مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آبان ۱۳۲۱ نشست ۱۰۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۳
جلسه: ۱۰۱
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه ۵ آبان ماه ۱۳۲۱
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بقیه شور لایحه متمم بودجه
۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
(مجلس یک ساعت و نیم پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)
صورت مجلس روز سوم آبان ماه را آقای (طوسی) منشی خواندند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه- آقایان: روحی، ملک زاده آملی، فاطمی
غایبین بی اجازه- آقایان: تولیت، دکتر ضیا، نوبخت، اورنگ، مشیر دوانی، دکتر جوان، امیر ابراهیمی، معتصم سنگ، اصفهانی، دکتر ادهم، دبستانی، بهبهانی، آصف، خسروشاهی، سلطانی، صادق وزیری، شباهنگ، کامل ماکو، همراز)
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیسـ در صورت مجلس نظری نیست؟(اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
ـ بقیه شور لایحه متمم بودجه
(۲ـ بقیه شور لایحه متمم بودجه)
رئیسـ ماده ۳۸:
ماده ۳۸ـ عملی که تاکنون از طرف وزارتخانهها نسبت بترفیع کارمندان لیسانیه و دکترا میشده و اسحقاق بترفیع آنها پس از یک سال توفق در پایههای سه و چهار و دو سال در پایه پنج تشخیص میگردد تأیید و در سال ۱۳۲۱ هم مادام که قانون مخصوص وضع نگردیده میتوانند بهمین ترتیب نسبت بترفیع آنها رفتار نمایند
رئیسـ آقای مخبر فرهمند
مخبر فرهمندـ خاطر آقایان را بنده متوجه میکنم به این قسمت که کارمندان و مستخدمین دولت آنهائی هستند که بالاخره چرخهای این مملکت را بایستی بچرخانند با وضعیت زندگانی امروز که وضع زندگانی هر روز صدی صد بالا میرود این گرانی تحمیل میشود بآن طبقاتی که عایدی شان منحصر است بیک حقوق و یا بکسانی که از یک محل معینی حقوق میگیرند یعنی متاعی ندارند که اموز نرخ آن بالا برود. در آخر ماه یک حقوقی فیکس میگیرند و هر قدر هزینه بالا برود خودش است و این حقوق در مقابل چی؟ در مقابل نه ساعت کار نه ساعت بایستی روزه بگیرد. اگر میفرمائید ۹ ساعت نیست ۷ ساعت است نه ساعت است برای اینکه ۷ ساعت خالص است و یک ساعت فرض بفرمائید یک مستخدم از جنوب شهر باید برود به وزارت کشاورزی در شمال شهر و این وسیله نقلیه هم ندارد نان هم گیرش نیامده است این باید ساعت ۷ لااقل برود و ساعت ۸ آنجا باشد. اگر مستخدم جزء باشد و سرایدار باشد و پیشخدمت باشد او هم باید قبل از ساعت ۸ برود و اطاق را تمیز کند که برای ساعت ۸ کارمندان بیایند پس ساعت ۷ صبح است و سه ساعت بعد از ظهر هم تا برسد بمنزلش ساعت ۴ بعد از ظهر است و این میشد ۹ ساعت. ۹ ساعت روزه گرفته است و بعد از آنکه بمنزلش برسد تازه معلوم نیست که نانی هست بخورد یا نه بنابراین دولت باید در اینجا موضوع یک توجه خاصی بکند. اگر این طبقه باین وضع که میگذرد با این هزینه زندگانیکه هر روز بالا میرود اینطور بماند و از طرفی هم فردا گرفتار سوخت و زمستان میشود و وسیله نقلیه هم که نیست و اینها ضمیمه بشود اینست که دیگر او توانائی کار کردن ندارد آنوقت ممکلت معلوم است چه صورتی پیدا خواهد کرد بعقیده بدهد که اینها بتوانند بکار برسند و طوری باشد که زندگانیشان هم تأمین شود. پس اگر یک پیشنهاداتی در یک موردی میشود که ممکن است یک کمکهائی شود بایستی مجلس هم موافقت بکند. بنده در این قسمت یک پیشنهادی کردم که در سطر آخر بعد از عبارت بهمین ترتیب اضافه شود «از تاریخ استحقاق اشخاص اعم از اینکه اسامی این کارمندان در جدول ترفیعات درج شده باشد یا نشده باشد». برای اینکه این آقایان از طرفی هم علاوه بر این وضعیت که عرض کردم این قبیل اشخاص دچار مشکلات دیگر اداری هم هستند از قبیل بازنشستگی و تصویب نامهها و مقررات و اینها پس در موقع خودش هم همان حق کوچک و کمی هم که باید بگیرند بهشان نمیدهند پس لااقل باید که این قسمتها را برداشت و اگر هم که کم میدهن دیگر همان کم را بهشان بدهند. جلوگیری نکنند. قانون بازنشستگی و تصویبنامهها و چه و چه…. بالاخره از یک مستخدمی که کار میخواهند باید حقش را بدهند این است که بنده پیشنهاد کردم و امیدوارم که مورد توجه قرار بگیرد.
رئیسـ آقای نراقی.
نراقیـ عرض کنم در طی قانون استخدام کشوری فقط این ماده است که به جوانان تحصیل کرده و فاضل که امیدواری ما بآنها است یک مساعدتی کرده است یعنی یک استثنائی قائل شدهاند که کسانیکه دارای تصدیقنامه لیسانس ببالا هستند با رتبه ۳ استخدام میشوند و رتبه ۳و۴ را با یک سال و رتبه ۵ را با دو سال طی کنند تا برتبه ۶ برسند و این قانون چند سال مورد اجراء بود. یک اشکال مختصری پیدا شد و این معارضه پیش آمد که آن ماده قانون اعزام اشخاص باروپا در آنجا یک مقررات دیگری برای اشخاص دیپلمهها و لیسانسیهها قائل شده بود و معارضه این دو ماده اسباب زحمت شده بود یعنی لیسانسیهها و دکترها دچار زحمت شده بودند چونکه اداره بازنشستگی گاهی هم قانون اعزام اشخاص باروپا را و در نتیجه این قبیل اشخاص اتفاق میافتاد که ۵ ماه یا ۶ ماه و یکسال حقوق بهشان نمیرسید و معلوم هم نبود که اداره بازنشستگی بالاخره با کدام یک از اینها موافقت میکند آیا این قانون استخدام کشوری را که مقدم یا قانون اعزام اشخاص باروپا را. برای رفع این اشکال این ماده ۳۸ در قانون متمم بودجه تهیه شده است و پیشنهاد شده است ولی این ماده هم این اشکال دیگری از نو ایجاد میکند چون در این قانون عمل را که قانون استخدام کشوری انجام میداد تأیید میشود یعنی همانچیزی را که ما ملاک قرار دادهایم و در قانون استخدام است همانرا هم در ماده ۳۸ بهش اعتبار داده است اما تصریح نکرده است از کی بموقع اجراء واقع خواهد شد و این دوباره یک دستاویزی خواهد شد برای آنها. اینست که از آقای مخبر محترم کمیسیون و از آقای معاون وزارت دارائی استدعا میکنم که این اشکال را اینجا رفع کنند. این ماده که اینجا نوشته شده است یکی تاریخ تصویب آن معین شود که برای اداره بازنشستگی از چه موقع اجرای آن معتبر است یعنی از چه تاریخ و مدتی اجراء کنند برای اینکه در تاریخ صدور ابلاغ اشکال پیش میآید و یکی دیگر هم که باید اصلاح شود و مرکوز ذهن آقایان است این است که مطابق استحقاق ترفیع داده ذشود یعنی هر کس موقعیکه استحقاق حاصل کرد همان موقع این ترفیع بهش داده شود. چون ترفیعات در این سال و سال گذشته بعلت اینکه محل آن در بودجه نبوده است داده نشده است و چون امسال بنا بود ترفیعات داده شود ولی اضافهاش داده نشود از این جهت تحمیلی هم به بودجه نخواهد شد ولی این عمل یک قدردانی است برای اشخاص اینست که آقای مخبر فرهمند یک پیشنهادی کرده بودند و بنده و آقای معدل و آقای طوسی هم یک پیشنهاد دیگری بآن ضمیمه کردیم تمنا میکنم که آقایان اینرا بپذیرند که از تاریخ استحقاق پرداخته شود و اگر اینقسمت بگذرد این امر موجب دلگرمی مستخدمین بوده و بهتر است این قدرشناسی را از جوانها کرده باشند.
آقای وزیر خواربارـ عرض کنم این لایحه پانصد میلیون ریال وزارت خواربار را استدعا میکنم برای جلسه آتیه جزء دستور باشد که این لایحه دچار تأخیر نشود (صحیح است).
معاون وزارت دارائیـ عرض کنم چون آقایان محترم اظهار فرمودند که اینماده ماده ایست که تشویق میکند اشخاص تحصیل کرده و جوانهای کشور را و نظر باشکالی که پیش آمده یعنی سوء تفاهمی یا ترتیب متضادی که در دو قانون یکی قانون استخدام کشوری و یکی دیگر قانون اعزام محصلین پیش آمده است اداره بازنشستگی از شهریورماه گذشته تصدیق احکام وزارتخانهها بعهده گرفته و تصدیق هم کرده بود این را هم باید تذکر داد که یک وزیری که یک چیزی را امضاء کرد و نوشت این تصدیق مثل قانون است و بقوت قانونی خود باقی است. پس برای اینکه از جوانان تشویق شده باشد ما این را بصورت ماده در این قانون متمم بودجه قرار دادهایم. پس برای اینکه رفع اشکال بشود با آقای رئیس محترم کمیسیون بودجه هم مذاکره کردیم که یک قسمت که در سال ۱۳۲۱ هست آن را از اینجا حذف میکنیم و نوشته میشود که مادام که قانون مخصوصی وضع نشده است بهمین ترتیب مجری است آقا آن موضوع استحقاق که فرمودند خواستم عرض کنم که با توضیحی که بنده عرض کردم و آقای رئیس کمیسیون هم قبول کردند تصور میکنم مخالفی در مجلس نخواهد بود همه موافقت بفرمائید که عجالتاً این ماده با آن اصلاح عرض شد بموقع اجرا گذاشته شود چطور؟ حالا عرض میکنم که اولاً یک قسمت احکام صادر شده است و باز هم که احکام صادر میشود و زیر حق دارد که از روی استحقاق حکم صادر بکند. اما بعضی موارد هم هست که نمیتوان حکم صادر بکند. اما بعضی موارد هم هست که نمیتوان حکم صادر کرد برایش عرض کنم چون ترفیع طوری نیست که اتوماتیکمان یعنی نسیت بیک مستخدم بدون اینکه فکر شود این وضعیت کارش چطور بوده است در این مدت خدمتش را انجام داده است یا نداده است. اینجا ما قانونی نداریم که اگر مستخدمی فرضاً دو سال در رتبه دو خدمت کرد حتماً اتوماتیکمان میتواند به رتبه۳ ترفیع حاصل کند این طور نیست البته میبینید که شخص چطور کار کرده است طفره زده است؟ و در این مدتی که باید برای یک وزارتخانه کار کند رفته است برای یک نفر کنتراتچی کار کرده است اتفاقاً یک مواردی است که در سابقه خدمت آن شخص مصرح است و وزیر برای همین کار است که اینها را نگاه میکند و مطالعه میکند و اگر استحقاق داشته باشد نسبت بآن ترفیع قائل میشود. ولی اگر این حق از یک رئیس اداره یا یک وزیری گرفته شود دیگر قانون استخدام لازم ندارد آنوقت مثل یک ماشینی میشود که مثل ماشین حساب که آنرا میچرخانندنشان میدهد دو دوتا میشود چهار تا. همینطور است حالا ممکن است استثناء هم درش باشد اما درست توجه بفرمائید که جنبه حفظ دیسیپلین اداره را باید رعایت کرد و ما کاملاً موافق هستیم که هرکس استحقاق دارد از روز استحقاق بهش داده شود و ایرادی بهش نخواهد بود این است که تقاضا میکنم برای رعایت آقایانی که تحصیل کرده هستند و همچنین برای حفظ انتظامات این ماده را همینطور تصویب بفرمایند.
رئیسـ آقای ملک مدنی.
ملک مدنیـ عرض کنم که موضوعی را که آقای مخبر فرهمند و آقای نراقی و غالب آقایان نظر دارند در این قضیه لیسانسها بنده هم طرفدار این طبقه لیسانسهها و اشخاصیکه تحصیل کردهاند هستم زیرا اینها صرف وقت کردهاند و بالاخره ده سال بیست سال وقتشان را صرف تحصیل کردهاند و البته دولت هم باید آنها را تشویق کند و مجلس هم طرفدار اینها است و من حالا که با آقای اردلان معاون وزارت دارائی صحبت کردم و همانطوری که آقایان فرمودند نظرشان تأمین خواهد شد و اصلاً ایشان با این فکر موافقت کردند بنده هم بجای مخبر امروز بانظر آقایان اعضای کمیسیون بودجه دفاع میکنم و با این نظر موافق هستم برای اینکه این استحقاق اگر نظی در بین نباشد وزیر و مقامات ما فوق که بایستی حکم ترفیع او را صادر کند باید باو بدهد برای اینکه یک حق قانونی است که مجلس برای او تصویب کرده است و باید بهش داده شود و باید تصویب شود حقش. این است که اشخاصی که استحقاق حاصل میکنند وزارتخانه مربوطهاش حکم صادر میکند و بموقع اجراء گذاشته میشود (صحیح است) ولی اینکه گفته میشود بطور استحقاق این اصولاً از نظر حفظ دیسیپلین اداری خوب نیست بنده خواستم توضیح بدهم که در اصل مطلب آقای معاون هم موافقت کردند وبنده هم در اصل مطلب آقای معاون هم موافقت کردند و بنده هم موافقت کردم واین فرمولش که این طور بشود بهتر است برای اینکه اصل منظور آقایان لیسانسیهها هم تأمین میشود و بنظر بنده هم هیچ اشکالی باقی نیست (صحیح است).
