نیشابور تنها در حدود یک میلیون تومان، نهصد هزار تومان پول پنبه طلبکار هستند و تمام ثروت نیشابور را میشود گفت همین است و این پول باید در بازار بچرخد و از این راه کسب و زراعت آنها براه بیفتد همینطور در سبزوار و تربت که همه روزه تلگرافاتی در این باب از آنها میرسد و فعلا از آقای وزیر کشاورزی استدعا میکنم که بفرمایند علت چیست که پول این پنبهها را ندادهاند و آیا بنا است داده شود و بچه طرزی بآنها خواهند پرداخت که مطلب معلوم شود (اردلان- به مصر حواله شده)
رئیس- آقای عماد تربتی.
عماد تربتی- اصول موضوع راجع به پنبه را آقایان بعرض مجلس شورای ملی رساندند و آقایان وزراء هم استماع فرمودند سئوال بنده در این زمینه بود که چرا با اینکه مدتها است از موقع تحویل پنبه میگذرد و کشاورزان پنبه را تحویل دادهاند تاکنون پول بآنها داده نشدهاست بنده خواستم در این مورد یک تذکراتی بدهم که همانطور که دولت ما به بسیاری از مشکلات توجه نمیکند بامور اقتصادی کشور مطلقا توجهی نمیشود علاوه بر آنکه توجهی نمیشود اقداماتی هم میشود که بکلی اوضاع اقتصادی ما بهم میخورد و صادرات ما از بین خواهد رفت در صورتیکه باید به محصولات داخلی توجه بیشتری بشود بزارعین باید مساعده داده شود و همه گونه باید مساعدتهای مادی و معنوی بعمل آید که بتوانند در آتیه کشت بیشتری بکنند که علاوه بر آنکه مصرف داخلی تأمین شود بقدری پنبه بعمل آوریم که به صادرات ما هم کمک کند با این ترتیب مساعده که بزارعین ندادهاند سهل است الآن نه ماه از موقع تحویل پنبه میگذرد و تا بحال پول پنبه آنها را ندادهاند فقط امروز آقای وزیر دارائی به بنده فرمودند که یک ترتیبی برای این کار داده شدهاست و حواله بخزانه داری دادهاند تمام مشکلاتی که در امور اقتصادی و امر انحصار هست در پنبه هم هست مخصوصاً که در پنبه یک مشکل دیگری هم هست و آن این است که دولت در اینجا یک وظیفه حق العمل کاری را انجام میدهد در تمام دنیا این اشخاصی که وارد این عمل هستند یک حساب مخصوصی در این کار دارند و بهیچوجه در کارهای دیگر مداخله نمیکنند ولی دولت در اینجا متأسفانه معامله عوض و تعویض میکند یعنی پول را باید بگیرند و پنبه را تحویل بدهند ولی پول را هم میگیرد بسا هم هست که پنبه را تحویل ندادهاست به صاحبان کارخانه و همینطور به صاحبان پنبه هم پول نمیدهند و برای یک مبلغ مختصری زارعین چندین مرتبه باید دولت و اداره مراجعه کنند بعلاوه از یکطرف اداره تثبیت قیمتها است همانطور که آقای نبوی تذکر دادند این اداره تثبیت قیمت بکلی ملحوظ شدهاست پنبه را از زارعین هر تنی بهفت هزار ریال تا ده هزار ریال میگیرند و میدهند به صاحبان کارخانه ولی این صاحبان کارخانه حاضر نیستند که این پنبهها را هر بقچه ۵ کیلو نخ را به یکهزار ریال هم در بازار آزاد بفروشند اگر چنانچه یک زارعی برای مصرف داخلی خودش از فراوردههای خودش برای مصرف خودش و بافتن کرباس یک مقداری پنبه جمع آوری کرده باشد