فروغی بسطامی (غزلیات)/من خراب نگه نرگس شهلای توام

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۴ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فروغی بسطامی (غزلیات) (من خراب نگه نرگس شهلای توام)
از فروغی بسطامی
'


من خراب نگه نرگس شهلای توام بی خود از باده‌ی جام و می مینای توام تو به تحریک فلک فتنه‌ی دوران منی من به تصدیق نظر محو تماشای توام می‌توان یافتن از بی سر و سامانی من که سراسیمه‌ی گیسوی سمن‌سای توام اهل معنی همه از حالت من حیرانند بس که حیرت‌زده‌ی صورت زیبای توام تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است بس که شوریده‌دل از لعل شکرخای توام مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست من که افتاده‌ی بالای دلارای توام سر مویی به خود از شوق نپرداخته‌ام تا گرفتار سر زلف چلیپای توام بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد مو به مو با خبر از عالم سودای توام زیر شمشیر تو امروز فروغی می‌گفت فارغ از کشمکش شورش فردای توام