رئیسـ آقای معدل موافقید یا مخالف؟
معدلـ اینجا مطلب دو قسمت است در این ماده که باید توضیح داده شود یکی همانطور که آقای معاون وزارت دارائی فرمودند مربوط به سال ۱۳۲۱ به بعد است که ین نظر را با اصلاحی که قبول فرمودند تأمین کردند و یکی هم مربوط به سال ۱۳۲۰ است تا سال ۱۳۱۹ که باین قسمت عمل شده است و از سال ۱۳۲۱ هم مطابق این ماده و این قانون بهش عمل میشود. ولی در سال ۱۳۲۰ فاصله پیدا شده است اشخاصی که دارای درجه لیسانس ببالا بودهاند و در سال ۱۳۲۰ میبایستی استفاده از ترفیع کرده باشند نمیتوانند بواسطه اداره بازنشستگی استفاده بکنند و پیشنهادی که بنده و آقای نراقی دادیم برای حل هر دو قسمت است. اولا تشکر میکنم از آقای معاون وازت دارائی و آقای رئیس کمیسیون که در قسمت از ۱۳۲۱ موافقت فرمودند در این قسمت هم جلب توجهشان را میکنم باینکه بگذارند که این فاصله پیدا نشود و یک عدهای از این قانون استفاده بکنند چون برنامه دولت در حقیقت سه قسمت بیشتر نبود: یکی خواربار یکی امنیت و یکی تشویق از جوانان در خدمت. این ماده تنها قسمتی است از آن ماده برنامه دولت که مربوط بجوانان و دانشمندان است. آنهائیکه تا بحال خدمت کردهاند و میکنند در ادارات آنها به مصداق «چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون رو» آنها خواه و ناخواه یا حالا یا چند روز دیگر کنار گذاشته میشوند و بایستی جوانان تحصیل کرده و آنهائی که عرض کردم آنها را باید تشویق کنیم. هر روز و هر ساعت یا بوسیله وضع قوانین یا ایجاد و احداث دیوان کیفر و سایر حملاتی که میشود به بدکارها و آنهائی که وظیفهشان را عمل میکنند در مقابل هم باید این نوع تشویقها از اشخاصی که رفتهاند و زحمت کشیدهاند و آنهائی که حقیقه خدمت میکنند بایستی بعمل آید نکته دیگری که آقای معاون وزارت دارائی بیان فرمودند این است که خود بخود نمیشود اینها بالا بروند این نظر را پیشنهاد دهنگان ندارند ولی بحث سر این است که این اشخاص اگر خوب کار کنند. اگر موجبات رضای اداره و مافوقشان را فراهم کنند قانون راه بدهد که به آنا ترفیع بدهند هرگاه این پیشنهادی که شده است موافقت کنید هم فاصله بین این قسمت در اجرای این قانون باقی نمیماند و هم همه از این قسمت استفاده کردهاند
رئیسـ آقای ملک مدنی
ملک مدنیـ اجازه میفرمائید عرض کنم با آقای معاون وزارت دارائی که صحبت کردم میخواهم تا ۱۳۲۰ و خود ۱۳۲۰ هم باشد از ۱۳۲۰ باین طرف است و ما نمیخواهیم برگردیم به ۱۷ و ۱۸ با اصل این منظور هم آقای معاون وزارت دارائی موافق هستند و هم بنده بعنوان مخبری یک فرمولی پیشنهاد میکنم و خواهش میکنم که تسریع بفرمائید که این لایحه متمم بودجه را ما بگذرانیم زیرا که طرف احتیاج است و بعداً برای این موضوع یک لایحة مخصوصی بیاورند این جا فعلا این ماده بگذرد که اینها بواسطة عدم تصویب این قانون گرفتار مشگلات و عدم پرداخت حقوق شدهاند (صحیح است)
معاون وازت دارائیـ مذاکراتی که در اینجا در مجلس میشود خودش تفسیر قانون است آقایان میدانند این مذاکرات که میشود در موقع عمل و اجرا خواهیم گذاشت این ماده قانون تصریح دارد عملی که وزارتخانهها کردهاند تأیید میشود و گفته میشود که مادام که قانون مخصوص نگذشته است بقوت خودش باقی است باقی است پس یک وزیری میتواند یک لیسانسیه را حکمش که صادر شده است بنده استحقاق دارم از سال ۱۳۲۰ و حکم بمن داده آند بنابراین حکم که صادر شد میرود آنجا مشغول میشود حالا هم از چهار میرود به پنج این هیچ اشکال قانونی ندارد (صحیح است) و تمنی میکنم تصویب بفرمائید زیرا بنده خودم مجریش هستم و اجرا میکنم (صحیح است)(بعضی از نمایندگانـ مذاکرات کافی است)
رئیسـ پیشنهادات خوانده میشود.
بیاتـ بنده با کفایت مذاکرات مخالفم.
رئیسـ بفرمائید.
بیاتـ قانون استخدام در این مملکت در دورة چهارم طرف شور درآمد و تصویب شد و نقطه نظری که حقیقهً از این قانون استخدام بود این بود که وضعیت مستخدمین بیک طرز ثابتی و بیک طرز عادلانة تثبیت شود که همه روزه آن وظیفهای که دارند متزلزل نشود یک تغییری در روحیت مستخدمین داده نشود ولی متأسفانه چند سال که گذشته یک سوراخها و یک رخنهها برای این قانون درست شده که اساساً آن نتیجهای را که مجلس در نظر داشتند از بین رفت (امیر تیمور قانونی باقی نمانده است) هر طرف را که نگاه میکنید میبینید که آن قانون از بین رفته است و تکه تکه شده است واقعاً آن مطلبی که از بین رفته است هیچ یک تبعیضاتی هم برای همه مستخدمین فراهم کرده است مثلاً اولاًمیآیند یک اشخاصی رتبه پنج است یا شش میگذارند در رأی میآیند یک اشخاصی رتبه پنج است یا شش میگذارند در رأس اداهای آنوقت یک رتبههای ۸و۹ زیر دست این رتبههای ۵و۶ باید اطاعت کنند و اجرای اوامر کنند و این حقیقهً یک نوع اسباب دلسردی و یأس اشخاص است که مستخدم دولت هستند که بعقیده بنده هیچ واقعاً جای تردید و محل اشکال نیست از طرفی دیگر برای این مطلبی که الآن این جا دارم صحبت میکنم یک اشخاصی که زحمت کشیدهاند یک قوانین مخصوصی آمده است و در یک قسمتهائی یک امتیازاتی بهشان داده شده است یک قسمتهائی را هم امتیاز ندادهاند و بهمان حال اولیه باقی هستند مثلاً خوب برای وزارت دادگستری قانونی آمد برای عرض کنم وزارت بهداری قانونی آمد ولی برای مهندسینی که در وزارت راه و در وزارت کشاورزی و در وزارت پیشه و هنر هستند ابداً در این مدت توجهی به آنها نشده است مخصوصاً یک شرحی کانون مهندسین به مجلس شورای ملی نوشته بودند که بوسیلة بنده تقدیم کردند که برای استحضار خاطر آقایان این شرح را بنده میخوانم:
مجلس شورای ملی
بطوریکه خاطر مبارک مستحضر است اساس هر کار فنی متکی بر سازمان صحیح و در مرحله اول بر تشکیلات صنف مهندس که عامل اولیه کار است میباشد بدبختانه با آنکه مهندسین با بحال سهم بزرگی در کلیه اقدامات مثبت و مفید این کشور داشته وبعدها نیز عهدهدار وظایف سنگینی خواهد بود در قانون استخدام کشوری وضعیت مخصوص این طبقه تاکنون مورد توجه قرار نگرفته و در نتیجه سازمان کار در ایراناز پایه ضعیف گشته است. اینک برای استحضار خاطر مبارک مختصراً با چند مقایسه وضعیتی که صنف مهندس بدان دچار گشته تشریح و نتایج سوء آن را بعرض برساند:
۱- بواسطه نبودن یک قانون استخدام صحیح و عادلانه هرج و مرج غریب و تزلزل روحیه در بین مهندسین حکمفرما است. کسانیکه بقانون استخدام عمومی تن در دادند همیشه با اشکالات مادی دست بگریبان بوده در هیچ مرحله از مراحل خدمت خود تشویقی که در خور زحماتشان است ندیدند مهندس با وجود مسئولیت بزرگی که فرماندهی کار برایش تولید میکند و با وجود موقعیت اجتماعی که پایه عملیش ایجاب مینماید بواسطه وضعیت مادی اسفناک خود نتوانسته است مقامی را که در خور اوست اشغال کند. چون سطح زندگای شخص از آنچه استحقاق دارد پائینتر آمد تزلزل روحیه در خور او و تحقیر در نظر دیگران تولید میوشد مخصوصاً اگر خدای نخواسته مقایسه اطرافیان بنظر آورد که این فقر و مسکنت کفاره علم و دانش است. لطمة اخلاقی که از اینجا بروحیة مهندس جوان وارد میشود کمتر از ضرر مادی که متوجه کار میگردد نمیباشد. دستةدیگر از مهندسین بمنظور بهبودی مادی خود پایه اداری را قبول نکرده بطور پیمانی خدمت میکنند. مفاسدی که این نوع استخدام تولید کرده کمتر از مضار رتبه اداری نیست چه علاوه بر این که مهندس قرار دادی آتیه خود را تأمین ندانسته دستخوش هر گونه پیشآمدی است طرز استخدام او نیز بروی هیچ پایه اساسی نبوده مدارک علمی منظور نگشته و هر کس باندازة آشنائی ودست و پای خود حقوق گرفته و این امر برتشتت افکار قاطبة مهندسین افزوده است.
۲- موقعی که صنف مهندس در این اشکالات دست و پا میزند قانون استخدام مخصوصی رفقای پزشک و حقوق دان ما را تا اندازة آسوده خاطر نموده است یکنفر پزشک با رتبه یک پزشکی که حقوق آن در حدود دو هزار ریال است و با حق استفاده از مطلب خصوصی شروع بخدمت میکند و در صورتیکه دانشیار باشد یعنی حق استفاده از مطب نداشته باشد حقوق بدو خدمتش در حوالی سه هزار و پانصد ریال میباشد همچنین یکنفر حقوق دان ولو تحصیلاتش در حدود لیسانس یعنی فقط سه سال بعد از متوسطه باشد میتواند با رتبه یک قضائی و حق مقام رتبههای عالیه قضائی که تا چهار هزار ریال حقوق آن است وارد خدمت شود. ولی یکنفر مهندس دیپلمه که دورة تحصیلات عالیه طویلتر و زحمات بیشتری را متحمل شده و مسؤلیت کارش اگر زیاد نباشد اقلاً بهمان اندازه است با رتبة سه اداری یعنی هزار و چهل ریال بخدمت پذیرفته میشود و بنابراین تعجبی نیست اگر این وضعیت از طرف مهندسین و بنابراین تعجبی نیست اگر این وضعیت از طرف مهندسین به ناعدالتی تلقی شده غیر قابل قبول شناخته شود چون علاوه بر عبرتی که در زندگی مادی مهندس ایجاد میکند مقام اجتماعی او را بدون علت پائین میآورد. ۳- گرچه مقایسه ما بسایر طبقات مستخدمین کشور که جنبه تخصص ندارند بیتناسب است ولی البته تصدیق خواهند فرمود در مملکتی که یکنفر شوفر ماهی هزار و پانصد ریال کمتر حقوق ندارد و یکنفر ماشین نویس پس از سخ ماه کار آموزی از ماهی نهصد ریال کمتر قبول نمکند چگونه یکنفر مهندس پس از ۱۸ تا ۲۰ سال تحصیل میتواند هزار و چهل ریال حقوق رتبة خود را عادلانه بداند.
۴- از طرف دیگر چون مقام خدمت متناسب با حقوق در نظر گرفته میشود اغلب مهندسین از تکفل وظایف مهم و عهدهدار شدن خدمات بر جسته محروم گشته و این وضعیت نه تنها باعث دل سردی و خسارت مادی مهندس است بلکه ضرر بزرگتری را متوجه وزارتخانه مربوطه میسازد چه استفادهای که میتوان از کارمند دلگرم و علاقهمند نمود از آنها نمیشود. دسته جات مختلفه مهندسین تاکنون بارها اولیاء امور را باین موضوع متوجه ساخته و بیش از ۵ سال که دائماً بآنها وعده گذارندن قانون استخدام مخصوص داده میشود. بخصوص پس از شهریور ماه ۱۳۲۰ قانون استخدام متحدالشکل که این منظور را نیز تأمین نماید در برنامه عموم کابینههائی که برسرکار آمدهاند بوده ولی بدبختانه تاکنون نتیجه بدست نیامده است. در این موقع کانون مهندسین که نماینده اکثریت مهندسین ایرانی است نظر آن مقام را بدین موضوع مهم جلب نموده تقاضا دارد امر فرمایند طرح قانونی با موافقت این کانون تنظیم و بتصویب برسانند. با استحظار به حسن نیت جناب عالی اطمینان دارد هرچه زودتر در قانون متمم بودجه این موضوع را گنجانده و مهندسین ایرانی را بیش از این در موقعیت مشکل نگاه ندارند: این شرحی است که کانون مهندسین بتوسط بنده بمجلس شورای ملی عرض کردهاند که قرائت شد البته آقایان تصدیق میفرمایند که تبعیض در هر قسمتی مضر است مخصوصاً در قسمت یک اشخاصی که تحصیل کردهاند و زحمت کشیدهاند و حالا ما از وجودشان باید استفاده کنیم در کمیسیون بنده مکرر بدولت تذکر دادم و تقاضا کردم طوری بشود که این قانون استخدام تحت مطالعه در بیاید و یک صورت متحدالشکلی پیدا کند ولی چون تأثیری نبخشید و اقدامی هم نکردهاند این است که بنده پیشنهادی تهیه کردهام در ضمن این ماده دولت را مکلف کرده است که تا دو ماه این قانون استخدام را تنظیم و اصلاح کند و بمجلس شورای ملی تقدیم کند پیشنهادم را هم تقدیم میکنم و آقای مخبر کمیسیون هم موافقت بفرمایند که وضعیت استخدامی مستخدمین یک صورت صحیحی پیدا کند.
امیر تیمورـ صحیح است آقا خواهش میکنم پیشنهاد را بخوانید.
معاون وزارت دارائیـ موضوع قانون استخدام کشوری قابل توجه است و همانطور که اظهار فرمودند بایستی معین کرد که از قانون انحراف حاصل نشود و حقیقهً که این باعث دل سردی مستخدمین میشود این موضوع را مورد دقت قرار دادهایم و تجدید نظری در قانون استخدام میشود وقریباً لایحه آن بمجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد نسبت بوضعیت کارمندان هم میبینیم که آقایان توجه دارند واقعاً اسباب تشکر است چون باید حقیقهً یک فکری کرد که زندگانی آنها تأمین شود چون اشخاصی هستند که خدمت میکنند اگر خدای نکرده چند نفر خطاکار هستند این عمومی نیست نسبت باین ماده هم بنده اینجا با آقای رئیس کمیسیون آقای ملک مدنی صحبت کردم بجای آن جمله که حذف شود این کلمه را بگذاریم آنوقت نظر آقایان بهتر تأمین میشود چون این کلمه را بگذاریم آنوقت نظر آقایان بهتر تأمین میشود چون در اینجا نوشته شده است وزارتخانهها. بنده اول باید این کلمه را عرض کنم برای اینکه سند اتخاذ شود اگر واقعاً بنده حرف ما فوق خودم را گوش ندادم و خواستم یک تشبثی بکنم نبایستی ترتیب اثری بهش داده شود این است که اینجا نوشته میشود پایه پنج تشخیص میگردد تأیید و از تاریخ استحقاق حق استفاده دارد بجای ۱۳۲۱ این کلمه را میگذاریم (صحیح است) حذف میشود در سال ۱۳۲۱ نوشته میشود و از تاریخ استحقاق حق استفاده دارند (صحیح است)
رئیسـ پیشنهاد آقای مخبر فرهمند:
پیشنهاد میکنم در سطر آخر بعد از کلمة بهمین ترتیب این جمله اضافه شود:
از تاریخ استحقاق اشخاصی اعم از اینکه اسامی این قبیل کارمندان در جدول ترفیعات وزارتخانهها درج شده یا نشده باشد الی آخر.