البته مطابق قانون متمم بودجه خواهند گفت که علاوه بر مصرف خود کالای انحصاری را جمع کردهاست و محتکر محسوب میشود ولی اگر یک صاحب کارخانه اگر هزاران بقچه نخ را در کارخانه نگاهدارد که بقیمت ده برابر بفروش برساند دولت باین قسمت ابداً توجهی ندارد و مطلقا توجهی ندارد و مطلقاً تفتیش بعمل نمیآید برای اینکه دولتهای ما عمداً ضعیف کش هستند و اینها بوسیله پارتی هائی که مخصوصاً دارند مانع هستند رسیدگی دقیقی در کار آنها بشود. همین پنبهای که در حدود تنی یکهزار تومان خریده میشود از تنی ۲۰ هزار تومان تا ۱۵ هزار تومان بفروش میرود یعنی اگر پارچه شد تنی ۴۰ هزار تومان و اگر جوراب شد تنی ۵۰ هزار تومان بفروش میرود این چرا اینطور است که همیشه پنبه زارعین را بگیرند با یک نرخ ثابت و ارزان و پول ندهند و مساعده هم ندهند و تقدیم کنند بصاحبان کارخانه این مثل همان است که ملانصر الدین زری پیدا کرد و برد پیش خلیفه هرون الرشید و باو گفتند که چرا بخلیفه دادی؟ گفت که خدا دانستهاست که تمام زرها را نصیب خلیفه کردهاست من هم میروم و باو میدهم. حالا کار ما هم همینطور است واقعاً معامله دولتها هم مثل عمل ملانصرالدین شدهاست میگویند که خدا خواستهاست که به صاحبان کارخانهها بدهد و ما هم باید این کار را بکنیم و از زارعین با یک ترتیبی با یک قیمت نازلی بگیریم و بصاحبان کارخانجات و سرمایه داران بدهیم و آنها هم آزاد باشند بهر قیمتی که بخواهند بفروشند و یا اینکه اگر دولت بخواهد دخالت در این کار بکند عوض اینکه یک طرف را که واجب الرعایهاست محدود بکند هر دو طرف را محدود میکند در موقعی که از طرف دولت اعلان شد که پنبه هر تنی به ۴۵ هزار ریال فروش برود فوراً معروف است که مسترلمب به اصفهان مسافرتی فرمودند و در مراجعت خودشان این طور صلاح دانستند و البته معلوم نیست از روی چه مصلحتی بود که عوض ۴۵ هزار ریال به ۳۵ هزار ریال پنبه فروش برود و در عوض نتیجه این شد که در اثر تنزل قیمتی که آقای لمب داده بود بکلی کشت پنبه هم تنزل کرد برای اینکه دولت هم بهیچوجه توجه نداشت. قسمت دیگری را که بنده خواستم تذکر بدهم این است که دولت حق العمل کار است نباید در کار مردم مداخله بکند و فعلاً این پولی که درحدود ۱۰ میلیون تومان در وزارت کشاورزی محفوظ است باید این پول برسد و صاحبان کارخانجات را هم محدود بکنند. چنانچه دولت بخواهد این انحصار پنبه را لغو بکند یک مشکلاتی در کار هست که آنها را هم بجای خود عرض خواهم کرد. از جمله مشکلات این است که کارخانهای پنبه پاک کنی و شرکتهای جین خراسان کلیه یک شرکت شدهاند و این البته تولید زحمت خواهد کرد و باید متوجه این قسمت بود و برای پاک کردن پنبه این اشکال رفع شود. بهر حال درصورتی که پول بزارعین برسد ولو بعد از ۹ ماه رسیدهاست اگر نمیدادند چه میکردیم خلاصه اگر چنانچه نرسیده باشد استدعا میکنم که توجه بفرمائید پول بزارعین برسد و زارعین بیش از این دچار فقر و بیچارگی نشوند.
