مثنوی معنوی/باز شدن آن شمعها هفت درخت
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر سوم مثنوی (باز شدن آن شمعها هفت درخت) از مولوی |
' |
باز هر یک مرد شد شکل درخت چشمم از سبزی ایشان نیکبخت زانبهی برگ پیدا نیست شاخ برگ هم گم گشته از میوهی فراخ هر درختی شاخ بر سدره زده سدره چه بود از خلا بیرون شده بیخ هر یک رفته در قعر زمین زیرتر از گاو و ماهی بد یقین بیخشان از شاخ خندانرویتر عقل از آن اشکالشان زیر و زبر میوهای که بر شکافیدی ز زور همچو آب از میوه جستی برق نور