معدلـ خواهش میکنم آقای موافقت بفرمایند با همین اصلاح.
مخبر فرهمندـ بنده یک توضیحی عرض میکنم آنوقت. یک قسمت از پیشنهاد بنده تأمین شد ولی توضیح عرض کنم و او این است قبول کردند که از تاریخ استحقاق ترفیعات داده شود این را البته قبول کردند که قانون را اجرا کنند این چیز اضافه نیست درقانون هست هر کس یک حقی دارد در موقع خودش بعد از یک سال دو سال سه سال چهار سال پنجسال آن حق را باید بهش بدهند این یک چیز اضافه نیست قبول کردند که یک قانونی که اجرا نمیشد اجرا شود ولی یک موضوع دیگری هم هست و آن این است که یک کمیسیونهائی در وزارتخانها تشکیل میشود و جدولهائی درست میکند حالا اگر پیشنهادم را پس بگیرم آقا هم قبول بفرمائید که این اشکلات پیش نیاید این موضع جدول و اینها باید از بین برود. و تاریخ استحقاق اعم از اینکه حکم صادر شد، باشد یا نشده باشد باید احکامشان را صادر کنند (نبیل سمیعیـ مسترد داشتند)
رئیسـ آقای مخبر پیشنهاد خودتان را مسترد داشتید.
مخبر فرهمندـ اگر این توضیح را قبول میکنند که مسترد میکنم.
ملک مدنیـ نظر آقای مخبر فرهمند تأمین شده است در کمیسیونها یک اشکالاتی میکنند این جمله اضافه شد مجلس هم موافقت کرد کمیسیون هم قبول کرد برای رفع آن مشکلات است باین جهه استرداد بفرمائید چون تأمین است منظور شما استدعا میکنم استرداد بفرمائید.
مخبر فرهمندـ بسیار خوب اگر قبول کردهاند استرداد میکنم. پیشنهاد آقای بیات.
تبصره ذیل را بماده ۳۸ پیشنها مینماید:
تبصرهـ دولت مکلف است قانون استخدام کشوری را اصلاح و یا قانونی برای مهندسین تنظیم و در ظرف دو ماه لایحه آن را به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.
رئیسـ آقای بیات
بیاتـ این قسمت را آقای معاون وزارت دارائی هم اظهار فرمودند که کمیسیونی تشکیل هست و مشغول هستند که اصلاحاتی در قانون بشود و به مجلس شورای ملی پیشنهاد کنند ولی این اظهاری را که فرمودند در کمیسیون بودجه هم الآن بنده تقریباً از زمان کابینه آقای فروغی و کابینههائی که آمده است همیشه تذکر دادهام و همیشه هم وعده دادهاند این است که بنده تقاضا میکنم که در ظرف دو ماه اگر دو ماه کم میدانند در ظرف سه ماه یک مدتی قرار گذاشته بشود که دولت سعی کند که زودتر این لایحه را به مجلس بیاورند و باین وضعیت رسیدگی بشود.
بعضی از نمایندگان ـ رأیـ رأی.
بیاتـ اجازه میفرمائید چون بعضی از آقایان نظر دارند که آن قسمت مهندسین را بردارند این قسمت را خواهش میکنم که از پیشنهاد بنده بردارید همان اصلاح قانون استخدام باشد آن قسمت را از این پیشنهاد ممکن است حذف بفرمائید همان اصلاح قانون استخدام را در ظرف دو ماه پیشنهاد کنند (صحیح است)
رئیسـ آقای انوار.
انوارـ بنده همان نظری را که آقای بیات فرمودند موافقم که تبعیضی نباشد حالا که اصلاح فرمودند رأی بگیرند باین پیشنهاد.
مخبرـ بنده خودم هم با این پیشنهاد آقای بیات کاملاً موافقم و یکی از کارهائی است که حتماً بایستی بشود چون قانون استخدام کشوری بیک صورتی در آمده است که کسی ازش سر در نمیآورد باید طوری باشد که مستخدمین حقیقهً دل سرد نشوند استدعا میکنم این پیشنهاد باشد برای بعد که این تبصره را بعنوان الحاقیه بگذارید برای آخر این قانون
رئیسـ آقای امیر تیمور.
امیر تیمورـ پیشنهادی تبصره آقای بیات شامل دو موضوع بود یکی موضوع قانون استخدام کشوری که مورد توجه قرار گرفته یکی هم مربوط به مهندسین لیسانسیه است در این قسمت هم نظر بنده مثل نظر آقای بیات است که در این موضوع و برای این طبقه هیچ فکری شده است در صورتیکه یکی از سرمایههای مهم کشور ما همین جوانهای مهندسین است ولی متأسفانه تا بحال فکری برای آنها نشده است و خواهش میکنم که در این جا یا در ضمن ماده الحاقیه که فرمودند یک فکری برای این قبیل اشخاص بفرمائید.
مخبرـ عرض کنم قانون استخدام مهندسین مدتی است تمام شده است یک کمیسیونی بود در وزارت کشور در زمان آقای حکمت برای اصلاح قانون استخدام کشوری و متخصصین و قانون استخدام مهندسین مطالعات زیادی شده تهیه هم شده است بعد برخورد بیک اصلاحاتی که در وزارت دارائی لازم دانستند باین جهت مانده است وقتیکه قانون استخدام کشوری گذشت آنوقت مهندسین هم یک طبقه هستند که باید برای آنها یک فکری بشود از این جهه اگر لازم بدانید که در آن ماده تصریح شود بنده موافقم. (امیر تیمورـ خیلی تشکر میکنم)
رئیسـ ماده ۳۸ با اصلاحاتی که شده دوباره خوانده میشود
ماده ۳۸ـ عملی که تاکنون از طرف وزارتخانهها نسبت بترفیع کارمندان لیسانسیه و دکترا میشده و استحقاق ترفیع آنها پس از یک سال توقف در پایههای سه و چهار و دو سال در پایه پنج تشخیص میگردد تأیید و از تاریخ استحقاق حق استفاده دارند و مادام که قانون مخصوص و فعلی نگردیده میتوانند بهمین ترتیب نسبت بترفیع آنها رفتار نمایند.
رئیسـ موافقین با ماده ۳۸ با اصلاحاتی که شده برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده ۳۹
مادهسیو نهمـ آموزشگاه عالی بهداشت مشهد و نظایر آن که بعدها در سایر شهرستانها از طرف وزارت فرهنگ تأسیس میشود از شعب دانشکده پزشکی تهران محسوب و مشمول مقررات مربوطه بدانشگاه تهران میگردد.
رئیسـ آقای فرمانفرمائیان.
فرمانفرمائیانـ بنده یک اشکالی در این ماده میبینم از این نظر که معلوم نیست که بچه مناسبت در متمم بودجه آمده است که منظور از این چیست یعنی آموزشگاهی که در مشهد تأسیس شده است باید از نظر مقررات فنی خودش تابع مقررات دانشکده پزشکی تهران باشد مثلاً اگر در آنجا یک پیشآمدی بکند باید کسب تکلیف از تهران بکند یعنی یک شعبهای باشد از هر جهت تابع دانشکده تهران باشد؟ آیا این مصلحت است یا باید این مثل دانشکده و مؤسسات مهم که در هر مرکز ایالات و استانها تشکیل میشود باید برای آنها یک استقلالی هم قائل شد بنده تصور میکنم اگر مقصود این است که تابع دانشگاه تهران باشد باید برای آنها یک استقلالی هم قائل شد اگر مقصود این است که در تهران زحمت کشیده شده و یک مقرراتی وضع شده است اگر آن مقررات خوب است ممکن است آنها را هم آن مؤسسات قبول کنند و طبق مقررات خودشان را اداره بکنند بنده اصولاً مخالف هستم که در این قسمتها با این شدت تمرکز قائل شویم همچنین در ماده که راجع بشیروخورشید سرخ بود عرایضی داشتم نشد عرض کنم آنهم از همین نقطه نظر بود مثلاً بنگاههای خرید بنگاههائی که برای منافع عامه تأسیس شده است همینطور آموزشگاهها و شعب دانشگاه باید استقلال محلی داشته باشد مثل شهرداریهای هر محلی ما نمیتوانیم شهرداری تهارن را وزارت شهرداری بدانیم و بگوئیم که شهرداریهای محلی باید تابع این شهرداری باشد همینطور راجع بآموزشگاههای هر محلی این بود که بنده میخواستم عرض کنم حالا اگر واقعاًچون همیشه که در لایحه متمم مطالب خیلی خیلی باختصار نگاشته شده است و ما هم چون در مباحثات خودمان همینطور آگاه نیستیم اگر غیر از این است آقای مخبر کمیسیون ممکن است یک توضیحی بدهند.
مخبرـ عرض کنم که آموزشگاه عالی بهداشت در مشهد همانطور که فرمودند یک شعبه ایست از دانشگاه تهران دولت از دیر دیرزمانی در فکر بوده است که در مشهد و سایر استانها تشکیلاتی را که در دانشکده پزشکی مرکز قائل شدهاند در هر جا که وسایل فراهم شد فراهم بکند و هر جا که یک بیمارستانهای نسبتاً مهمی باشد در آنجاها هم این مؤسسات را از شعبات این دانشکده تأسیس کند البته موضوع مقررات و نظامات اینها از روی یک مطالعات زیادی که برای دانشکده پزشکی یک مقرراتی قائل شدهاند و نظاماتی که هست پیش بینی شده که پس از تجربه و آزمایش بهتر دانستند که هر جا این شعبات تشکیل میشود تابع این مقررات و نظامات باشد. منظور این بوده است و حالا هم در مشهد وسایل بهتری فراهم بود این کار را شروع کردهاند و شاید برای اینکه یک همچو مقرر قانونی نبوده است آنها همینطور فکر کردند که برای خودشان یک نظامات و مقررات خاصی قائل شوند و این منظوری را که دولت داشت انجام نمیداد یعنی آنطوری که تصور میشد که شعبة مشهد هم همان کیفیتی را که در تهران هست پیدا کند روی آن فکرهائی که خود آنها میکردند انجام نمیگرفت و بعلاوه کمکی را که دانشکده پزشکی از اینجا میخواست برای آنها بکندبدون اینکه یک همچو قانونی باشد یک همچو قیدی باشد نمیشد و اینطور تصور کردند که انجام نمیگرید از این جهه انینماده را پیشنهاد کردند و گذاشتند بنظر بنده اگر ما در تمام قسمتها در تمام شعبات با مطالعاتیکه در مرکز میشود اگر یک مقرراتی قائل شویم که آنها هم تبعیت بکنند بهتر از این است که اجازه بدهیم که آنها هم تبعیت بکنند بهتر از این است که اجازه بدهیم که آنها یک مطالعات جدیدی بکنند و هر کدام آنها برای خودشان یک مقررات خاصی قائل شوند خوبست همان مطالعاتی که در تهران شده آنها هم قبول کنند و اگر غیر از این بشود در شهرستانها باین ترتیب عملی نمیشود این بوده است منظور نظر چیز مهمی هم نیست تمرکز پیدا کند خیلی خوب است این برای این است که آنها بهم کمک کنند و احتیاجات همدیگر را رفع کنند از این گذشته این برای آن مؤسسه کمک بیشتری خواهد بود.
وزیر فرهنگـ (آقای دکتر سیاسی) در تکمیل فرمایشات نماینده محترم باید عرض کنم حضور آقایان محترم که آموزشگاه عالی بهداشت مشهد را نمیشود مقایسه کرد با یک مؤسسات و ادارات دیگری که ممکن است که در ولایات تشکیل میشود که البته آنها مستقل باید باشد برای اینکه ما متأسفانه باندازه کافی استاد پزشکی نداریم که در ولایات باشند و بتوانند خودشان اداره کنند مؤسسات فرهنگی ولایات ناچار تا مدتی نه تنها برای تحصیلات و تعلیمات عالیه بلکه برای دبیرستانها هم محتاج هستند از مرکز کمک بگیرند (صحیح است) باینجهت آموزشگاه عالی بهداشت مشهد نمیتوانست از استادان محلی آن جا استفاده کافی بکند و بوسائل محلی اداره بشود و همانطور که توضیح دادند دانشکده پزشکی دارای تشکیلات مفصلی است که پس از مطالعات زیاد تنظیم شده و بتصویب مجلس شورای ملی هم رسیده است و حکم قانون را دارد یعنی قانون است و آموزشگاه عالی بهداشت مشهد هم باید مشمول این قانون باشد باین جهه بود که قرار شد در ضمن لایحه متمم بودجه این قید شود یکی هم از لحاظ حقوق کارکنان آنجا بود. که اگر مشمول قانون دانشکده پزشکی نمیشد از حیث حقوق هم در اشکال بودند از این جهه بود که در اینجا قید شد و بنده استدعا میکنم موافقت بفرمائید این ماده بهمین شکل تصویب شود.
امیر تیمورـ چنانچه آقای وزیر فرهنگ هم فرمودند بقای این مؤسسه با تصویب این ماده خواهد بود تمنی میکنم آقای فرمانفرمائیان هم موافقت بفرمایند که این ماده تصویب شود.
رئیسـ آقای معدل
معدلـ موافقم
بعضی از نمایندگانـ مذاکرات کافی است.
انوارـ بنده اجازه خواسته بودم اجازه بمن ندادید چرا کافی است.
رئیسـ بفرمائید.
انوارـ آن چیزی که قانون اساسی ما را ملزم میکند این است که مدارس تحت نظر وزارت معارف باشد اما اینکه در ایالات و ولایات و استانها (حالا استان شده است) اینها هم که دارای یک استقلال و یک حقوقی هستند بچه مناسبت. دارای یک استقلال دیگری هستند بچه مناسبت مدارسشان هم باید در تحت نظر اینجا باشد این قانون اساسی است که اینجا تصریح میکند که مدارس باید تحت نظر عالی وزیر معارف باشد (دکتر طاهریـ صحبت هم همین است دیگر) تا این اندازهش بنده موافقم. اجازه بفرمائید آقای دکرت طاهری، حقوق را از ایالات و ولایات داریم میگیریم این معنی انجمن ایالتی و ولایتی که بکلی از بین رفته است قانون اساسی اجازه تشکیل انجمن ایالتی و ولایتی را داده است که از بین رفته است در مسئله نظمیهها هم تابع تشکیلات نظمیه تهران است بلدیهها هم باندازة حقوق را از بلدیه گرفتهاند که باید منتخب بلدی بیاید در وزارت داخله وزیر داخل آنها را انتخاب کند باین معنی که آنها حق ندارند برای نمایندگان بلدیة خودشان یک اشخاصی را انتخاب کنند مگر با نظر وزیر داخله و اگر هم بخواهند از پول خودشان مدرسه عالی تشکیل بدهند باید تحت نظر وزیر معارف باشد و تابع جزئیات نظامنامه آنجا باشند به چه دلیل تا کی باید این ملت را بهمین حال ساکت و صامت نگاه بداریم و حقوقی را که قانون اساسی برایشان قائل شده است ندهیم چرا با ینها قوت نیمدهیم چرا این اندازه باینها روح نمیدهیم که اینها قوت داشته باشند بگذارید یک استقلالی داشته باشند اما از لحاظ مرکزیت تابع وزیر فرهنگ و در تحت نظر وزیر معارف باشد ولی خودش مستقل است که نظامنامه برای خودش مینویسد ما چرا بولایات انجمن ایالتی نمیدهیم از تمام آنها حقوقشان را میگیریم چه قانونی اجازه داده است که تمام ایالات و ولایات را تهران ادارهاش کند رئیس عدلیه رئیس مالیه رئیس معارف همه را (همهمه نمایندگان) چرا اینطور باید باشد ما باید بآنها حق بدهیم.
