انقلاب مشروطه
انقلاب مشروطه یک انقلاب سکولار بود که از سوی ملت ایران بازرگانان پیشهوران شاهزادگان و برخی از روحانیون به انجام رسید. آرمان انقلاب مشروطه جایگزین ساختن حکومت مطلقه سلطنتی با حکومت سلطنتی پارلمانی (کونستیتوسیونل) و برقراری یک دادگستری بر پایه قوانین مدرن تصویب شده از سوی پارلمان به جای شریعت؛ بنیان یک سامانه مدرن مالی، مالیاتها، درآمد کشور، بانک ملی ایران بر پایه قوانین تصویب شده از سوی پارلمان و گزیدن دولت با رای اعتماد پارلمان
- - بنیان بانک ملی ایران
- - برقراری سیستم مالیاتی مدرن
- - ایجاد ارتش ملی
- - برپایی یک سیستم آموزشی سکولار
- - بنیان سیستم بهداشتی و درمانی
- - ساختن راههای ترابری
- - فروش زنان و دختران ایران
- - فروش شهرها و منابع آبی و زیرزمینی ایران
نیروهای پیشبرنده انقلاب مشروطه اراده ملت ایران علیه چپاول ایران از سوی قدرتهای استعماری روسیه و انگلیس بود و حفظ ملت علیه علیه دستگیریها، تازیانهها، سر بریدنها، تجاوز به زن و مرد ایرانی، چیاول مال و دارایی ملت از سوی حکومت قاجار و ملایان و زمینداران بزرگ.
مبارزین مشروطه ایرانی که میخواستند چنین بود: ایران میباید کشوری مدرن و سکولار بشود که در آن آزادیهای فردی مردان و زنان این سرزمین باید مورد احترام قرارگیرد. ایران باید قانون اساسی و پارلمان داشته باشد. نمایندگان پارلمان میباید از سوی ملت برگزیده شوند. قدرت شاهنشاه از سوی ملت به وی داده میشود. وزیران در برابر پارلمان و ملت جوابگو هستند.
کوششهای فراوانی علیه انقلاب مشروطه سازمان داده شد و ضد انقلاب را بوجود بیاورند. این توطئهها با کوشش محمدعلی شاه با پشتیبانی بخش بزرگی از علما به رهبری شیخ فضلالله نوری و با پشتیبانی ارتش روسیه آغاز شد مجلس به توپ بسته شد و نمایندگان مجلس و مشروطه خواهان دستگیر و زندانی و اعدام شدند. این جنبشهای ضد انقلاب ادامه داشت تا ۱۳۵۷ ضد انقلاب به رهبری سید روحالله موسوی خمینی با پشتیبانی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی [۱] و سازمانهای تروریستی اسلامی و کمونیستی با پشتیبانی شوروی توانست قانون اساسی سکولار مشروطه، پارلمان را ملغی کند، نمایندگان ملت در پارلمان و هواداران سلطنت دستگیر و اعدام شدند. شریعت جایگزین قانون اساسی مشروطه شد، سیستم آموزش و پرورش اسلامی شد، حقوق اجتماعی و سیاسی زنان دوباره در چارچوب اسلامی تعریف شد. در کنار ارتش ایران که برای نگاهبانی از کشور بنیان شده بود؛ نیروهای نظامی دیگری چون سپاه پاسدران و بسیج ایجاد شدند تا دارایی خصوصی روضه خوانان و ملایان و منافع سیاسی آنان را حفاظت کنند. شیر و خورشید سرخ ایران نشان سه هزار ساله ایران از پرچم ایران برداشته شد و به جای آن نشان اسلام بر پرچم سه رنگ ایران دوخته شد. پرچم جمهوری اسلامی تنها پرچمی است در گیتی که واژگان بیگانه یعنی واژگانی جدا از زبان مردم آن کشور در آن بکار برده شده است.
وضعیت ایران در زمان مظفرالدینشاه
بخش بزرگ مردم ایران کشاورز بودند. این کشاورزان در روی زمینهایی که به زمینداران بزرگ تعلق داشت کار میکردند. از دسترنج کار کشاورزان شاهزادگان قاجار و علما که زمینداران بزرگ ایران بودند زندگی با آسایشی را می گذراندند. با رخنه استعمار روسیه و انگلیس در ایران، بانکهای روسی و انگلیسی در ایران گشوده شد. این دو بانک با دست و دل بازی وام به مظفرالدین شاه و شاهزادگان قاجار دادند. به سبب بدهی سرسامآوری که قاجاریان به این دو بانک شاهنشاهی و بانک اسقراضی روسیه داشتند، این بانکها به چپاول ایران پرداختند. محصول زمینهای کشاورزی را زمینداران و یا مباشران آنها گردآوری میکردند و به برزگران رسید نمیدادند و این سبب میشد که دوباره و یا سه باره از این کشاورزان نگونبخت محصول جمعآوری کنند. دختران و زنان کشاورزان در خارج از کشور و بخشهای بزرگی از سرزمین ایران در مرزهای شمالی و خاوری و باختری را قاجاریان فروختند. دولتهای روس و انگلیس نیز به سبب این وامها به خانواده قاجار از دیدگاه سیاسی آنها را به خود وابسته ساختند و بر پایه منبع وام که از کدام بانک بود، دو گروه بوجود آمدند، روسو فیل (طرفدار روسیه) و انگلو فیل (طرفدار انگلستان). روسوفیلها و انگلوفیلها روسیه و انگلستان را به عنوان پشتیبان خود داشتند و همواره حافظ منافع سیاسی و مالی روسیه و انگلستان در ایران بودند.