وزیر کشاورزی- بطوریکه آقایان ملاحظه فرمودند طرز سئوالها هم یک طرز خاصی است بطوریکه قبلاً یکربع پیش تشریح شد آنطور نشد که بنده هم مختصر عرضی بکنم هر یک از آقایان طوری وارد امر شدهاند که حالا بنده مجبورم بطور اختصار موضوع پنبه خراسان را عرض کنم. در موضوع پنبه خراسان چنانچه اطلاع دارید یک قراردادی با آقای درودی بسته شد آن قرارداد مورد تصدیق آقای رئیس کل دارائی واقع نگردید در عین اینکه آقای درودی در خراسان مشغول جمع آوری و حاضر برای تحویل بودند متأسفانه وزارت کشاورزی نمیتوانست بایشان پولی بدهد و در دسترس ایشان پولی بگذارد زیرا آقای رئیس کل دارائی طبق اختیاراتی که داشت نوشته بود که پول ندهند. بالاخره مذاکرات طولانی شد و جناب آقای نخست وزیر هم درچندین جلسه حضور داشتند در وزارت دارائی هم یک جلسه با حضور آقای وزیر دارائی مذاکرات زیاد شد بالاخره این قضیه در قرارداد را کان لم یکن حساب کردند و فقط جمع آوری محصول سال پیش را وزارت دارائی قبول کرد و وجه آنرا هم امروز وزارت کشاورزی بالتمام بآقای علی درودی پرداخت کرده و یقین دارم بزودی باشخاصی که مقروض هستند قرض خودشان را ادا خواهند کرد و ما فقط از ایشان تحویل پنبه
را که ایشان جمع آوری و عدل بندی کردهاند از ایشان تحویل خواهیم گرفت و امروز در حدود دو میلیون و هشتصد هزار تومان بحساب ایشان چک کشیده شدهاست اینموضوع پنبه خراسان بود و یک نکته دیگر اینست که تصدیق بفرمائید که وزارتخانهها در این جور مواقع پولی دستشان بستهاست و از خودشان اختیار ندارند و گناهی نخواهند داشت اما در موضوع مزایای انحصار پنبه که آیا خوب است برقرار باشد یا باید لغوش بکنیم این را خواستم عرض کنم که این هم مانند تمام سایر انحصارها است که اگر خوب عمل کنیم بنفع ملت و دولت است ولی اگر بد عمل شود بضرر ملت و دولت است. موجباتی که این انحصار پنبه را برقرار کرد چند چیز بود یکی اینکه مخصوصاً خواستند جلوی واردات پنبه را بگیرند و یکی اینکه خواستند کشاورزان را تشویق کنند یعنی خواستند که بکارخانجات پنبه داخلی بدهند و یکی هم این بود که خواستند جنس پنبه ما که خوب نبود بهبودی ببخشند (اردلان- حالا بدتر از بین میرود) این نظریهای بود که اقدام هم شد (اردلان- ولی نتیجهای ندارد) نه خیر تا دو سال پیش بیک نتیجه کافی رسیدند باین معنی که ما توانستیم یعنی دولت توانست در دو سال پیش در حدود ۳۲ هزار تن پنبه جمع آوری کند و از ۱۵ یا ۱۴ هزار تن بآنجا رسیده بود و تمام کشاورزان هم راضی بودند.
اردلان- احصائیه دارید بفرمائید.
وزیر کشاورزی- بلی الآن خدمتتان عرض میکنم در سال ۱۸ و ۱۹ جمع آوری پنبه به ۳۳۱۷۶ تن رسیده بود و حال اینکه امسال متأسفانه از ۱۰۵۰۰ تن تجاوز نخواهد کرد و این سوء اداره را نسبت ندهید باصل قضیه. حالا چه جور پیش آمدهاست بنده نمیخواهم وارد اصل قضیه بشوم و آقایان خودتان اطلاع دارید و این را میدانید که اداره پنبه و وزارت کشاورزی خیلی در این قسمت مقصر نیست: اما راجع بباقی بودن یا لغو این انحصار مدتی است این موضوع در هیئت دولت مطرح است ولی متأسفانه بواسطه کارهای دیگری هم که داشتیم نتوانستیم یک تصمیم قطعی در این موضوع اتخاذ کنیم. آقای رئیس کل دارائی که هفته پیش در دفتر بنده بودند یک تقاضائی داشتند که مانند سایر انحصارها این انحصار پنبه را بوزارت دارائی واگذار کنید. در این موضوع بنده هنوز موافقت نکردم برای اینکه شکایاتی که راجع بسایر انحصارات است در داخل و خارج میشنوم این است یک مطالعات بیشتری خواهم کرد در اینکه انحصار پنبه را لغو کنیم یا داشته باشیم در دست وزارت کشاورزی باشد یا بدهیم بوزارت دارائی این یک موضوعی است که بنده امروز نمیتوانم جواب را بطور قطع عرض کنم و موکول میشود به آتیه نزدیک.