نراقیـ خارج است این مذاکرات از موضوع (بعضی از نمایندگانـ مذاکرات کافی است).
رئیسـ رأی گرفته میشود به ماده سیو نهم موافقین با ماده ۳۹ برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده ۴۰ ماده چهلم. بوزارت دارائی اجازه داده میشود که برای هزینة پلمب نمودن پوستهائی که در کشتار گاهها تحت نظر مأمورین دامپزشک بازرسی میشود از هر پوست پلمب شده ده دینار دریافت دارد.
رئیسـ آقای معدل.
معدلـ بنده تصور میکنم این وضع مالیاتی است برای اینکه سابقه نداشته است و همچو چیزی گرفته نمیشده است و حق این است که اگر این مبلغ بایستی گرفته شود از هر پوستی بشود اختصاص بشهرداری آنجا داده شود برای اینکه این قسمت تقریباً زحمتش بیشتر وارد میشود و غالباً استفاده میکند از آبهای وارده بشهر آنقدری که استفاده برای شهرداری مشروع است برای خزانه کشور نیست و تصور میکنم این را بگذارید شهرداریها استفاده بکنند بهتر است
مخبرـ عرض کنم ده دینار از هر پوست مخارج پلمب میگیرند برای همان سرب وهمان سیمی که خرج پلمب کردن میشود و این ده دینار بخرج همان مصرف میشود اگر میخواهید این مبلغ بشهرداری همان محل رسد پیشنهاد فرمائید
نمایندگانـ کافی است مذاکرات.
رئیسـ رأی گرفته میشود بمادة ۴۰ موافقین با این ماده برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده ۴۱
ماده چهل و یکمـ مبلغ دو میلیون و چهارصد و هشتاد هزارو پانصد و پنجاه ریال بر مبلغ یکصد و چهل و دو میلیون و پانصد هزار ریال اعتبار برسال ۱۳۲۱ وزارت فرهنگ افزوده میشود که از صرفهجوئی بودجه کل سال ۱۳۲۱ کشور پرداخت شود.
مخبرـ عرض کنم این ماده ۴۱ را بنده استرداد میکنم و بجای آن مادة ۵۴ را پیشنهاد میکنم آنجا هم هست استدعا میکنم مادة ۵۴ را بجای مادة ۴۱ بگذارید آن را قرائت کنید از لایحة متمم.
مادة ۵۴ـ وزارت دارائی مجاز است مبلغ بیست و هفت میلیون و سیصد و هشتاد هزار و پانصد و پنجاه ریال اعتبارات زیر را محل اضافة در آمد بودجه کل کشور و از محل خاصی از کسر پارهای از اعتبارات مصوب به تشخیص وزارت دارائی و از محل صرفهجوئیهای بودجه کشور تأمین نمایند:
۱- اضافه اعتبار وزارت کشاروزی.
الفـ هزینة اتصال آب کوه زنگ بزاینده رود ۵۰۰۰۰۰۰
بـ هزینة ساختمانهای آبیاری ۴۸۰۰۰۰۰
جمع ۹۸۰۰۰۰۰
۲- اضافه اعتبار وزارت فرهنگ.
الفـ کسر اعتبار بودجه ۲۴۸۰۵۵۰
بـ کسر اعانه آموزشگاههای ملی ۱۳۰۰۰۰۰
جـ اضافه حقوق قانونی کارمندان فرهنگ شهرداریها ۱۴۲۰۰۰۰
دـ اعتبار کلاسهای اضافی ۲۵۰۰۰۰۰
هـ توسعه فرهنگ فارسی ۱۰۰۰۰۰۰
وـ حقالتدریس استادهای هنرستان عالی هنرهای زیبا ۱۰۰۰۰۰
جمع ۸۸۰۰۵۵۰
۳- اضافه اعتبار وزارت بهداری برای شهرستانها خاصه فارس و بنادر کرمان بمصرف خواهد رسید ۲۰۰۰۰۰۰
۴- اضافه اعتبار دولت۴۰۰۰۰۰۰
۵- ««حقوق انتظار خدمت ۱۰۰۰۰۰۰
۶- اضافه اعتبار شهربانی کل برای پانصد تن پاسبان اضافی ۱۵۰۰۰۰۰
۷- اضافه اعتبار مجلس شورای ملی برای کمک بکارگران چاپخانه ۱۳۰۰۰۰
جمع کل ۲۷۲۳۰۵۵۰
رئیسـ بعضی از آقایان که اجازه خواسته بودند در آن ماده پیش حالا اجازه داده میشود. آقای منشور.
منشورـ بنده توضیحی که میخواستم بدهم راجع بمادة ۴۱ بود که در قسمت بودجه وزارت فرهنگ یک مبلغی اضافه شده است بند در بودجه کل مملکتی که نگاه میکردم دیدم که چهارده میلیون ذکر شده است بابت بودجه فرهنگی ما البته صورت ریزش را ذکر نکرده بودند ولی تصور میکنم شاید تمام این خرج حوزة وازارتی و شهرستانها میشود بدون آنکه منجزاً تعیین شده باشد چه مقدار آن خرج مدارس میشود. البته این تشکیلات معارفی و مدارسی یک چیزی است که همه آقایان علاقهمند هستند و تصور میکنم که بیشتر از سایر چیزها هم علاقمند هستند و تصور میکنم که بیشتر از سایر چیزها هم علاقمند باشند برای اینکه همه دختر دارند و پسر دارند برادر دارند و اینها بمدرسه میروند ولی بنده آنچه را که میبینم مدرسه بقدر کافی برای اینکه شاگردان در آنجا تحصیل کنند نداریم و از حیث مکان واقعاًخیلی در مضیقه هستیم در دورة گذشته منجمله کارهای خوبی که شده است همین ساختمانهائی است که برای مدارس شده است و اسباب امیدواری است که در آتیه هم باین ساختمانها ادامه داده بشود و مدارس ما حال همان مدارسی را پیدا کند که مدارس خارجه پیدا کرده است و از حالت مکتب خانه بیرون بیاید و طوری شود که شاگردها بروند در آنجاها و تحصیل کنند و بامیل و رغبت بروند درس بخوانند و البته نتیجهاش را مملکت خواهد برد ولی متأسفانه بنده دیدم روزی که رد میشدم جلوی کالج که امروز معروف است مدرسه البرز گویا اراضی جلو این مدرسه را تمام را فروختهاند و تقسیمات کردهاند و آن کالج بزرگ آمریکائی که شاگردان خوبی میداد و اغلب آنها در قسمتهای مختلف ادارت دولتی مشغول کار هستند قطعه قطعه شده است و دارد از بین میرود و یک صورت مخروبهای بخودش گرفتهاست خوب بود که وزارت فرهنگ باین قسمت توجهی بکند که این اراضی دوباره از دست اشخاصی که خریدهاند برگردد و ضمیمة مدرسه بشود قضیة دیگر یک نگرانی دیگری هست برای مردم از حیث کتاب بنده میبینم که شاگردان در مضیقه هستند مخصوصاً آن طبقهای که در ادارات خدمت میکنند در سابق این طور بود که کتابهائی که در مدرسه کلاسیک بود و باید بخرند هر سه ماه چهار ماه عوض میشد و اطفال مجبور بودند با اینکه اولیایشان درآمده فوقالعاده ندارند بروند آن کتابها را تهیه بکنند و اسباب خسارت فوقالعادهای بود برایشان ولی حالا بند میبینم که اساساً این کتاب هم نیست که معلم تدریس بکند بنده استفسار کردم گفتند که اصلاً کتاب چاپ نشده است بنده تعجب میکنم چطور میشود با این وضع تحصیل کرد محصلی که کتاب ندارد چطور باید درسش را روان بکند البته این یک قسمتی است یک امری است که وزارت فرهنگ باید در نظر داشته باشد و قبل از اینکه سال بپایان برسد یک فکری بکند یا اینکه کتاب چاپ کند و یا اینکه اقلاً ازکتابهائی که هست اجازه تدریس بدهد و با یادداشتها و توضیحات مفصلی که معلمین سر درس میدهند شاگردان را مجهز کنند که مثل تهران جائی در هر سال پانصد، ششصد نفر شاگردان رفوزه نشوند. ما آمدیم و دانشگاه ساختیم دانشگاه بایستی از همین متوسطه تکمیل بشود و شاگرد برای مدارس عالی تهیه نماید ولی مخصوصاً مدارس متوسطه ما وقتی که شاگرد بقدر کافی ندهد برای مدارس عالی آن وقت بنده عقییده خواهم داشت که تمام این خرجهائی که کردیم معطل خواهد ماند از دو حال خارج نیست یا اینکه این مدارس بقدری سورشارژه بوده است که درسهائی که بشاگردان دادهاند نتوانستهاند روان کنند یا اینکه واقعاً شاگردان علاقمند نبودهاند که این درس هائی که در این مدرسه میدهند فرا گیرند باید روحیه و فکر شاگردها را طوری حاضر کرد که اینها بمیل خودشان بروند بمدرسه و تحصیل کنند. در یکی از جرائد خارجی بنده چند وقت قبل دیدم که تعضی دانشکدههای بزرگ انگلستان از قبیل دانشگاه اکسفورد و کامبریج شاگردان هیچ اجباری ندارند که هر روزه در مدرسه حاضر شوند مگر اینکه هفته نیم ساعت باید بروند پیش آن استاد بزرگ اخلاق و موعظه اخلاقی برای آن شاگردان میکند و شاگردان گوش میدهند و رفتن مواقع دیگر الزامی نیست برای آنها و بواسطه شوق و رغبت را که در آنها فراهم کردهاند آنها میروند و تحصیل میکنند و ما هم باید یک همچو شوق و میلی را در محیط مدارس فراهم کنیم که اطفال در آخر سال پانصد نفر، ششصد نفر رفوزه نشوند و بنده خیال نمیکنم در هیچیک از مدارس دنیا این همه شاگرد را بدون جهت رفوزه کنند عوض اینکه آنها را دارای معلومات بکنیم.
مخبر- اجازه بفرمائید در رقم ماده ۵۴ که خالا ماده ۴۱ میشود یک اطلاحی لازم است بنده عرض میکنم در اول ماده که میگوید: وزارت دارائی مجاز است مبلغ بیست و هفت میلیون و سیصد و هشتاد هزار و پانصد و پنجاه ریال غلط است مطابق همان جمع اقلام که در آخد ماده نوشته شده میشود بیست و هفت میلیون و دویست و سی هزار و پانصد و پنجاه ریال این را اصلاح بفرمائید.
