پدیدآورنده:محمد مسعود
محمد مسعود، روزنامه نگار و مدیر روزنامه مرد امروز در سال ۱۲۸۰ در محله ابرقوی شهر قم زاده شد. پدر محمد مسعود میرزاعبدالله و پدربزرگش آخوند ملا محمد قمی بود. پس از پایان دبستان، محمد مسعود به حوزه علمیه قم رفت. تا اینکه در سال ۱۳۱۱ بار سفر بست و به تهران رفت، در آغاز در یک چاپخانه کار پیداکرد و بعد در نشریه هایی مانند روزنامههای قانون، آئینه ایران، تهران مصور، شرقی، شفق سرخ و اطلاعات با نام ""م - دهاتی " که برای خود برگزیده به چاپ نوشتارهایش پرداخت. پس از چندی با گرایش بسیاری که محمد مسعود به روزنامهنگاری داشت برآن شد که روزنامهنگاری را با پشتکار و حرفه ای بیاموزد. در سال ۱۳۱۴ رهسپار فرانسه شد و در پاریس به آموختن دانش روزنامه نگاری پرداخت و پس از چندی راهی بلژیک شد و در شهر بروکسل تا سال ۱۳۱۷ ماند و دنباله فراگیری و کار روزنامه نگاری را گرفت و به ایران بازگشت. به سبب چاپ نوشتارهایی درباره سوسیالیسم در روزنامه لاگازت بلژیک
پس از شهریور ۱۳۲۰ در تابستان ۱۳۲۱ امتیاز روزنامه «مرد امروز» را گرفت. وی در این روزنامه به سیاستهای مسکو و لندن در ایران به ستیز برخاست و در رسوا و آشکار کردن پیوندهای حزب توده با شوروی سهم بسزایی داشت. در دوران اشغال ایران به وسیله ارتش بریتانیا و شوروی که حزب توده کوشش میکرد تا نفت شمال به شوروی داده شود، با نوشتارهای خود به آگاهی ملت رسانید که چه خیانت بزرگی به ایران خواهد شد. حزب توده نیز از پا ننشست و با استفاده از واژگان کمونیستی مانند کمونیست یعنی دموکرات و کسانی که علیه کمونیسم هستند واپسگرا نامیده می شوند، محمد مسعود را روزنامههای وابسته به حزب توده او را مرتجع و آنارشیست نامیدند.
با انتشار شدیدترین حملات قلمی مسعود به قوامالسلطنه و با پیشنهاد یک میلیون ریال جایزه برای کسی که او را به قتل برساند، تحت تعقیب قرار گرفت و مدت سه ماه متواری شد و روزنامهاش به حال تعلیق و توقیف درآمد، ولی با این حال مرد امروز را به صورت یک بولتن محرمانه با مقالات آتشین منتشر میساخت.
مسعود سرانجام در ۲۳ بهمن ۱۳۲۶ و تنها دو هفته پس از چاپ مقاله مزبور، در خیابان اکباتان تهران هنگام خروج از چاپخانه به ضرب گلوله به قتل رسید. مرگ وی به لحاظ وسعت مقالات تند و تیز او درباره مسائل گوناگون سیاسی و اجتماعی و ضربات شدید قلمی که به گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی از دولتمردان گرفته تا سیاست بازان و دلالان اقتصادی میپرداخت تعابیر و تفاسیر مختلفی را در پی داشت و تا مدتها به صورت رازی ناگشودنی باقی ماند.
پرونده مسعود به مدت ده سال در دادگستری باقی ماند. در کتابی که به نام کمونیسم در ایران به قلم سرهنگ علی زیبایی از بازجویان اصلی اعضای حزب توده نگاشته شد و تا پیش از پیروزی انقلاب در دسترس عموم نبود، خسرو روزبه از اعضای جنجال برانگیز سازمان افسری حزب توده ایران، پس از دستگیری و بازجویی به قتل محمد مسعود اعتراف کرد.
این بازجویی تحت شرایط نامعلومی انجام شدهاست. در کتاب زیبایی، روزبه همچنین اعتراف میکند که معتقد بوده ترور یک روزنامه نگار شناخته شده و ضد دربار مانند مسعود، کشور را به وضعیت دوقطبی رسانده و حزب توده را افراطیتر و رادیکال تر خواهد کرد. و تاکید میکند که این ترور را بدون درمیان گذاشتن آن با حزب و مستقلا انجام دادهاست. این ترور با این توجیه که گناه آن به گردن دربار خواهد افتاد صورت گرفت.
از محمد مسعود علاوه بر کارهای نوشتاری در روزنامهها، کتابها و رمانهای زیر به جای ماندهاست. گلهایی که در جهنم میروید بهار عمر رمان سه گانه: تفریحات شب (۱۳۱۳) در تلاش معاش (۱۳۱۲) اشرف مخلوقات (۱۳۱۳)
۲۲ بهمن ۱۳۲۶ (۱۲ فوریه ۱۹۴۷) محمد مسعود مدیر هفتگینامهی مرد امروز، پس از خروج از چاپخانه مظاهری پس از اینکه سوار خودروی خود شد پیش از آنکه بتواند موتور را روشنکند به وسیله فرد یا افرادی که (تا ۹ سال بعد از آن) ناشناس ماندند، با شلیک دو گلوله به سرش، کشته شد. سروان خسرو روزبه یکی از افسران ارتش عضو حزب توده با همکاری چند نفر دیگر از اعضای حزب توده محمد مسعود را کشتند.[۲][۳]