در سال ۱۲۷۸ خورشیدی مطفرالدین شاه درخواست ۲،۴۰۰،۰۰۰ پوند انگلیسی وام از بانک استقراضی روسیه کرد. بهره این وام ۵٪ بود. با این وام مظفرالدین شاه برآن بود که هزینه سفر خود نمایشگاه بینالمللی در پاریس و معاینه های پزشکی و استراحت در جاهای ویژه برای آرامش درمانی[۲] در اروپا را بپردازد. میرزا علی اضعر اتابک نخستوزیر وقت شناخته شده به امینالدوله برای بازپرداخت وام و بهره آن از راه مالیات گمرکی بر کالاهای وارداتی بازپرداخت شود. در همان سال سه بلژیک به سرکردگی مسیو نوز از مزدوران روسیه مدیر کل گمرکات ایران شد و پس از یک سال با پشتیبانی روسیه به وزارت کل گمرکات ایران گمارده شد و دولت ایران و بازرگانان را زیر فشار برد. دیگر بلژیک مسیو پریم بود که گمرک آذربایجان به وی سپرده شد.
آغاز تظاهرات و اعتصابات
شهریور ماه ۱۲۸۲ عبدالمجید میرزا عینالدوله نخستوزیر شد. عینالدوله با دولت روسیه قرارداد نوینی برای بازپرداخت سریعتر وام ۲،۴ میلیونی مظفرالدین شاه بست که بر پایه آن مالیات گمرکی بیشتری بر کالاهای وارداتی مورد مصرف مردم مانند قند، شکر، پارچه، چای، گندم، برنج و دیگر... بسته شد. در این قرارداد به نوز اختیار داده شد که با زور و آزار بازرگانان و بازاریان مالیات گمرکی را به چنگ آورد. در همین سال وضعیت اقتصادی ایران به سبب اپیدمی وبا در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران رو به ورشکستی گذاشت. در سراسر ایران بر سر هر جوی آب و نهری مردم کهنه بچه، لباس ها و ظرف های خود را می شستند و از همان آب نیز می نوشیدند که همین سبب همهگیر شدن وبا شد و مغازه ها نیمه بسته شدند و بازرگانان و بازاریان توان پرداخت مالیات گمرکی را دیگر نداشتند.
بازاریان که همواره پول به جیب روحانیون سرازیر می کردند به ملایان گفتند که دیگر نمی توانند آنها را پشتیبانی مالی کنند. از این رو در اسفند ماه ۱۲۸۳ بازاریان به همراه ملایان علیه مسیو نوز تظاهراتی بر پا کردند. در فرودین ماه ۱۲۸۴ نشستی میان نمایندگان بازار و عینالدوله نخست وزیر و مظفرالدینشاه و وزیر گمرکات ایران مسیو نوز برقرار شد. در این نشست بازاریان از آزارهای بدنی و ستمگری های نوز و بدرفتاری و در تهدید به بستن مغازه های آنها شکایت کردند. مسیو نوز آنها را به عنوان دروغگو به دشنام بست و فریاد برآورد که آنها مالیاتشان را نمی خواهند پرداخت کنند. نشست بدون دستآوردی بهم خورد.
۵ اردیبهشت ماه ۱۲۸۴ پارچه فروشان مغازههایشان را بستند و به شهر ری در حضرت عبدالعظیم بست نشستند. مظفرالدینشاه پس از آگاهی از این رویداد گفت که وی بیمار است و به اروپا رفت. درخواست بست نشینان از دولت این بود که[۳]:
« | مسیو نوز بلژیکی رئیس گمرک ایران زیاده از آن چه که تعرفه گمرکی قرارداده است از مالالتجاره اخذ می کند و عمالش در سرحدات اجحافات فوقالطاقه و خلاف قانونی وارد می آورند، عینالوله هم به صرافت و لجاجت با علما و ملاحظه پولی که از نوز می گیرد، جوابی به تجار نمی دهد... | » |
آخرین عریضه که تجار به توسط سعدالدوله در خصوص شکایت از نور دادند.
منبع
- ↑ کنفدراسیون دانشجویان ایرانی
- ↑ Cure or Rest cure
- ↑ ناظم الاسلام کرمانی. تاریخ بیداری ایرانیان، بخش نخست، تهران ۱۳۶۲. ص ۵۴