وزیر فرهنگ (آقای دکتر سیاسی)- راحع بمدرسه امریکائی که فرمودند که یک اراضی آنجا بوده و آنجا را خراب کرده و آن اراضی را فروختهاند و باین وضع یک ترتیبی داده شود. چنانکه آقایان محترم اطلاع دارند مدارس خارجی را دولت چند سال قبل تصمیم گرفت که بخرد و خودش اداره کند از آن جمله مدرسه امریکائی بود و چون بنظر میآمد که اراضی آنجا خیلی زیاده از حد است در آنموقع یک قسمت از اراضی فروختند و بنده کاری ندارم که اینکار کار خوبی بوده است یا کار بدی ولی کاری است که شده است و حالا اگر مجلس و دولت تشخیص بدهد که این اراضی را باید دوباره خرید و ضمیمه مدرسه کرد این موضوعی است که بعد باید مطالعه کنیم ولی یک قسمت از آن اراضی مصرف خوبی پیدا کرده است که شاید آقایان ملاحظه فرمودهاند که یک دبستان زیبا و محکم و خوب و جدیدی آنجا ساخته شده است در قسمت شرقی آن اراضی و آنجا باسم دبستان منوچهری است و فعلا هم دائر شده است یکی از بهترین دبستانهای نو بنیاد ما است و خود دبیرستان البرز هم که سابقا بنام کالج امریکائی و کالج البرز نامیده میشد زیر نظر وزارت فرهنگ اداره میشود و یکی از دبیرستانهای خوب است. اما در موضوع کتاب که نماینده محترم فرمودند کتابهای دبستانها و دبیرستانها و مخصوصا دبیرستانها که مورد نظرشان بوده این کتابها بتعداد معینی در سال گذشته چاپ شده و بد بختانه یا خوشتختانه (چون خوشتختانه که عرض میکنم از این جهت است که معلوم شد ما دانش آموز زیاد داریم) در دو سه ماه پیش معلوم شد که این کتابها تمام شده است و باید دو مرتبه چاپ شود و اقدام به چاپ این کتابها شد ولی برای اشکالاتی که فعلا در پاش است که آقایان بهتر از بنده اطلاع دارند راجع به کاغذ و غیره این کتابها است مقداری بیرون آمده است و و مدارس و دانش آموزان داده شده است مقداری هم همین روزها بیرون میآید و علت این که در این یکماه اول سال تحصیلی بعضی از این کتابها نبوده بعلت این اشکالات که عرض کردم ولی آقایان باید بدانند که همین چند روزه فراهم میشود و اقدم خواهد شد که کتابها بدست دانش آموزان برسد. اینکه بطور کلی راجع به محصلین فرمودند که بایستی اصلاحاتی در وضع تحصیلی بشود و محصلین با شوق و میل و رغبت درس بخوانند و مردودین کم بشود و البته همانطور که تذکر دادند راجع به فرهنگ چنانچه غالبا هم تذکراتی داده میشود و در جرائد هم روز تذکر داده میشود که باید اقداماتی کرد و اصلاحاتی دارند و چه آنهائیکه صلاحیت ندارند زیرا کار فرهنگ هم یک امری است که مثل طبابت و معماری همه میتوانند در این خصوص اظهار نظر کنند حتی در امور فرهنگی دامنه وسیعتر است برای اینکه هر کسیکه یک کتابی خواند و سواد خواندن و نوشتن پیدا کرد تصور میکند در امور فرهنگی تخصص پیدا میکند و چنانکه ملاحظه میکنید در جرائد روزی نیست که راجع بفرهنگ و اصطلاحات فرهنگی یک نظریاتی اظهار نشود ولی خیلی متأسفم که مخالفت این پیشنهاد هائی که میشود و اظهار نظر هائی که میشود از امور فرهنگی واضح است و از اطلاعات صحیح دور است و مبنی بر یک اطلاعات صحیحی نیست و غالبأ یک کلیاتی است حالا کار ندارم با آن صحبت هائی که مبتین بر کی اغراض و نظریات خاصی است ولی آن قسمتهائی هم که مبتنی بر اغراض و نظریات خاص نیست غالبأ اتکاء بیک معلومات و اطلاعات صحیحی ندارد و خود ینده از اشخاصی هستم که همیشه گفتهام ما در امور فرهنگ خیلی عقب هستیم و خیلی کارها باید بشود و کار هائی و اصلاحاتی که باید بشود در عمق است نه در سطح بنابراین آن کارها هیچکونه نمایش نخواهد داشت و تابحال در قسمت سطح وزارت فرهنگ یک اقداماتی شده و خیلی هم آن اقدامات خوب است و نمیشود از آنها هم انتقاد کرد و آن آقایانی هم که میفرمایند کار هائی که شده است خود نبوده است بنده باید در مقابل آن آقایان اعلام کنم که قسمت اعظم کارهائی که شده است خود بوده چنانچه این بنا هائی را که هم می فرمائید تناسب ندارد درست است که تناسب ندارد ولی در سایر قسمتهای زندگانی ما هم خیلی تناسب نیست دبستانهای ما که تازه ساخته شده است خیلی زیباتر و قشنگ تر بوده است از سایر بناهای ما ولی در هر حال کار خوبی است که شده است چه عیب دارد که ما دبستان هائی داشته باشیم که مطابق اصول فرهنگی امروز دنیا ساخته شده باشد (صحیح است) شاید اینها نمونه بشود و بعدها سایر مدارسم و سایر قسمتها که بنا و اساسش گذاشته شده البته با عجله بوده و چون ما عجله داشتیم البته یک کارهای عمدة را با یک وقت کمی نمیشود انجام داد وقت میخواهد و مطالعه لازم دارد زمان لازم دارد باین جهت این قسمتها پیشرفت کامل نکرده است بنابراین از این به بهد کار ما در زمینة فرهنگ در عمق خواهد بود و باید کاری کنیم که اصول فرهنگ ما مطابق اصول امروزة دنیا باشد و در این قسمت مشغول هستم و از روزی که اففتخار این وظیفه را بعهده بنده گذاشتهاند مشغول هستم مطالعاتی میکنم و اقداماتی هم شده است در این که اصلاحاتی در این زمینه بشود و محتاج هم خواهد بود که کمک و مساعدت مجلس شورای ملی را هم جلب کنم برای این که یک اساسی که ریخته میشود غیر قابل تغییر باشد و هر روز نیایند تغییر بدهند چون خیلی از قسمتها را آمدهاند تغییر دادهاند چون در نظریات را بصورت لایحه در بیاورم و از آقایان نمایندگان محترم تصویب آن را تقاضا کنم و امیدوارم که بشود یک اقدامات اساسی کرد در این کار. اما راجع به مردودین که فرمودند چون زیاد در این موضوع صحبت شده است و یکی از نمایندگان محترم هم از بنده سئوال کردند که کتباً به بنده رسیده است این سئوال هم تصور میکنم در همین زمینه باشد جواب ایشان را هم اگر بعد از توضیحاتی که داده میشود اصرار داشته باشند بعداً باز عرض خواهم کرد چون مردودین هم در جرائد نوشتند و هم بتمام مقامات متشبث و متوسل شدند و حتی خود بنده را یک آن راحت نگذاشتند وقتیکه از بنده مأیوس شدند و تا اندازة نومید شدند به سایر مقامات متوسل شدند پس در این موضوع هم لازم است اینجا مختصر توضیحی برای روشن شدن مطلب عرض کنم. میگویند امسال خیلی زیاد از محصلین رد شدهاند این صحیحنیست و تناسب مردودین با قبول شدگان مثل هر سال است برای اینکه امتحانات شهریور ماه را نباید مأخذ گرفت برای اینکه امتحانات رسمی و صحیح و درست و قانونی ما امتحانات خرداد ماه است که داوطلبان عبارتند از کسانیکه در مدارس تحصیلات منظم کردهاند و از طرف مدارس پیشنهاد و معرفی میشوند و در امتحانات شرکت میکنند اگر ملاحظه بفرمائید نتیجه امتحاتات خرداد ماه گذشته را تصدیق خواهید فرمود که تناسب قبول شدگان و مردودین مثل سالهای پیش است و تغییری نکرده است اما در شهریور که عده مردودین امسال زیاد بوده است علت مخصوصی داشته است و غالباً آقایان توجه نکردهاند و آقایانی هم که وجه کردهاند شاید متعمداً متذکر نشدهاید و بدیگران نگفتهاند و آن این است که معمول است در امتحانهات خرداد ماه وقتی معدل نمرات محصلی بیک حدی رسید میگویند آن محصل قبول است یا اگر پنج نمرده ده نمره بآن حد مانده است میگویند تجدیدی است یعنی میتواند در شهریور ماه دوباره امتحان بدهد و اگر از آن حد هم پائین آمد میگویند مردود شده است و مردودین هیچ علاجی ندارد کارشان مگر این که یک سال دیگر در آن کلاس بماند و درس بخواند و در خرداد آینده امتحان بدهد تجدیدیها میتوانند سه ماه تابستان را درس بخوانند و مطزالعه کنند و د ر شهریور دو مرتبه امتحان بدهند اگر قبول نشدند دوباره در آن کلاس میمانند خلاصه این عمل یک ترتیبی بود که سالیان دراز جاری بود امسال بدبختانه در خرداد ماه عده که مردود شدهاند متشبث شدهاند باین که چون سال گذشته سال تحصیلی ۱۳۲۰- ۱۳۲۱ سال استثنائی بوده است و وضع مملکت هم یک وضع خاص استثنائی بوده است ما هم نتوانستیم آنطور که باید درس بخوانیم بنابراین استثنائاً اجازه بدهید بما که در شهریور دو مرتبه امتحان بدهیم این یک بود که عرض عجیبی بود ولی با این اصل موافقت کردند و این تقاضا را پذیرفتند و حالا بنده کاری ندارم بگویم خوب کردند پذیرفتند یا بد کردند و وارد این قسمت نمیشوم در هر حال اینکار را کردند در شهریور امسال برخلاف مقررات همیشگی فرهنگ یک عده زیادی مردودین خرداد شرکت کردند و اینکه میبینید که مردودین شهریور زیاد شدهاند حالا علتش معلوم میشود برای اینکه کسانی که در خرداد مردود میشوند تصدیق میفرمائید که در این دو سه ماهه تعطیل برایشان غیر مقدور بوده است که بتوانند خودشان را برای امتحان حاضر کنند و یک نکته دیگری که باید اضافه کرد این است که در امتحانات خرداد متفرقه شرکت نیکنند یعنی فقط کسانی در خرداد شرکت میکنند که تحصیلات منظم کردهاند و دبیرستان را دیدهاند و اگر یک کسی در خارج تحصیل کرده باشد و بخواهد امتحان بدهد در خرداد نمیپذیرند ولی در امتحانات شهریور میپذیرند بنابراین در شهریور متفرقه پذیرفته میشود بطوری که داوطلبان امتحانات شهریور ماه عبارتند از یک عده معدودی تجدیدیهای خرداد و بقیه یا مردودین بودهاند که امسال اجازه امتحان مجدد داه شده یا متفرقه و متفرقهها هم غالبشان کسانی هستند (نمیگوئیم همه آنها) غالبشان کسانی هستند که یا تحصیلات ندارند و یا تحصیلات منظم ندارند میگویند خوب چه ضرری دارد میرویم اسم خودمان را مینویسیم اگر قبول شدیم که شدیم و اگر نشدیم که نشدیم این است که عده کثیری باسم متفرقه در شهریورنام نویسی مکنند ما هم قبول میکنیم که در امتحانات شرکت کنند و آن عده که مدود شده بودند یا متفرقه بودهاند یا مدودین خرداد بودهاند که امسال اتفاقاً آمدهاند و شرکت کردهاند و در نتیجه دیدیم که یکربع بلکه کمتر از یک ربع قبول شدند و بقیه رد شدند یعنی از چهارصد و پنجاه نفر صد نفر قبول شدند و بقیه رد شدند یعنی از چهارصد و پنجاه نفر صد نفر قبول شدند بقیه رد شدند بنابراین با توضیحاتی که بعرض رساندم هیچ موجب تعجب نیست و نباید باشد (صحیح است) و راجع بارفاقی که غالباً به بنده مراجعه کردهاند که باید بآنها ارفاق کرد و هر نوع به بنده فشار آوردند بنده موافقت نکردم و حتی بعضی اشخاص به بنده تکلیف میکردند که باید ارفاق کرد ولی بنده نکردم حتی خیلی از دوستان از بنده رنجیدند ولی با این حال با اینکه ملاحظه میفرمائید بین ما گذشت و ارفاق خیلی رواج دارد ولی بنده بزعم خودم (ممکن است اشتباه هم بکنم) یکی از موجبات بدبختی که ما داریم همین قسمت است که ما قضایا را جدی تلقی نکنیم این یکی عیبی ندارد و نتیجه این قبیل ارفاقها این شده است که ما قوانین و مقررات آنطور که باید رعایت نمیکنیم برای این که وقتی قائل میشویم که خوب میشود یکقدری از حدود اصول تجاوز کرد و عدول کرد این اصل که ذهنی ما شد دیگر فلان سنت یا شعائر دینی و مذهبی را رعایت نمیکنیم ولی وقتی که پابند اصول بودیم و خیلی تهم در این نظر سخت بودیم و با خشونت مقید بودیم این بدبختیها پیش نمیآید. بنده عقیدهام این است که برای رفع این قضیه و برای رفع بسیاری از معایب و نقائص دیگری که ما داریم بایستی مبارزه کنیم و برای این نقائص اخلاقی چنانکه همه آقایان متذکر میشوند و غالباً هم فرمودهاند باید باقدامات فرهنگی متوسل شویم (صحیح است) و همانطور که عرض کردم این اقدامات را باید بکنیم و بنده آنها را بصورت لوایح قانونی تهیه کردهام و به مجلس تقدیم میشود و تقاضا خواهم کرد که آقایان تصویب بفرمایند و بنده در این مدتی که خودم را شناختهام یک صفت خوب یا بد برای خودم قائل بودهام و میخواهم از آن تجاوز نکنم و آن این است که میخواهم از اصول عدول نکنم و قوانین را رعایت کنم و از آقایان رفقا که به بنده مراجعه فرمودهاند و موجب شکایتشان را فراهم کردهام استدعا میکنم که مرامعذور بدارند و امیداوارم بگذارند کسی که این اصل را برای خودش قائل شده است تقاضا بکند که از آن اصل تجاوز نکند (صحیح استـ احسنت)
نراقیـ انشاءالله موفق بشوید.
رئیسـ آقای طباطبائی.
طباطبائیـ عرض کنم این که آقای وزیر فرهنگ اشاره کردند که عامه مردم در بعضی از فنون و علوم اگر چه وارد نیستند اظهار نظر و سلیقه میکنند برای این است علم فطرت بشر است و مهمترین علم که علم منطق است از عادات وسلیقه و ذوق و قطرت بشر گرفته شده است ملاحظه بفرمائید این که معروف است که عامه میگویند هر گردی گردو نیست این همان عموم خصوص منطقی است و عموم و خصوص من وجه از همین جا گرفته شده است این اصل منطق از همین مثلی که توی دست و بال عامه مردم و عوامالناس شایع است گرفته شده مسئله طب و معارف و مهندس و ساختمان اینها هم یک مسائلی است که غالباً پایهاش روی سلیقه و ذوق اشخاص و ذوق عمومی بشر است. کلمة مردودین که گفته میوشد در ضمن یک چیزی را هم بنده باید بعرض آقایان برسانم و آن این است که بدست آنهائی هم که تصدیقنامه داده شده آن تصدیقنامهها هم پایهاش روی اساس صحیح نیست البته عموماً عرض نمیکنم توی آنها جوانهائی هم هستند که تحصیل کردهاند زحمت کشیدهاند موفق شدهاند ولی اکثراً اینطور که فرمودند نیست و واقعاً مثل این است که وزارت معارف همه کارهایش روی حق و حساب است و این امتحاناتی که شده مامش درست است در صورتیکه اینطور نیست اخیراً توی یکی از روزنامهها نوشته بودند که در همان مدرسه البرز را گفته بود که کارنامه فروشی میکردند یکی سیتومان. عرض کنم بنده در عرایضم صراحت دارم و اعتنائی بچهار تا هوچی بیرون ندارم آقا این معارف نیست بنده وقتی که کابینة حاضر پرگرامش آمد اینجا عرضم را کردم و حالا هم تکرار میکنم اصل که فرمودید نمیخواهید از آن عدول کنید اصل در فرهنگ یعنی درس دادن، معلم کتاب (هاشمیـ اخلاق) البته وقتی که کسی درس خواند اخلاق پیدا میکند اگر درس نخوانده است اصلاً نمیداند اخلاق چیست عیب ما این است بدبختی ما این است که هر وزیری میآید درست میرود همانجائی میافتد که آن وزیر سابق افتاده بود شما الآن اضافه اعتبار میخواهید و مینویسید برای کسر اعتبار بودجه و میخواهید باز بدهید به مستخدمین اداریتان خوب آقا این را بردارید و بگذارید جزء اعتبار مدارس و مدرسه باز کنید من با خودشان صحبت کردم و خودتان گفتید که بچههای اشخاص مخصوصاً اطفال مهاجرین که از ولایات آمدهاند توی خیابانها الان سرگردان هستند و جای برای آنها نیست شما میفرمائید از اصول عدول نمیکنند الآن دیگر در حبشه هم اینطور نیست در یک اطاق درس در یک تاریکخانه در یک نکبتخانه واقعاً هزار رحمت بآن مکتبخانههای قدیم در یک اطاق در یک کلاس هشتاد نفر شاگرد نشسته است بعنوان اینکه دارند درس میخوانند! کدام درس آقا؟! کی درس خوانده است؟! من یک حسابی کردم یک مقالة منتشر کردم که تمام دوره تحصیلی شما را که یکسال است حساب کردم از روی حساب خودتان هفت روز و نصفی بچهها درس میخوانند در تمام سال حساب کردم هفت روز و نصفی درس میخوانند در تمام سال حساب کردم هفت روز و نصفی درس میخوانند در تام سال جساب کردم هفت روز و نصفی درس میخوانند اگر کسی بگوید غیر از این است دروغ گفته است (عدهای از نمایندگانـ اینطور نیستـ حالا آن حسابرا بفرمائید) حسابش اینجا است الآن حسابش را عرض میکنم: از شهریور مدرسهها شروع شده است توجه میفرمائید؟! الآن دو ماه از سال گذشته است بچههای مردم هنوز بمدارس راه پیدا نکردهاند بروید تحقیق کنید هنوز مشغول تهیه پراگرام و تهیه وسائل و مقدامات کار هستند اسفند ماه هم طلیعه امتحانات است و امتحانات کم کم شروع میشود در خرداد ماه هم مدارس تعطیل است تا کی؟ تا شهریور آینده. یک عده اطفال یتیم بیپدر و مادر از وزارت معارف منت بآنها گذاشته بودن بآنها کمک تحصیلی میدادند ماهیانه سه تومان و چهار تومان و پنج تومان آنرا هم امسال همه را قطع کردند با این اوضاع عمومی با این سختی معیشت با این فقر (حمزهتاش گویا دوباره میدهند) هنوز که ندادهاند بنده اطلاع دارم عرض کنم که این موادی که اینجا ذکر شده است بنده با آنها موافق نیستم چون برای مدرسه نیست و شما باید تمام بودجهتان را بگذارید برای مدارس یک قلم مینویسید برای کسر اعانه آموزشگاههای ملی کاش شما همة پولتان را بدهید بآموزشگاههای ملی یک اعتبار دیگر برای اضافه حقوق کارمندان فرهنگ شهرداریها آنرا بنده ملتفت نشدم و آنرا هم تمنا میکنم بگذارید منحصراً برای مدارس الآن تمام اطفال مردم معطل ماندهاند جا نیست، کتاب نیست. عرض کنم یک اعتبار دیگر اعتبار کلاسهای اضافی است آنرا بنده موافقم و این خیلی کار صحیحی است راجع بتوسعه فرهنگ فارس البته جاهای دیگر را هم انشاءالله توجه خواهید فرمود.