فرمند- آقا لغوش کنید راحت بشوید.
رئیس- آقای اردلان.
اردلان- عرض کنم فرمایشاتی که ایشان فرمودند بیشتر مؤید همین قسمت بود که انحصار پنبه بضرر مملکت است ما مشاهده کردیم که آن سال اول که پنبه را انحصار کردند و این تضییقات نسبت بزارعین اجراء شد محصول پنبه ایران ۳۳ هزار تن بود ولی این همانطور که آقای وزیر فرمودند امروز ۱۰ هزار تن شدهاست یعنی بثلث رسیده و این البته نتیجه انحصار است (یکی از نمایندگان- اول هم انحصار بودهاست) ولی هنوز رعایا مزه انحصار را نچشیده بودند آقای وزیر کشاورزی فرمودند که منظور دولت از انحصار پنبه جلوگیری از ورود پنبه خارجی بایران بودهاست عجب جلوگیری شدهاست نتیجه معکوسی بخشیدهاست که با چشم خودمان دیدهایم که بانک ملی ایران میگوید که من اعتبار اسنادی باز کردهام که پنبه را از خارجه وارد کنند (سیف پور- وارد شدهاست) بلی وارد شدهاست مسافت مصر تا اینجا ده برابر مسافت مازندران است تا اصفهان ولی با وجود این محصول خارجه با محصول داخله ما رقابت میکند و این برای همین است که اینها این بلا را بسر مردم بیچاره آوردهاند و آقای وزیر کشاورزی در ضمن مذاکرات خودشان (بطور استعاره) فرمودند که این گناه دیگری است ولی آقا بنده عرض میکنم که این گناه دیگری است ولی آقا بنده عرض میکنم که ما بغیر از دولت کسی را نمیشناسیم اگر بانک ملی هم اعتبار باز کند باید اعتراض بکنید و باید بگوئید که اگر تو پول داری باید بدرودی بدهی وار هم بزارع و برزگر بدهد و تا امروز معطل نشوند که ۲۶۰۰۰۰۰ تومان پول بگیرند و این اعتبارات اسنادی را در داخله ایران باز بکنند نه اینکه در مصر بنابراین بنده از آقایان نمایندگان استدعا میکنم حالا که قضیه روشن شد برای ما در جلسه آتیه یک طرحی تهیه کنیم بقید دو فوریت و خودمان را از شر این انحصار راحت کنیم (صحیح است)
رئیس- آقای فرمانفرمائیان هم سئوالاتی از وزارت راه کردهاند.
جمعی از نمایندگان- دستور- دستور
رئیس- در دستور هم چیز مختصری است. آقای وزیر کشاورزی توضیحی دارند بفرمایند.
