عطار (غزلیات)/عزیزا هر دو عالم سایهی توست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (عزیزا هر دو عالم سایهی توست) از عطار |
' |
عزیزا هر دو عالم سایهی توست بهشت و دوزخ از پیرایهی توست تویی از روی ذات آئینهی شاه شه از روی صفاتی آیهی توست که داند تا تو اندر پردهی غیب چه چیزی و چه اصلی مایهی توست تو طفلی وانکه در گهوارهی تو تو را کج میکند هم دایهی توست اگر بالغ شوی ظاهر ببینی که صد عالم فزونتر پایهی توست تو اندر پردهی غیبی و آن چیز که میبینی تو آن خود سایهی توست برآی از پرده و بیع و شرا کن که هر دو کون یک سرمایهی توست تو از عطار بشنو کانچه اصل است برون نی از تو و همسایهی توست