وزیر فرهنگـ بنده فقط یکقسمت از بیانات نمایندة محترم را میخواهم جواب عرض کرده باشم. قسمتهای راجع بایراداتی که دارند و اعتراضاتی که دارند بتحصیلات مدارس و اینکه چقدر درس میخوانند و چقدر درس نمیخوانند آنرا بنده واگذار میکنم بتوجه خود آقایان نمایندگان محترم البته اولاد دارند محصل دارند خود آقایان از بنده بهتر میدانند (صحیح است) و خود آقایان بهتر میدانند که در عرض سال همهاش را درس میخوانند یا نمیخوانند. بعلاوه بنده وارد این قسمت نمیشوم و نمیخواهم دفاع کرده باشم از مؤسسات فرهنگی و از مدارس بنده اگر دفاع بکنم خواهند گفت که فلان کس مدارس و تحصیلات و تعلیمات را کامل میداند در صورتیکه اینطور نیست و بنده هیچوقت این ادعا را ندارم فقط چیزی را که میخواستم عرض کنم برای حفظ حیثیات کسانی است که امسال متصدی امتحانات بودهاند بنده نمیخواهم اینجا راجع بگذشته نه تکذیب کنم و نه تصدیق کنم بنده فقط راجع بگذشتهن نه تکذیب کنم و نه تصدیق کنم بنده فقط راجع به امتحانات شهریور ماه عرض میکنم که کسانی که متصدی امتحانات رسمی بودهاند مورد نهایت اطمینان و اعتماد بنده بودهاند و میتوانم عرض کنم که هیچ نوع خلاف قانونی نشده است و باینجهت نباید کارمندان صحیح و طرف اعماد را دلسرد کرد (صحیح است) اما راجع به آن قسمت از بیانات نماینده محترم در موضوع ارزش تحصیلات بنده عرض میکنم که واقعاً آنهایی که قبول شدهاند زحمت کشیدهاند ودرس خواندهاند بنده برای حفظ حیثیات و ارزش زحمات آنها عرض میکنم اینکه شما بفرمائید این کاغذی که ما بدست آنها میدهیم چندان ارزش ندارد این خیلی برای آنها ناگوار است و ارزش آن برای اینست که آنها زحمت کشیدهاند قبول شدهاند و از زحمات آنها حقیقة باید تقدیر کرد (صحیح است) و اگر شما بخواهید تردید کنید در صحت این امتحانات این از ارزش زحمات آنها کاسته خواهد شد چون آنهائی که محصل هستند و زحمت کشیدهاند و قبول شدهاند حقیقة قابل تقدیر و تشویق هستند بنابراین بنده هم برای حفظ حیثیات ممتحنین و هم برای حفظ حیثیت و ارزش زحمات محصلین که قبول شدهاند عرض میکنم که امتحانات با نهایت دقت و صحت انجام شده است و بنده نهایت اعتماد را دارم به کسانی که متصدی این کار بودهاند (صحیح است) راجع باضافه حقوق کارمندان فرهنگ شهرداریها چون توضیح خواستند اجمالا عرض میکنم وقتی که قانون افزایش حقوق تصویب شد و بر حقوقها افزوده شد این افزایش حقوق را وزارت فرهنگ به آموزگاران خودش داد ولی در بعضی ولایات و شهرستانها به دبستانهایی است که بودجه انها را شهرداری میدهد و شهرداریها برای پرداخت آن اضافه محل نداشنند که بدهند وندادند ولان هشت نه ماه است که این آموزگارهای بیچاره این اضافه را نگرفتهاند و وقتی که بنده آمدم دیدم که پنج ششماه است این بودکه بنده با موافقت کمیسیون بودجه این مبلغ را برای اینمنظور جزء قانون متمم بودجه گذاردیم (صحیح است)
رئیس – پیشنهاد ختم جلسه شده است.
امیر تیمور- بنده اجازه خواستهام اجازه میفرمائید.
رئیس – چند نفر دیگر از آقایان هم اجازه خواستهاند
مخبر – پیشنهاد ختم جلسه بنظر بنده مورد ندارد یک مدتی دراین ماده صحبت شده است و مذاکره است واگر جلسه ختم شود و تکلیف این ماده معلوم نشود جلسه دیگر مذاکرات تجدید میشود مگر این که مذاکرات کافی شود.
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
امیر تیمور – بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.
رئیس- بفرمائید.
امیر تیمور- بنده یک اشکالی در این ماده دارم و تقاضا میکنم آقای اعتبار توجه بفرمایند این جا نوشته شده:
از محل اضافه درآمد بودجه کشور و کسر پارة از اعتبارات مصوبه به تشخیص وزارت دارائی و از محل صرفه جوئیهای بودجه کشور تأمین نمایند بعقیده بنده صرفه جوئی یک چیزی نیست که وزارت دارائی از حالابتواند آنرا تشخیص بدهد صرفه جوئی چیزی است که خود بخود ایجاد میشود و وزارتخانها وقتی برای ارقام هزینة که دربودجة آنها در نظر گرفته شده خرج پیدا نکنند صرفه جوئی ایجاد میشود که باین مصارف برسد پس بنظر بنده این قسمت از عبارت ماده را بایستی اضلاح بفرمائید. موضئع دیگری که بنده خیلی لازم میدانم بعرض آقای وزیر فرهنگ برسد و مورد توجه آقایان نمایندگان هم هست این است که یکی از موسسات خیلی مفیدی که ما داشتیم مدارس قدیمة ما بود این مدارس قریمة که در همه جای مملکت بنا شده با خود این مدارس املاک زیادی برای مصرف مخارج این مدارس وقف شده است که بصرف این مدارس میرسیده متأسفانه درسنوات اخیره وزارت فرهنگ آنطور که باید و شاید باین مدارس توجهی نکرده است و این مدارس قدیمه اغلب از بین رفته یعنی تعطیل شده و عوائد موقوفات آنها که باید اختصاصاً صرف این مدارس بشود وزارت معارف من غیر قانون و من غیر حق این عوائد را در دست گرفته و مداخله میکند بکه این عمل هیچگونه مجوز قانونی ندارد اخیراً خوشبختانه بنده در روز نامهها دیدم که برای مدرسه سپهسالار وزارت فرهنگ اساسنامة قائل شده و در نظر دارند دانشکده معقول و منقول را
دائر کنند و اعلانی هم منتشر کرده است که عده دانشجو خواهند پذیرفت از این حیث بندهبه آقای وزیر فرهنگ و وزارت فرهنگ تبریک میگویم که این موضوع بهترین کاری بوده بوده است که فرمودهاند و ضمناً تقاضا دارم همین عملی که نسبت بمدرسه سپهسالار شده همین توجه هم نسبت ببقیة مدارس قدیمه ما بشود یعنی آنچه از مدارس قدیمه که دارای موقوفات و عوائد خاص بودهخ است و وزارت فرهنگ بر خلاف قانون آن عوائد را در دست گرفته است آن عوائد را بخود آنها مسترد دارند و با یک اساسنامة صحیحی آن مدارس را دائر کنند. مقدار زیادی از این مدارس قدیمه الان در مشهد و سایرشهرهای ایران هست که در سنوات اخیر وزارت فرهنگ موقوفات و عوائد آنها را جلوگیری کرده است و میبرد و آن مدارس بحال خرابی افتاده است و بنده تمنا میکنم و خواهش میکنم که وزارت فرهنگ این موقوفات را در دست بگیرد که مصرف خود آن مدارس بشود و یک عده مدارس هم از نو ایجاد شود که از این جهت هم ما دارای یک عده دانش آموز بشویم که حقیقاً بشود به تربیت عمومی این کشور و رشته اجتماعی ما خدمت بکنند مدارس قدیمه ما مدارس بسیار مفیدی بوده است و از آنجا فضلا و دانشمندان و فلاسفه و علمای خیلی بزرگ و نامی بیرون آمدهاند و حالا هم ما امیدوارهستیم که دوباره از این قبیل دانشمندان برای مملکت بوجود بیاید که در آتیه استفاده کاملی از وجودشان بکنیم. موضوع دیگری که بنده میخواستم عرض کنم و از موقع استفاده بکنم این است که منظور ما تعلیم تنها نیست بنده البته تصدیق میکنم که سطح معلومات ما مخصوصاً سطح معلومات جوانان و دانش آموزان ما خیلی ترقی کرده است اما خیلی تعلیم کافی نیست بلکه تربیت هم لازم است دیروز که ما برای عرض تبریک بگلستان شرفیاب شده بودیم بمناسبت عید مولود اعلیحضرت با یکی از رفقا صحبت میکردیم باین موضوع دسیدیم که حقیقاً با تقوی تریم عناصر خدمتگذار این کشورما همان چند نفر قدیمیها هستند که در دربار ماندهاند و اینها چند نفر اشخاصی هستند که پایة تربیت آنها روی تقوی گذارده شده است. چرا اینها دارای ایمان و تقوی هستند؟ برای اینکه اگر تربیت و تعلیمی هم بوده است اصولش روی دیانت و تعارف اسلامی گذاشته شده است بنده حالا هم استدعا میکنم اگر آقای وزیر فرهنگ میخواهند یک قدم اساسی برای فرهنگ این کشور بردارند سعی کنند که پایه معارف ما روی معارف و تربیت اسلامی گذاشته شود که افراد با تقوی و با دیانت در این مملکت ایجاد شود و اینها خواهند بود که میتوانند این مملکت را نگهداری کنند و مورد اعتماد همه باشند. از این قسمت هم که بگذریم تنها رقم مفیدی که در اینجا هست موضوع هزینه ایست که برای کوهرنگ اصفهان گذاشته شده است. با تصویب این ماده نه تنها ما به نسل حاضره خدمت خئاهیم کرد بلکه از این خرج سالهای سال و بعدها تا نسل ایرانی باقی خواهد بود از این کار استفاده میکند و ما که در این مجلس هستیم و رأی میدهیم باین ماده برای این است که این یک قدم مفیدی است که در عهد شاه عباس کبیر برداشته شده است و ما امروز داریم آن را عملی میکنیم و انشاءالله این قدم مفید و عملی برای همه این مملکت مبارک خواهند بود.
جمعی از نمایندگان – کافی است مذاکرات.
هاشمی – بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.
عدة از نمایندگان- رأی رأی.
هاشمی- اجازه بدهید توضیح عرض کنم.
رئیس – بفرمائید.
عدة از نمایندگان – رأی رأی.
هاشمی ـ یک توضیحاتی بنده میخواهم بدهم بنده پر حرف نیستم در مذاکرات. فرهنگ هم فن من است ۲۵ سال کار من بوده است زحماتی در این کار کشیدهام این است که مخالفم با کفایت مذاکرات.
عدة از نمایندگان – رأی رأی.
رئیس – رأی گرفته میشود بکفایت مذاکرات. آقایان
موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
پیشنهاد خوانده میشود. پیشنهاد آقایان دکتر سمیعی طالش – سمیعی:
پیشنهاد میکنیم بند ۳ ماده ۵۴ بطریق زیر اصلاح شود:
ماده ۵۴-۳-اضافه اعتبار وزارت بهداری برای شهرستانها خاصه گیلان فارس و بنادر گیلان به مصرف خواهد رسید.
رئیس – آقای دکتر سمیعی.
دکتر سمیعی – این اعتباری که در این ماده برای وزارت بهداری معین شده اختصاص داده شده است بفارس و کرمان و اینجاها بنده خواستم عرض کنم در شهر رشت هم یک بیمارستانی است که امسال اضافه اعتباری از برای آن بیمارستان منظور نکردهاند در صورتیکه مبالغ زیادی هم افزایش حقوق بر مخارج این بیمارستان اضافه کرده است خواستم استدعا کنم درین ماده از این مبلغ یک مبلغی هم اختصاص بدهند به بیمارستان گیلان و استدعا میکنم اسم گیلان هم در اینجا اضافه شود یا اسامی سایر ولایات از اینجا حذف شود که تقسیم شود بین کلیه شهرستانهائی که احتیاج دارند.
مخبر – از آقای دکتر و آقایان دیگری که همه بنده میبینم نظر دارند استدعا میکنم توجه بفرمایند بماده و رفع اشکالشان خواهد شد مینویسد اضافه اعتبار وزارت بهداری برای شهرستانها خاصه فارس و بنادر و کرمان پس بهداری برای شهرستانها حصر نشده است که بجای دیگر ندهند اگر واقعاً وزارت بهداری لازم بداند که به گیلان یا مازندران سایر جاها کمکی بکند البته دست او را نبستهایم فقط فارس و کرمان و بنادر را از نظر وضعیت خاصی که آنجاها داشتند در ماده بخصوص قید کردند (صحیح است) و الا میتوانند از همین عبارت ماده استفاده کنند برای جاهای دیگر و مورد ضرورت را هم جلویش را نبستهاند نمایندگان – صحیح است. پس گرفتند.
رئیس – پیشنهاد آقای صفوی.
در قسمت ۲ از ماده ۴۱ اضافه اعتبار وزارت فرهنگ.
ب. کسراعانه آموزشگاههای ملی ۱۳۰۰۰۰۰ ریال نوشته شود که آموزشگاههای تهران ۳۰۰۰۰۰ ریال کسر شود که آموزشگاههای تمام شهرستانها یک میلیون ریال و در قسمت هر توسعه فرهنگ فارس کلمه بنادر هم اضافه شود.
