انوری (غزلیات)/دلا در عاشقی جانی زیانگیر
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (دلا در عاشقی جانی زیانگیر) از انوری |
' |
دلا در عاشقی جانی زیانگیر وگرنه جای بازی نیست جانگیر جهان عاشقی پایان ندارد اگر جانت همی باید جهانگیر مرا گویی چنین هم نیست آخر چنان کت دل همی خواهد چنانگیر من اینک در میان کارم ای دل سر و کاری همی بینی کرانگیر در آن میزنی کز غم شوی خون برو هم عافیت را آستانگیر به بوی وصل خود رنگش نبینی به حرمت جان هجران در میانگیر