وزیر کشاورزی- توضیح بنده این است که اولاً این که عرض کردم پنبه به ۳۳ هزار تن رسید این سال چهارم انحصار بود که همه جور مساعدت میشد و در حدود سه میلیون و نیم تومان در سال بآنها پیش قسط داده میشد و از حیث بذر هم به آنها کمک میشد و الیافی که پنبههای ما امروز دارند با آن چیزی که قبل از انحصار داشتند متخصصین میتوانند تشخیص بدهند که کاملاً فرق کردهاست وبنده مخصوصاً عرض میکنم که در موقع انحصار بود که ما مقداری پنبه به شوروی و آلمان و ژاپن صادر کردیم و این در نتیجه عمل انحصار بود که این موقفیتها حاصل شده بود و این را باید عرض کنم که اگر از دو سال پیش از این که نسبت به پنبه متصدیان مستقیم و غیر مستقیم عملی انجام ندادهاند این گناه آنها نیست زیرا مشکلات را خود آقایان میدانند وقتی که پول در دسترس نبود ما نمیتوانستیم پول برسانیم بکشاورزان ولی راجع به تخم پنبه امسال در مازندران یک مقداری از این تخم پنبهها فاسد شد برای اینکه وسیله حمل و نقل در دست نبود و ما نتوانستیم بموقع خود آن قراردادی را که باید با وزارت پیشه و هنر برقرار کنیم و تخم پنبه را برای روغن کشی تسلیم کنیم و یک گرفتاری برای تعیین قیمت او بود که از حدود اختیارات ما خارج بود لهذا مدتی طول کشید و در نتیجه آنچه که گزارش داده شده به بنده در حدود ۴۴ درصد تخم پنبهها فاسد شدهاست ولی مطابق قراردادی که با کارخانجات چیت سازی بسته شد ۲۵ درصد این را کان لم یکن گرفتند. بالاخره ۱۱ درصد بضرر وزارت کشاورزی و بضرر تخم پنبه تمام شد که روغن آن کمتر خواهد بود. اما باید در نظر بگیرید عدم وجود وسایل حمل و نقل و نداشتن واگون و اتومبیل و لاستیک و تمام اینها (بعضی از نمایندگان- پس از حمل از کرمان و بوشهر و سایر جاها بچه وسیلهای بود؟)…
توضیحاتیکه بنده عرض میکنم یکی عمل دولت است و یکی عمل تجار است که خصوصی است و وزارت کشاورزی نمیتواند در کارهای خصوصی آنها دخالت کند در هر صورت استفاده شخصی میکنند (اردلان- درباربری؟) در باربری هم یک عملیات شخصی ممکن است بکنند و منافع ببرند و انحصارها کلیتاً در صورت خوب عمل کردن به نفع دولت و کشاورزان خواهد بود.
- تصویب نمایندگی آقای حشمتی
]۵- تصویب نمایندگی آقای حشمتی[
بعضی از نمایندگان- دستور- دستور
نقابت- اجازه بفرمائید یک طرحی است از کمیسیون دادگستری باید قرائت شود و دیگر راجع بطلاهای آستان قدس رضوی است.
رئیس- بله در دستور آنها را داریم و همچنین راپرت شعبه هم راجع بانتخابات کمره و محلات است که قرائت میشود:
مجلس شورای ملی
انتخابات کمره و محلات نظر بسوء جریانی که در انتخابات انجمن اولیه بود مدتی دچار وقفه گردیده. در نتیجه شکایات متعدد اهالی آقایان اشتری و ملک الکلامی و سرهنگ آشوری بمجلس اعزام میشوند. آقایان نامبرده انجمن را غیر قانونی تشخیص داده و پس از انحلال آن انجمن دیگری انتخاب میشود و انجمن جدید در تاریخ ۲۳/۲/۱۷ شروع به توزیع تعرفه و اخذ رأی مینماید در نتیجه آقای حشمتی باکثریت ۹۹۱۸ از ۱۰۱۰۰ رأی حائز اکثریت میشوند و شعبه ۳ باتفاق آراء صحت انتخاب آقای حشمتی را تصویب و گزارش آنرا تقدیم میدارد.
بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید
رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) رأی گرفته میشود به نمایندگی آقای حشمتی آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
- شور گزارش کمیسیون قوانین دارائی راجع به کتیبههای آستان قدس
۶- شور گزارش کمیسیون قوانین دارائی راجع به کتیبههای آستان قدس
رئیس- گزارش کمیسیون قوانین دارائی راجع به کتیبههای آستان قدس قرائت میشود:
گزارش از کمیسیون قوانین دارائی بمجلس شورای ملی
کمیسیون قوانین دارائی لایحه شماره ۴۶۳۱ دولت راجع باسترداد کتیبههای آستان قدس رضوی را با حضور آقای وزیر دارائی مطرح نموده با عین ماده واحده پیشنهادی دولت موافقت حاصل شده اینک گزارش آن بعرض مجلس شورای ملی میرسد:
ماده واحده- مجلس شورای ملی بهیئت نظارت اندوخته اسکناس اجازه میدهد کتیبههای خط علیرضا عباسی متعلق بآستان قدس رضوی را که جزء پشتوانه اسکناس منظور شده در قبال دریافت معادل آن طلا بآستانه رضوی منتقل نماید.