صفوی – عرض کنم که خیلی جای مسرت و خوشوقتی است که در رأس وزارت فرهنگ یک شخص فهمیده و با اطلاع و با تجربه قرار گرفته است که حقیقاً قدمهای مفیدی در پیشرفت کار فرهنگ بر میدارند و حقیقاً اسباب امیدواری و مسرت همه علاقمندان بکارهای فرهنگی است و همانطور که فرمودند اصلاحات را از عمق شروع فرمودهاند بنده خیلی خوشحال شدم که آقای وزیر فرهنگ توجه به پیشرفت فرهنگ تهران و شهرستانها همه بطور تساوی دارند بنده خواستم در ضمن پیشنهادم یک استدعائی بکنم از حضورشان و آن این است که بنده تصور میکنم برای کسر بودجه آموزشگاههای شهرستانها اگر توجهی بانها بیشتر از مرکز بشود مفیدتر است چون در شهرستانها بواسطه ترقی فوق العاده هزینه زندگی و بواسطه بالا رفتن سطح زندگی آموزشگاهها قادر نیستند که بتوانند با بودجه خودشان خودشان را اداره کنند. در تهران خانوادهها میتوانند البته اگر بچههاشان را بمدارس ملی بگذارند ماهی چهار پیج تومان هم بدهند و بر ایشان اهمیت ندارد ولی در ولایات استطاعت یک تومان دو تومان را هم ندارند و آموزشگاههای شهرستانها از این جهت باید بیشتر طرف توجه وزارت فرهنگ قرار بگیرند تا بتوانند خودشان را با این کمک اداره کنند. این جا بطور کلی نوشته شده است یک میلیون و سیصد هزار ریال برای تهران و شهرستانها بنده تفکیک کردم چون شهرستانها لازم است که بیشتر با آنها کمک و مساعدت بشود و استدعا میکنم پیشنهاد بنده را قبول بفرمایند و قبلاً هم با ایشان مذاکره کردم که سیصد هزار ریال برای تهران و یک میلیون ریال برای سایر شهرستانها و بسته
بنظر خودشان یکی دیگر اینکه استدعا کردم در قسمت که نوشته شده توسعه فرهنگ فارسی کلمه بنادر هم اضافه شود چون بنادر همیشه با فارس توأم بوده است از آقای آزادی هم استدعا کردم قبول فرمودند که با نظر آقای وزیر فرهنگ بنادر هم بفارس اضافه شود.
وزیر فرهنگ – بنده با پیشنهاد دومشان موافقت میکنم که بنادر هم اضافه شود ولی برای تقسیم آن اعانه آموزشگاههای تهران و ولایات تقاضی میکنم که اصرار زیاد نکنند و ما را مختار بگذارند برای اینکه اگر ما بخواهیم این جا در قانون تعییم کنیم که چه مقدار تهران و چه مقدار برای سایر ولایات تخصیص داده شود دچار زحمت خواهد شد ولی البته بنده قول میدهم بایشان که رعایت حال شهرستانها را هم البته خواهیم کرد.
صفوی – بنده هم موافقت میکنم.
رئیس – پیشنهاد آقای طباطبائی.
پیشنهاد میکنم مبلغ ۲۴۸۰۵۵۰ ریال کسر اعتبار بودجه وزارت فرهنگ صرف اعتبار کلاسهای اضافی بشود.
طباطبائی – عرض میکنم بنده توضیح زیادی ندارم و توضیحات خودم را عرض کردم مقصودم این بود که این مبلغ ۲۴۸۰۵۵۰ ریال کسر اعتبار بودجه صرف اعتبار کلاسهای اضافی بشود و صرفاً برای مدارس و تأسیس کلاسهای اضافی مصرف شود و چون این جا عرایض کردم عرض کنم که مخصوصاً راجع بامتحانات شرحی از طرف همکاران عزیز من مخبرین جرائد بمن رسید که من نمیخوانم و مقتضی است که عیناً بخود آقای وزیر معارف تقدیم کنم.
مخبر- این پیشنهاد آقای طباطبائی کاملاً منظور شان تامین شده است برای اینکه وقتی ما میگوئیم اضافه اعتبار وزارت فرهنگ و کسر اعتبار بودجه کسر اعتبار بودجه مقصود و جهت مهمش مربوط به دبیرستانها است و نباید تصور شود که از این محل برای یک مستخدمین جدیدی یا اضافه حقوق اعتبار خواسته باشند چنین چیزی نیست این صرفاً برای مدارس است و این را باید آقای طباطبائی متوجه باشند که آن کسی که مدیر کل باید بشود و ترفیع بگیرد یا رتبه بگیرد آن محلش از جای دیگر تأمین میشود پی این مبلغ کسر اعتبار بودجه برای توسعه دبیرستانها است.
طباطبائی – بنده مسترد کردم تأمین شد.
رئیس ـ پیشنهاد آقای انوار.
بنده پیشنهاد میکنم در قسمت ب بعد از کلمة ملی اضافه شود مرکز و استانها و شهرستانها
انوار – اگر چه آقای وزیر فرهنگ فرمودند اینهمه تعریفات کردند که برای فرهنگ عمل شده است بلی در و دیوار خوب شاخته شده است بنابراین بنده حالا وارد نمیشوم سابقین چه کردند بلی سابق بر این جز در و دیوار چیز دیگری ساخته نشده است کار دیگری نشده است ولی آن چیزی که آقای طباطبائی فرمودند منظور ترقی علمی و تربیتی بوده است که نشده است. میفرمائید خیلی خوب شده است بلی در و دیوار خوب شده است خانههای مردم را خراب کردند و رفتند ……
همهمه نمایندگان –اینطور نیست …… اینطور نیست ……… زنگ رئیس……….
انوار – صبر کنید آقا من بگویم بعد یک …….. همهمه نمایندگان ………زنگ رئیس ……
جمعی از نمایندگان – اینطور نیست.
انوار – چون موقع نیست آقایان هم عجله دارند عرض نمیکنم بنده جلوتر از همه میآیم بعد از همه هم میروم خودتان انصاف بدهید شما شما در سر موقع نمی آئید حالا هم عجله میکنید برای رفتن سه ساعت بظهر رئیس وقت جلسه را معین میکند. چرا نمیائید؟ بخودتان بگوئید که چرا سر موقع نمیائید. معذلک بنده صحبتهای خودم را میگویم. حالا چون موقع دیر است بنده سئوالی از آقای وزیر فرهنگ کردهام میگویم که شما حاضر بشوید و جواب سئوال بنده را بدهید چرا نمیائید جواب سئوال مرا بدهید عرض دیگر بنده این است که این اعتبار نه مختص
آموزشگاههای ملی مرکز است بلکه همه جا را ما در نظر داریم و در نظر خواهیم گرفت پیشنهاد را هم استر داد میکنم ولی بعد باید برای جواب ما بیایند
رئیس- پیشنهاد هاشمی
بنده پیشنهاد میکنم از هر یک از بندهای دیگر که مقتضی است کسر و به بند ب اضافه اعتبار وزارت فرهنگ بیفزایند.
هاشمی- اگر مجلس در امور تخصصی وزارت فرهنگ مهلت میداد و بحث میشد آنوقت یک صحبتهائی نمیشد که منجر باهانت بنوامیس یک مملکتی بشود. آقای انوار میفرمایند محصل نیست. استدعا میکنم یاد داشتهای درسی دانشجویان دانشکده حقوق را جناب عالی بگیرید و ملاحظه بفرمائید که حتی فقه و اصول حتی منطق دارند نهایت خیلی قشنگتر خیلی رفرم تر از قدیم (صحیح است) و حالا خارج از پیشنهاد است و موقع نیست تا مفصل در این باب عرایض بکنم و بایشان جواب بدهم (صحیح است) پس این فرمایشات را نفرمایند نباید این جا آمد و یک مشت استادان را تخطئه کرد و همه را جنایتکار در امتحان و نمرة و تقلب در امتحان شمرد اینطور نیست آقا (صحیح است) این قسمتها که میفرمائید اینطور نیست امسال در امتحانات از هیچیک از ولایات صدا بلند نشده است (صحیح است) و بهترین امتحاتات بوده است آقا (صحیح است) چرا بودن مجوز قانونی یا با مجوز قانونی در سابق آمدند و محض خاطر چند نفر در مرکز امتحانات شهریور را تمدید کردند و این کار استثنائی را برای خاطر چند نفر کردند؟ بند بیست تلگراف بیشتر از کرمان داشتم راجع به همین موضوع و چون بر خلاف مقررات میدانستم اصلاً بدون مراجعه بوزارت فرهنگ جواب دادم این بر خلاف مقررات است. بعد جواب بنده را آخر دادند که چرا در مرکز استثناء شد و در شهرستانها نشد.
طباطبائی ـ شما که فرمودید نمیشود
هاشمی – بنده الان میگویم که بایستی فهمید که چه اشخاص وزارت فرهنگ را در مضیقه میگذارند.
انوار – من هم همین را میگویم
هاشمی – بالاخره ما باید ممتهنین را تعیین کنیم نه اینکه بمحض اینکه خواستند یکسال دست امتحان کنند فوراً در پارلمان یک روز بقوة قضائیه کشور و یک روز باستادان دانشکده و دانشگاه حمله کنیم این خوب نیست یک قدری ادب را باید رعایت کنید آقا (صحیح است) اما راجع به قسمت پیشنهادم الن قریب یکسال است بلکه بیشتر یک تلگرافات و شکایاتی از کارمندان و دبیران و آموزگاران آموزشگاههای ملی که واقعاً یک مزیتی یک پیشقدمی در کار فرهنگ دارند بلند است که زندگانی ما بهیچ وجه قابل ادامه نیست این مبلغ صد و سی هزار تومان که این جا گذاشتهاند برای مرکز و شهرستانها این در واقع مقدمه اعلان این مدارس است یک ایراداتی هم البته وزارت فرهنگ دارد ولی یک روزی که این مدارس تأسیس شده است نظر به پیشقدمی که دارند امروزه هم دارای یک اهمیتی هستند (صحیح است) و این مسلم است که این آموزشگاههای ملی پیشقدم فرهنگ جدید این کشور بودهاند (صحیح است) بعداً موسسات فرهنگی هر چه کامل تر شد اینها بحال وقفه که خودش یک مرحله از مراحل انحطاط است ایستاد و ماند و توجهی به آنها نشد و بالاخره این ضرر و لطمة اخیر اینها را از بین برد که حقوق آموزگاران دولتی اضافه شد و اینها بهیچوجه نیتوانند اینکار را بکنند اگر وزارت فرهنگ یک ایراداتی در اصل سازمان این آموزشگاهها دارد و معتقد است که یک اصلاحات اساسی لازم دارد در نظر بگیرند و اصلاح کنند و آنها را و مثل بنگاههای رسمی منظور کنند و با آنها معامله کنند و الا با اینکه صدی ۱۵ تا ۲۰ یا صدی ۲۵ بفلان بنگاه ملی اضافه شود با اینکه میدانم مردم نظر بعدم بضاعت اولاد خودشان را کمتر در مدارس ملی میگذارند و میبرند بمدارس دولتی اینها دیگر و جودشان قابل دوام نیست و هر فکری که لازم است برای آنها بفرمائید همین حالا بفرمائید که اینها از بین نروند (صحیح است).
مخبر ـ فرمایشات آقای هاشمی صحیح است ولی بنده لازم است عرض است عرض کنم این ارقامی که اینجا ملاحظه میفرمایند
حداقل احتیاج وزارت فرهنگ است پس از این ارقام چیزی نمیتوانید کسر کنید و بر آن منظور آقا اضافه کنید و این مبلغ ۱۳۰ هزار تومان هم باحساب دقیق و با یک نسبت معینی یک مبلغ صدی بیست و پنج است نسبت بتمام اعاناتی که داده میشد افزوده شده و مبلغش اینقدر شده که ملاحظه میفرمائید و چون این مورد توافق بوده است این را هم استدعا میکنم که موافقت بفرمائید که بهمین ترتیب بگذرد برای امسال چون ملاحظه می فرمائید الان ماه هشتم سال است امسال را بر گذار کنیم انشاءالله برای سال آتیه در این موضوع یک نظری اتخاذ شود (صحیح است).
هاشمی – بسیار خوب مستردداشتم.
رئیس – پیشنهاد آقای معدل.
پیشنهاد میکنم کلمه شهرستانها حذف شود و منحصر بفارس و کرمان بشود.
معدل – خاطر آقایان محترم هست آن روز که در آخر جلسه که وقت هم منقضی شده بود نوبت را دادند به بنده و آن جور بسرم آمد حالا بیادتان بیاید ایندفعه هم که اینقدر زحمت کشیدیم تا بلاخره دولت دلش سوخت و یک کلمة مخصوصاً گذاشت در این ماده برای فارس و کرمان. فارس و کرمان خراب و ویران فارسی و کرمانی که در این مدت هیچ حقش بر آورده نشده است فارسی و کرمانی که مردمش بیچاره شدهاند و از روی بیچارگی و سختی و بد بختی دست توسل بدامان فرد فرد آقایان دراز کرده است رفتیم خواهش کردیم التماس کردیم زحمت کشیدیم التجا کردیم تا دولت این کلمه را اینجا گذاشت (اوحدی- اصفهان را هم اضافه کنید) که یک چیزی بانجا بدهند حالا این صحبتها و این حرفها این جا در میاید بنده این نظر را نداشتم که این کار را بکنم ولی خواستم به بینم در عالم جوانمردی نسبت برفقای فارسی و کرمانی تان هم شما باید مضایقه بکنید؟
جمعی از نمایندگان ـ خیز خیر کسی مضایقه ندارد آقا
دکتر سمیعی ـ ما که پس گرفتیم آقا.
معدل ـ پس گرفتم بنده.
رئیس ـ پیشنهاد آقای نقابت:
وزارت فرهنگ مکلف است دانشکده حقوق را تکمیل نماید بطوریکه لیسانسیههای حقوق بتوانند به تحصیل دیپلم دکترا نائل شوند.
نقابت ـ بنده عرض زیادی ندارم بدلیل اینکه اجازه صحبت داده نشد حالا اجازه خواستم که یک مطلبی را ضمن پیشنهادم بطور تذکر عرض کنم والا با آن نطق مفصل و مفید آقای وزیر فرهنگ دیگر جائی نداشت که ما بخاهیم عرایضی بکنیم که این اعتباری که خواستهاند بچه مصرف میرسد چون خود آقای وزیر فرهنگ در کمیسیون صورت دادند که اینها بچه مصرف بیرسد بمصرف اضافه کردن کلاسها و بمصرف تحصیلات محصلین میرسد این را صورت دادند ما هم اشکالی نداشتیم منتهی بنده هم اجازه خواستم که دو نکته را با آقای وزیر فرهنگ تذکر بدهم یکی قضیه ایجاد کنکور است که اسباب زحمت شده است برای دیپلمههای متوسطه چون اکنون در تمام دانشکدهها ایجاد کنکور کردهاند توجه می فرمائید آقای ملک مدنی؟ خواهش میکنم اجازه بفرمائید. چون میخواستم توجه آقای وزیر فرهنگ را جلب کنم بعرایضم (ملک مدنی – بفرمائید) این کنکور که ایجاد شده است متأسفانه شروعش هم در یک موقع است و آنهائی که به دانشکده طب مبخواهند بروند بدانشکده حقوق میخواهند بروند بدانشکده فنی میخواهند بروند برای همه در یکزمان کنکور شروع میشود هر مدرسة هم صد تا بیشتر نمیخواهد آنوقت سیصد چهار صد هفر داوطلب هست آنهائی را که میگییدند میگیرند بقیه همینطور بلاتکلیف میمانند نه در کنکور دیگر میتوانند وارد شوند چون زمانش گذشته نه مدرسه دیگر هست آنوقت همینطور بلا تکلیف میمانند و بایستی بروند بنظام وظیفه با این وضعیت ملاحظه میفرمائید دیگر والوری برای دیپلمههای مدارس متوسطه باقی نگذاشتهاند. در مدرسه حقوق در تمام دنیا اجازه داده میشود که اشخاص بطور مستمع آزاد وارد شوند خوب این چه ضرری دارد که اینجا هم معمول بشود و اشخاص وارد بشوند؟ اگر یک شاگرد بیشتری در سال اول حقوق وارد
شود و گوش بدهد بعد در امتحانات شرکت کند بالاخره لیسانسیه حقوق بشود چه ضرری خواهد داشت؟ یک روشنائی بیشتر و یک اطلاعات بیشتری پیدا خواهد کرد ولی این جا آمدهاند و حالا دانشکده حقوق را هم کنکوری کردهاند که یک عده معدودی بیشتر داوطلب نمیتواند در آنجا وارد بشود از آن طرف ما قاضی کم داریم برای ادارات کارمند نداریم چون پایه تحصیلی نداریم از طرفی آنها هم که تحصیل کردهاند و لیسانسیه شدهاند با این خرج سنگین با این پول چه بکنند و کجا بروند؟ بنابراین چه مانعی دارد که هم این کنکور را بردارید و هم دوره دو ساله دکترا را هم بدانشکده حقوق اضافه کنید امروز در دنیا مردم دوره حقوق و دکترا را با کوررس پوندانس هم تحصیل میکنند، این دوره را درست کنید بگذارید اشخاص در این مملکت هم دکتر حقوق بشوند که ما حقاً و قطعاً بانها احتیاج داریم ملاحظه بفرمائید دورة دکترا برای ادبیات باز کردهاند و حال آنکه زیاد تأثیر ندارد بگذارید این دو سال دوره دکترای حقوق که مورد احتیاج است…….
نبیل سمیعی ـ دکترا که سال ندارد. مدت ندارد
نقابت ـ اجازه بفرمائید آقای سمیعی. برای رفع خستگی آقایان یک مطلبی عرض کنم موقعی که آقای حکمت وزیر فرهنگ بودند عرض کنم که بالای دیپلمها مینوشتند که
توانا بود هر که دانا بود بدانش دل پیر برنا بود آنجا در وزارت فرفنگ دیپلم استادی عرض کنم یکی از آقایانی را که اسناد شده بودند میبرند پیش ایشان که امضاء کنند یک کسی که آنجا بود یک شوخی کرد گفت بالای این دیپلم هم شعری مینویسید گفتند چه بنویسیم گفت این شعر را: نگار من که بمکتب نرفت و خط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد (خندة نمایندگان) حالا که استادی و دیپلم دکتری اینطور بدون تشریفات داده شده است پس چرا قسمت حقوق تکمیل نمیشود؟ این بیشتر مورد احتیاج است محصل حقوق حتماً مثل طبیب و مهندس نیست اطلاعات بیشتری پیدا میکند کار میکند بدرد همه کار میخورد استدعا میکنم مراقبت بفرمائید و این دانشکده را تکمیلش کنید. (صحیح است)
وزیر فرهنگ ـ بنده خیلی متأسفم که موضوعاتی را تذکر میدهند در این آخر جلسه که آقایان خسته هستند با اینکه توضیحاتی که لازم بود داده شد بنده ناچارم خیلی مختصر عرض کنم و توضیح بدهم و از قسمت آخر بیانات ایشان شروع میکنم بجواب دادن و آن اینست که فرمودند دانشگاه تهران کسانی را رتبه استادی بر ایشان قائل شده که بین آنها هستند یکی یا چند نفر که شاید از لحاظ معلومات شایسته آن مقام استادی نبودهاند این طور بود دیگر بله؟ منتهی ایشان با یک تشبیه و ترتیبی فرمودند بصورت شعر برای تفریح خاطر آقایان نمایندگان محترم. در هر حال بنده نمیخواهم عرض کنم در آن زمان کسانی که سمت استادی و دکتری پیدا کردهاند همه شایسته این مقام استثنائی بودهاند ولی باید تصدیق کرد که این عمل یک عمل استثنائی بود این را باید در نظر داشته باشیم.
دکتر ملک زاده ـ آن قانون را که آوردند علم را در مملکت کشت
آزادی – خودتان آن قانون را تصویب کردید (خنده نمایندگان)
وزیر فرهنگ ـ به بینید آقایان نباید زیاد هم مبالغه کرد. علم را کسی نمیتواند بکشد (صحیح است) برای اینکه ملاحظه بفرمائید این یک امر استثنائی بود یکمرتبه پیش آمد برای یک عده معدودی هم بود این را هم احتیاج پیش آورد موقعی بود که لازم بود که یک عدة بعنوان استاد استخدام شوند و یک عده اشخاص بودند که سالها درس داده بودند برای اینکه مشمول آن قانون بشوند گفتند شما اگر مدتی تدریس کردهاید و بعد هم یک رسالة بنویسید با این شرایط این سمت را خواهید داشت. قانون هم معین کرده بود که تحت چه شرایطی این عنوان با خواهند داشت و این عمل انجام خواهد گرفت و در هر حال علاوه بر معلومات لازم بود یک سنواتی هم سابقه تدریس داشته باشند بعد هم در فلان تاریخ یک رسالة بنویسند و تسلیم کنند آنوقت یک عدةاز
این امر استفاده کردند و عنوان استادی گرفتند و حائز این رتبه شدند. عرض کردم این بجای یک مرتبه بود و استثنائی بود و دیگر تکرار نشد تکرار هم نخواهد شد بنابراین یک چیزی یک کاری که در یک موقعی شده است مطابق قانون بود اگر در بین آن عدة که استاد شدهاند یکی دو نفر هم شما سراغ داشته باشید که استحقاق نداشتهاند این دلیل نمیشود که همه آنها مورد بیلطفی شما واقع شوند (صحیح است)
نقابت ـ بنده بهمه اهانت نکردم
وزیر فرهنگ ـ زیرا بین آنها هستند اشخاصی که مایه افتخار ما هستند از لحاظ علم و دانش و فضل که اینها هم مشمول شدهاند (صحیح است) عرش کردم اگر یکی دو نفر هم استثنائاً وارد شدهاند آن روز این لاعلاج بود و چارةنبود ملاحظه بفرمائید شما. قانون استخئام کشوری که در سال ۱۳۰۱ وضع شد قرار گذاشت که کسی که از قبل از میزان ۱۲۹۹ سر خدمت بوده است او مستخدم رسمی محسوب میشود و حقوقی را که ان موقع میگرفت و آن روز میگرفت مأخذ رتبه قانونیش بود چه بسا اشخاصی که در آن موقع حقوق کم میگرفتند و از آن قانون استفاده نکردند و چه با کسانی هم که در آن موقع حقوق و مقرری زیادتری میگرفتند و استفادة زیادی کردند (صحیح است) در هر حال وقتی قانون میخواهد تکلیف یک امری را تعیین بکند استثناهائی پیش میاید و عرض میکنم از این قبیل اتفاقات هم پیش میاید که بعضیها استفاده میکنند و بهره میبرند بعضیها هم ضرر میبینند (صحیح است)
در هر حال این یک موضوعی است که گذشته است قانون هم داشته است و تقاضا دارم آقای دکتر ملک زاده هم نفرمایند که این امر استثنائی علم را کشت و اما راجع به مسابقهها که فرمودید ما یک عیب کارمان باز بنده جسارت میکنم اینجا و وارد در کلیات میشوم یک عیب کارما در این کشور این است که در کارهایمان رعایت متناسب نمیشود و یک تعدیلی نیست در کار در بعضی از کارها و شئون اجتماعی حتی اداری تقریباً ما خیلی بالا رفتهایم و در بعضی از قسمتها خیلی پائین رفتهایم در بعضی قسمتها بتازهترین اسلوب فرنگی جدید را قبول کردهایم و در بعضی قسمتها آن اسلوب قدیمی و کهنه خودمان را داریم حالا من کار ندارم باینکه کدام خوبست و وارد در این قسمت نمیشوم مقصود این بود که بواسطه همین عدم متناسب در پیشرفت و ترقیات ما وقفه حاصل شده است همانطور که در قسمت فرهنگی ما میبینیم یک عمارت زیبای خیلی خوب فرنگی داریم ولی تویش چنانکه فرمودند آن قسمتهای اصلی فرهنگی رعایت نشده است در تمام قسمتهای اجتماعی ما بدبختانه این عدم متناسب حکمفرما است (صحیح است) و یکی از علل بربختیهای همین است این مقدمه را که عرض کردم برای این بود که برسیم بدانشکده حقوق. فرمودند که چرا دانشکده حقوق را درش را باز نمیگذارند که اشخاص بیایندو درس بخوانند اگر باین صراحت نفرمودنددیگران فرمودند و دیگران نوشتهاند این دلیلش این است که ما همان اندازه که بقاضی و دیپلمات احتیاج داریم بهمان اندازه شاید هم بیشتر به پزشک احتیاج داریم بمهندس احتیاج داریم بمعلم احتیاج داریم بنابرین باید ما اگر برای دانشکدهها یک دانشکده را آزاد بگذاریم که امروز مورد توجه همه هست تمام جوانهای ما هجوم میاورند به آن دانشکده آنوقت شما نه طبیب خواهید داشت بحد کافی نه مهندس نه معلم بقدر کافی بنابراین بایستی ما رعایت تناسب را هم بکنیم و الا جوانها ما که خودشان متوجه نیستند امروز میبینند که اگر کسی حقوق خواند حقوق خوب بهش میدهند همه هجوم میاورند بانجا و سایر قسمتها لنگ میماند بنابراین ما ناچار هستیم برای سایر دانشکدهها هم تشویق کنیم که بانجاها هم بروند این یک دلیلی که ما محدود کردیم عدة داوطلبان دانشکده حقوق را یک علت دیگر هم این است که ما باید برای دانشکدهها وسائل تحصیل هم داشته باشیم از قبیل میز و صندلی و از حیث معلم و استاد هیچیک از دانشکدههای ما باندازة دانشکده حقوق محصل قبول نکرده است و دانشکدههای دیگر از صد نفر صد و بیست نفر تجاوز نکرده است ولی در دانشکده حقوق
بدویست نفر میرسد جون مردودین هم دارند لیسانسیههای سایر جاها هم هستند که داوطلب هستند خلاصه بیش از این دیگر لزوم و وسائل نداشت جا نداشت یعنی جا هم بمعنای حقیقی و هم بمعنای مجازی خودش این هم یک دلیل دیگر بود اما اینکه یک عدة بقاضا دارند ما یک اشخاصی را که در کنکور و مسابقه پذیرفته نشدهاند آنها را نپذیریم این نمیشود مگر اینکه ما اساساً بگوئیم مسابقه از بین برود و راه باز باشد این از یک جهت مانعی ندارد که ایشان میفرمایند ولی اساساً ضرر دارد زیرا خود جوانها حتی والدین جوانهای ما تشخیص نمیدهند صلاح خودشان و احتیاجات جامعه را (صحیح است) باین جهت ما مجبوریم رعایت این قسمت را بکنیم (صحیح است) اما اینکه فرمودید همه با هم مسابقه دادهاند البته اینطور نبئده است البته زمان مسابقه بهم نزدیک بوده است از دهم مهر ماه شروع شده است مسابقهها و تا بیست و پنجم مهر ماه بوده است و کسانی که با این وقت در دانشکدهها در کنکور شرکت کردهاند و قبول نشدهاند بنده حاضرم آنها را در دانشکدههای دیگری که داریم و مسابقه ندارد مانند دانشکده علوم دانشکده ادبیات بپذیریم.
نقابتـ جواب پیشنهاد بنده داده نشد.
وزیر فرهنگـ اما راجع به پیشنهادی که فرمدند پیشنهادشان راجع بتأسیس دوره دکترها در حقئق بود در این خصوص البته مشغول مطالعه هستنیم قبلا هم ایشان و چند نفر دیگر از آقایان چه از مجلس شورای ملی چه از خارج پیشنهاد کردهاند که دوره دکتری در حقوق و همچنین دوره دکتری در فلسفه تأسیس شود و تصدیق میفرمائید که این قسمت منوط بیک مطالعات دقیقی است و بنده حالا بایشان و عده میدهم که این موضوع را مطالغه بکنم و هر چه زودتر رضایت خاطر ایشان و یک عده دیگر از آقایان را فراهم بکنم.
نقابتـ بنده پیشنهادم را مستر نیمکنم ولی بگذارید مجلس پیشنهاد ترقی علم و دکتری حقوق را رد کند.
رئیسـ یعنی چه؟ وقتی که وزیر میگوید موافقت میکنم و وعده میدهد دیگر این چه حرفی است؟ آخر رد کند مجلس. چرا رد کند ……… آقای وزیر فرهنگ میگویند مطالعه میکنم و در نظر گرفته میشود.
نقابتـ چند سال است که این را نیگویند این قانون است اگر بخواهند عمل کنند وسائلش را فراهم کنند.
جمعی از نمایندگانـ رأی بگیرید.
رییس- رای میگیریم به پیشنهاد آقای نقابت آقایانی که موافقند برخیزند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد. بنابراین ماده بر میگردد به کمیسیون (صحیح است)
جمعی از نمایندگان- ختم جلسه
وزیر کشور (آقای عامری)ـ اجازه میفرمائید؟ میخواستم استدعا کنم برای جلسه دیگر لایحه راجع بتأسیس آموزشگاه پایه وران شهربانی جز و دستور مجلس قرار بگیرد. چون مورد احتیاج است.
ـ موقع و دستور جلسه آتیهـ ختم جلسه
۵ـ موقع و دستور جلسه آتیهـ ختم جلسه
رئیسـ اگر اجازه می فرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است)
جلسه آتیه روز ۵ شنبه ۷ آبان ماه سه ساعت و نیم قبل از ظهر دستور هم لوایح موجوده
(مجلس یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملیـ حسن اسفندیاری