رئیس- آقای مخبر فرهمند
مخبر فرهمند- اولاً موضوعی که مورد توجه بعضی آقایان هست و یک عده هم در ورقه موافق مخالف اجازه خواستهاند که مذاکراتی بکنند اگر آقایان اجازه میدهند که وارد مذاکره بشوم و الا باشد برای جلسه دیگر(بعضی از نمایندگان بفرمائید) بنده با این لایحه که تقدیم مجلس شدهاست مخالفتی ندارم و کاملاً هم موافقم فقط مخالفت بنده در اصل عملی است که واقع شده اشخاصی که میآیند یک نذوراتی یا یک املاکی با یک اشیائی را وقف میکنند باین نیت است که عین آن نذر یا وقف محفوظ بماند(صحیح است) والا اگر نیت این باشد که بنده یک شیئی طلائی یا یک قندیلی یا کتیبه را با یک قیمت گزافی بیاورم و در یک مکان مقدسی نصب کنم بعد بیایند آن را تبدیل به پشتوانه یا خرید ملک بکنند این جایز نیست و برخلاف نیت واقف و قانون است (صحیح است) حالا خوشبختانه یک قسمتی از آن چه را از آستانه آوردهاند و تحویل بانک دادهاند و گویا مقدار آن طلا کلیتاً پنجاه و چند من بودهاست آن قسمت کتیبه را هیئت نظارت محفوظ داشتهاست از نقطه نظر حفظ آثار صنعتی آن در هر صورت آن قسمت محفوظ ماندهاست و همانطور که آقای فیروزآبادی در دو جلسه قبل اظهار فرمودند و همچنین آقای نراقی هم اظهار فرمودند بعد از اینکه اعلیحضرت همایونی تشریف بردند ببانک و این قسمت را بنظرشان رساندند تأکید فرمودهاند که اعاده شود به محل خودش و نصب شود و قیمت آن را هم خودشان مرحمت فرمایند یا شخصاً میپردازند از بابت حق التولیه در هر حال ایشان قبول فرمودهاند که این قیمت را ببانک مرحمت فرمایند و این کتیبهها را بگیرند و در جای خودش نصب کنند ولی چیزی که هست بقیه این طلاها را آنطوری که بنده شنیدهام قرار بودهاست که بعد از اینکه آن ضریح و صندوق را بهم زدند قرار شد یک ضریح شیر و شکری یعنی از طلا و نقره تهیه و نصب شود مقدار نقره که در خود آستانه موجود است و طلاهایش هم همان است که این جا بصورت شمش در آوردهاند. حالا البته بانک که اینها را گرفتهاست پول دادهاست و بایستی پولش را بگیرد و آن مقدار طلا را تحویل آستانه بدهد. بنده عقیدهام این است و شاید همه انتظار دارند که اعلیحضرت همایونی از نقطه نظر این که تولیت آستانه قدس با شخص پادشاه است ایشان بقیه طلا آلاتی که گرفته شدهاست و تحویل بانک شدهاست آنها را هم از جیب فتوت خودشان یا از حق التولیه آنها را هم خریداری و به آستانه تحویل نمایند که همان نظر اجراء شود. البته تصدیق میفرمائید که این نذوراتی که به مشاهد مقدسه داده میشود مخصوصاً حضرت رضا متعلق به ایرانی و ایران تنها نیست از همه جا و از تمام ممالک اسلامی میآورند و آن جا تقدیم میکنند به این نیت که در آنجا محفوظ بماند و باعتماد این میآورند که آنجا حفظ بشود. اگر ما یک احصائیه در نظر بگیریم از چند سال قبل باینطرف که این عمل شدهاست و نسبت بسالهای قبل احصاء
کنیم خواهیم دید که این عمل از نقطه نظر اینکه خلاف نیت واقف بودهاست صدی شصت یا صدی هفتاد تنزل کردهاست یعنی دیگر مردم اعتماد نمیکنند. بهرحال یک موضوع دیگری را که بنده خواستم عرض کنم این است ه وزارت فرهنگ که اوقاف هم جزء او است و در قانون هم که بنده مراجعه کردم حتی نظارت در مشاهده مقدسه را هم دارد متأسفانه ایشان حضور ندارند بنده میخواهم سئوال کنم ببینم آیا بودجه و درآمد و هزینه آستانه و نقل و انتقالاتی که شده و خرید و فروشهائی که بعمل آمدهاست آیا وزارت فرهنگ اطلاعی دارد یا نه؟
بعضی از نمایندگان- خیر وزارت فرهنگ حق دخالت در موقوفاتی که تولیت آن با سلطان عصر است ندارد.
مخبر فرهمند- … اجازه بفرمائید بنده که منکر تولیت نشدم بنده عرض میکنم در قانون مراجعه کردم حق نظارت دارد (بعضی از نمایندگان- ندارد) خوب اگر هم ندارد باید داشته باشد. بنده میخواهم سئوالی بکنم از کی سئوال بکنم که آقا شما این عملی را که کردهاید وزیر مسئول کیست واگر ندارد باید داشته باشد باید بودجه آنجا هر سال بطور رساله منتشر شود و تمام اشخاصی که ذی نفع علاقه مند هستند بدانند حتی مسلمین دنیا که ذی علاقه هستند اطلاع پیدا کنند بنده نظرم این بود که این قسمت بایستی محرز و مسلم باشد که یک نظارت بیشتری در عمل آستانه بشود و مردم باید آگاه بشوند و اگر میفرمائید وزارت فرهنگ حق ندارد و مجلس هم حق ندارد بنده هم عرض ندارم
رئیس- آقای نقابت پیشنهاد میکنند لایحه بجلسه دیگر موکول شود. این را هم عرض میکنم برای اینکه در جلسه آتیه تسریع شود بکار این لایحه آقای نراقی که سمت نمایندگی بانک ملی را دارند فرمودند که روز یکشنبه که اعلیحضرت تشریف آوردند به بانک فرمودند که معادل طلای کتیبهها طلا بخرند و بعد این کتیبهها را تعمیر کنند و آن کتیبهها را یکی دو هفته بگذارند در نظر اشخاصی که میخواهند این کتیبهها را ملاحظه کنند اگر اینطور باشد ممکن است البته در نظریات آقایان موافق و مخالف یک تغییراتی حاصل میشود و در جلسه آتیه زودتر تصویب شود.
بهبهانی- یک خبری از کمیسیون دادگستری رسیدهاست آنرا بخوانید.
رئیس- اجازه بفرمائید این قسمت تکلیفش معلوم شود (مخالفی نیست) پس میماند برای جلسه بعد.
- قرائت گزارش کمیسیون دادگستری راجع بطرح پیشنهادی اصلاح پاره از قوانین
]۷- قرائت گزارش کمیسیون دادگستری راجع بطرح پیشنهادی اصلاح پاره از قوانین[
حالا آن راپرت کمیسیون دادگستری خوانده میشود چیزی نیست تقاضای کمیسیون است مطابق نظامنامه فقط باید باستحضار برسد.
ریاست محترم مجلس شورای ملی
نظر بماده ۲۳ آئین نامه داخلی مجلس شورای ملی نسبت بگزارش کمیسیون مبتکرات راجع بطرحی که جمعی از نمایندگان دوره سیزدهم قانونگذاری بتاریخ مهرماه ۳۲۱ برای اصلاح بعضی قوانین تقدیم کرده بودند و در کمیسیون دادگستری سابق مطرح و بعضی مواد آن تصویب شده و بقیه در کمیسیون ماندهاست کمیسیون دادگستری فعلی تقاضا دارد گزارش طرح مزبور را بکمیسیون دادگستری ارجاع نمایند.
- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
۸- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آینده روز یکشنبه ۲۱ خرداد سه ساعت قبل از ظهر دستور هم گزارشی که امروز خوانده شد راجع بطلا و گزارشهای دیگر راجع بنظام و غیره اگر چاپ شود.
(مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد) رئیس مجلس شورای ملی- سید محمد صادق طباطبائی